کلمه جو
صفحه اصلی

child labor


کار خردسالان (در امریکا استخدام تمام وقت کودکان کمتر از شانزده سال ممنوع است)

انگلیسی به فارسی

کار خردسالان (در آمریکا استخدام تمام‌وقت کودکان کمتر از شانزده سال ممنوع است)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the full-time employment of children under a minimum age specified by law.

• hiring of children as employees, using children as workers

جملات نمونه

1. Labor experts and activists say child labor is an outgrowth of profound poverty, entrenched cultural habits and decades of government neglect.
[ترجمه ترگمان]متخصصان و فعالان کار می گویند که کار کودکان، نتیجه ای از فقر عمیق، عادات فرهنگی و دهه ها بی توجهی دولت است
[ترجمه گوگل]کارشناسان و فعالان کار می گویند که کار کودکان یک رشد فقر عمیق، عادت های فرهنگی مداوم و ده ها سال نادیده گرفتن دولت است

2. They fought against the prior violence of child labor and starvation wages.
[ترجمه ترگمان]آن ها در برابر خشونت های پیش از کار کودکان و حقوق گرسنگی جنگیدند
[ترجمه گوگل]آنها علیه خشونت زودهنگام کار کودکان و گرسنگی مبارزه کردند

3. Child labor is notoriously difficult to measure or even to define.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری یا حتی تعریف کردن کار کودکان بسیار دشوار است
[ترجمه گوگل]کار کودک برای اندازه گیری و یا حتی تعریف کردن سخت است

4. He describes harsh conditions of child labor in the Mexicali Valley, the deplorable housing outside factories in cities such as Tijuana, and corporate retaliation faced by union organizers.
[ترجمه ترگمان]او شرایط سخت کار کودکان در دره مخیکالی، مسکن رقت باری بیرون از کارخانه ها در شهرهایی مانند Tijuana را شرح می دهد، و اقدامات تلافی جویانه آن ها توسط سازمان دهندگان اتحادیه صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]او شرایط سختی کار کودکان در دره مکزیکلی، مسکن ناخوشایند در خارج از کارخانه ها در شهرها مانند تیهوانا و تلافی شرکت هایی که سازمان های اتحادیه با آن مواجه هستند، توصیف می کند

5. Labor: working hours, compensation, benefits, child labor, discrimination, discipline, freedom of association.
[ترجمه ترگمان]کار: ساعات کاری، غرامت، مزایا، نیروی کار کودکان، تبعیض، نظم، آزادی اجتماعات
[ترجمه گوگل]ساعات کار کار، جبران خسارت، مزایای، کار کودک، تبعیض، نظم و انضباط، آزادی اجتماعات

6. Society does not sanction child labor.
[ترجمه ترگمان]جامعه کار کودکان را تصویب نمی کند
[ترجمه گوگل]جامعه کار کودک را تحریم نمی کند

7. Ironically, though, child labor legislation pitted women of different classes against one another.
[ترجمه ترگمان]با این حال، از قضا، قانون کار کودکان زنان طبقات مختلف را در مقابل هم قرار می دهد
[ترجمه گوگل]با این حال، از نظر قانع کننده، قانون کار کودکان، زنان طبقه های مختلف را در برابر یکدیگر قرار داد

8. The company was sued for exploiting child labor.
[ترجمه ترگمان]این شرکت برای بهره برداری از نیروی کار کودکان مورد شکایت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]این شرکت برای بهره برداری از کار کودک مورد تقدیر قرار گرفت

9. It's time the US updated its antiquated child labor laws to give children who work for hire in agriculture the same protections as all other working children.
[ترجمه ترگمان]زمان آن رسیده است که آمریکا قوانین قدیمی کار کودکان خود را به روز کند تا به کودکانی که برای استخدام در کشاورزی کار می کنند، همان حمایت هایی را بدهند که سایر کودکان کار می کنند
[ترجمه گوگل]وقت آن رسیده است که ایالات متحده قوانین کار دیرینه فرزند خود را به روز کند تا بچه هایی را که برای استخدام در کشاورزی کار می کنند، همان حمایت می کند که همه بچه های دیگر کار می کنند

10. We have child labor laws, you know. My dad works for the government, you know.
[ترجمه ترگمان]می دانی، ما قوانین کارگری داریم پدرم برای دولت کار میکنه، میدونی که
[ترجمه گوگل]ما قانون کار کودکان داریم، می دانید پدرم برای دولت کار می کند، می دانید

11. Employing child labor is forbidden in the United States.
[ترجمه ترگمان]استفاده از نیروی کار کودکان در ایالات متحده ممنوع است
[ترجمه گوگل]استفاده از کار کودکان در ایالات متحده ممنوع است

12. He is accused of exploiting child labor.
[ترجمه ترگمان]او متهم به بهره برداری از نیروی کار کودکان است
[ترجمه گوگل]او متهم به بهره برداری از کار کودک است

13. But the countries say worldwide economic competition makes it difficult to eliminate child labor altogether.
[ترجمه ترگمان]اما این کشورها می گویند که رقابت اقتصادی جهانی مانع از آن می شود که کار کودکان را کلا از بین ببرد
[ترجمه گوگل]اما این کشورها می گویند رقابت اقتصادی در سراسر جهان کار را به طور کامل از بین بردن کار کودکان دشوار می کند

14. Background: Hammer v. Dagenhart concerned an act of Congress that banned the products of child labor from interstate commerce.
[ترجمه ترگمان]پیشینه: همر در برابر Dagenhart یک اقدام کنگره بود که محصولات کار کودکان را از تجارت ایالتی منع کرد
[ترجمه گوگل]سابقه حمام و دغارت در مورد کنگره مربوط به محصولات کار کودکان از تجارت بین ایالتی بود

15. Private social welfare organizations have been campaigning for years to end this most blatant exploitation of child labor.
[ترجمه ترگمان]سازمان های رفاه اجتماعی خصوصی برای پایان دادن به این سو استفاده آشکار از کار کودکان برای سال ها مبارزه کرده اند
[ترجمه گوگل]سازمان های رفاهی خصوصی برای سال ها مبارزه می کنند تا این استثمارانه ترین کار کودک را پایان دهند

child-labor laws

قوانین وابسته به کار خردسالان


پیشنهاد کاربران

کودک کار

کودکان کار بچه های فقری که شغل دارند


کلمات دیگر: