کلمه جو
صفحه اصلی

motto


معنی : اندرز، پند، شعار، حکمت، سخن زبده
معانی دیگر : آرم، آرمان

انگلیسی به فارسی

شعار، سخن زبده، پند، اندرز، حکمت


انگلیسی به انگلیسی

• saying that represents a certain philosophy or code of conduct slogan, catch-phrase; appropriate inscription
a motto is a short sentence or phrase that expresses a rule for good or sensible behaviour.

مترادف و متضاد

اندرز (اسم)
sermon, counsel, advice, monition, axiom, motto

پند (اسم)
exhortation, saying, maxim, precept, advice, rede, axiom, motto, aphorism, moral

شعار (اسم)
slogan, motto, emblem, device, banner, standard

حکمت (اسم)
philosophy, saying, motto, wisdom, doctrine

سخن زبده (اسم)
motto

saying, slogan


Synonyms: adage, aphorism, apothegm, battle cry, byword, catchphrase, cry, epigram, formula, maxim, precept, proverb, rallying cry, rule, saw, sentiment, shibboleth, war cry, watchword, word


جملات نمونه

1. the motto inscribed on u. s. coins is this: in god we trust
شعار نقش شده بر سکه های امریکا این است: توکل ما به خداست.

2. Surfers have a motto?"Life's a beach and then you die".
[ترجمه Benedict Cumberbatch] موج سوازان شعاری دارند به این مضمون: زندگی مثل ساحلی است که بعد از آن مرگ قرار دارد.
[ترجمه ترگمان]Surfers شعار دارن؟ \" زندگی یه ساحل و بعد تو می میری \"
[ترجمه گوگل]خوانندگان شعار می دهند؟ زندگی یک ساحل است و پس از آن شما می میرید

3. Moderation in all things is my motto.
[ترجمه ترگمان]اعتدال در همه امور، شعار من است
[ترجمه گوگل]همدردی در همه چیز شعار من است

4. The translation of the Latin motto reads "Not for oneself, but for others".
[ترجمه ترگمان]ترجمه شعار لاتین \"نه برای خود، بلکه برای دیگران\" را می خواند
[ترجمه گوگل]ترجمه شعار لاتین 'نه برای خود، بلکه برای دیگران' می نویسد

5. 'Be prepared' is the motto of the boy scouts.
[ترجمه ترگمان]آماده باشید، شعار the است
[ترجمه گوگل]'آماده باشید' شعار اساتید پسر است

6. Work hard and play hard, that's my motto.
[ترجمه ترگمان]سخت کار کن و سخت بازی کن، این شعار منه
[ترجمه گوگل]سخت کار کنید و سخت بازی کنید، این شعار من است

7. Let's use that as our motto.
[ترجمه ترگمان]بیا از این به عنوان شعار ما استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]بیایید آن را به عنوان شعار ما استفاده کنیم

8. Our motto is "Plan for the worst and hope for the best".
[ترجمه ترگمان]شعار ما \"طرح بدترین و امید برای بهترین\" است
[ترجمه گوگل]شعار ما 'برنامه برای بدترین و امید برای بهترین' است

9. He was the first to coin the motto 'Make Love, Not War'.
[ترجمه ترگمان]او اولین کسی بود که شعار عشق را نوشت، نه جنگ
[ترجمه گوگل]او اولین کسی بود که شعار 'را دوست دارم، نه جنگ'

10. Her motto is "Work hard, play hard".
[ترجمه ترگمان]شعار او \"کار سخت، بازی سخت\" است
[ترجمه گوگل]شعار او 'سخت کار کردن، بازی سخت' است

11. The school's motto is:'Duty, Honour, Country'.
[ترجمه ترگمان]شعار مدرسه این است: وظیفه، شرف، کشور
[ترجمه گوگل]شعار مدرسه این است: 'وظیفه، افتخار، کشور'

12. The soldier's motto, Price had told the men: when in doubt go forward.
[ترجمه ترگمان]شعار سرباز، پرایس به مردها گفته بود: وقتی که شک و تردید پیش بیاید
[ترجمه گوگل]شعار سربازان، قیمت به مردان گفته بود: زمانی که شک دارید بروید پیش بروید

13. Safety First, the uninspiring motto of his 1929 election campaign, represented his policy in political and economic matters.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، شعار کمپین انتخاباتی سال ۱۹۲۹ او، سیاست او را در مسائل سیاسی و اقتصادی نشان داد
[ترجمه گوگل]اولویت ایمنی، شعار ناامید کننده کمپین انتخابات در سال 1929، سیاستمدارانش در امور سیاسی و اقتصادی بود

14. "Be prepared" is the motto of the Boy Scouts.
[ترجمه ترگمان]\"آماده باشید\" شعار of پسر است
[ترجمه گوگل]'آماده باشید' شعار 'جادوگران پسر' است

The motto inscribed on U.S. coins is this: in God we trust.

شعار نقش‌شده بر سکه‌های امریکا این است: توکل ما به خداست.


پیشنهاد کاربران

A short phrase which express aims or beliefs of a person

Short sentence or phrase showing or your beliefs or ends

a short sentence or phrase giving a rule on how to behave, which expresses the aims or beliefs of a person, school, or institution

اعتقاد شخصی

بیشتر به شعارهایی که متعلق به گروهی خاص است گفته می شود. مثلا شعار شرکت ال جی : Life is Good

شعار


کلمات دیگر: