<hr> تصادفی، اتفاقی، غیر مترقبه، پیش بینی نشده، ناگهانی، شانسی، پیشامدی، فرعی، عارضی، عرضی، غیر اساسی، در معرض حادثه، مستعد تصادف، سانحه پذیر

تصادفی، اتفاقی، غیر مترقبه، پیش بینی نشده، ناگهانی، شانسی، پیشامدی، فرعی، عارضی، عرضی، غیر اساسی، در معرض حادثه، مستعد تصادف، سانحه پذیر

<div class="boxBd"><div class="anaPart">صفت <span class="meanType">( adjective )</span><hr><b>مشتقات</b>: accident-proneness (n.)<br></div><div class="anaRel">• : <b>تعریف: </b>tending or likely to have more than the average number or rate of accidents.<br></div></div>

صفت ( adjective ) مشتقات : accident-proneness (n.) • : تعریف: tending or likely to have more than the average number or rate of accidents.

انگلیسی به انگلیسی

<div class="boxBd boxLtr">• inclined to having accidents, tending to get into mishaps<br>someone who is accident-prone often has accidents.</div>

• inclined to having accidents, tending to get into mishaps someone who is accident-prone often has accidents.

پیشنهاد کاربران

به کسی که خیلی تصادف میکنه هم میگویند<br>

به کسی که خیلی تصادف میکنه هم میگویند

در لغت ب معنی مستعد تصادف یا سانحه پذیر ( صفت ) <br> - ب کسی ک زیاد تصادف میکنه میگن<br>

در لغت ب معنی مستعد تصادف یا سانحه پذیر ( صفت ) - ب کسی ک زیاد تصادف میکنه میگن

accident prone

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران