کلمه جو
صفحه اصلی

peacemaking

انگلیسی به فارسی

صلح آمیز


انگلیسی به انگلیسی

• conciliation, act of creating peace between enemies; settling disputes, reconciliation
peacemaking is the activity of trying to stop people quarrelling and fighting in order to make them talk about the problem they have.
conciliation, act of creating peace between enemies; settling disputes, reconciliation

جملات نمونه

1. The risks of peacemaking seemed too great.
[ترجمه ترگمان]خطرش زیاده از حد عالی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]خطرات صلح آمیز به نظر می رسید بیش از حد بزرگ است

2. He offers them another unsettling peacemaking idea; they invent another excuse for turning it down.
[ترجمه ترگمان]او یک ایده نگران کننده دیگر به آن ها ارائه می دهد؛ آن ها بهانه ای دیگر برای چرخاندن آن ابداع کردند
[ترجمه گوگل]او یک ایده صلح آمیز دیگر را ناخوشایند می دهد؛ آنها عذر دیگری برای تبدیل آن دارند

3. But peacemaking with Israel is in limbo.
[ترجمه ترگمان]اما ایجاد صلح با اسرائیل در هاله ای از ابهام قرار دارد
[ترجمه گوگل]اما برقراری صلح با اسرائیل در حال نادیده گرفتن است

4. Greece is a peacemaking, stabilizing force in the area.
[ترجمه ترگمان]یونان یک ایجاد صلح و تثبیت نیرو در منطقه است
[ترجمه گوگل]یونان نیروی صلح آمیز و تثبیت کننده در منطقه است

5. It is Estrada's first attempt at peacemaking with any of the rebels still fighting Manila.
[ترجمه ترگمان]این اولین تلاش آمریکا برای ایجاد صلح با هر یک از شورشیانی است که هنوز در مانیل می جنگند
[ترجمه گوگل]این نخستین تلاش استرادای برای برقراری صلح با هر یک از شورشیان است که هنوز با مانیل مبارزه می کنند

6. Pacifying, or peacemaking dreams usually show that you want the people around you to be calmer and treat others with respect.
[ترجمه ترگمان]Pacifying، یا رویاهای ایجاد صلح معمولا نشان می دهند که می خواهید افراد اطراف شما آرام تر باشند و با احترام دیگران را درمان کنند
[ترجمه گوگل]آرامش بخشیدن یا آرام کردن آرزوها معمولا نشان می دهد که شما می خواهید مردم اطراف شما آرام تر شوند و با احترام دیگران رفتار کنند

7. However, bilateral tensions and violence have remained high despite several bold peacemaking initiatives by Vajpayee.
[ترجمه ترگمان]با این حال، علی رغم چندین طرح برجسته ایجاد صلح توسط Vajpayee، تنش های دو جانبه و خشونت همچنان بالا است
[ترجمه گوگل]با این وجود، تنش ها و خشونت های دوجانبه علی رغم چندین اقدام صلحجویانه وایپایی باقی مانده است

8. It is vital that the United Nations should now act on that groundwork and drive the peacemaking process forward.
[ترجمه ترگمان]حیاتی است که سازمان ملل متحد اکنون باید بر این زمینه عمل کند و روند ایجاد صلح را به جلو براند
[ترجمه گوگل]حیاتی است که سازمان ملل متحد باید در این زمینه کار کند و روند پیشبرد صلح را به پیش ببرد

9. Abroad they must be seen as great statesmen anxious to build peacemaking bridges between East and West.
[ترجمه ترگمان]در خارجه، آن ها باید به عنوان سیاستمداران بزرگ در نظر گرفته شوند تا پل هایی بین شرق و غرب ایجاد کنند
[ترجمه گوگل]در خارج از کشور آنها باید به عنوان دولتمردان بزرگ که مشتاق ساختن پل های صلح آمیز بین شرق و غرب هستند، دیده شوند

10. It could now be argued that the unity of wartime should be carried on to deal with peacemaking, demobilization and economic reconstruction.
[ترجمه ترگمان]اکنون می توان استدلال کرد که اتحاد زمان جنگ باید برای مقابله با ایجاد صلح، ترخیص از ترخیص و اقتصادی صورت گیرد
[ترجمه گوگل]اکنون می توان گفت که وحدت زمان جنگ باید در جهت حل و فصل صلح و دموکراسی و بازسازی اقتصادی انجام شود

11. "It is hard not to be even more pessimistic now about peacemaking prospects here, " said Shimi Breutman, 2 a travel guide.
[ترجمه ترگمان]Shimi Breutman ۲، راهنمای سفر گفت: \" اکنون دیگر درباره چشم انداز ایجاد صلح در این جا حتی بدبین تر می شویم \"
[ترجمه گوگل]Shimi Breutman، 2 راهنمای سفر، می گوید: 'سخت است که در مورد چشم انداز صلح در این کشور حتی بدبینانه تر نباشیم '

12. The Aral Sea offers a cautionary tale about the challenges of effective environmental peacemaking.
[ترجمه ترگمان]دریای آرال داستانی داریم که نشان دهنده چالش های زیست محیطی موثر است
[ترجمه گوگل]دریای آرال، داستان های احتیاطی در مورد چالش های موثر در ایجاد صلح در محیط زیست ارائه می دهد

پیشنهاد کاربران

صلح آفرینی



کلمات دیگر: