1. childish abandon
شور و شعف کودکانه
2. her childish behavior devalued her in my eyes
رفتار بچگانه ی آن زن ارزش او را در نظرم کم کرد.
3. the childish escapades of sizdah-beddar eve
شیطنت های بچگانه ی شب سیزده بدر
4. she had a childish face
او سیمایی کودک سان داشت.
5. he made a few childish observations
او چند اظهار نظر بچگانه کرد.
6. you must dismiss such childish anxieties!
تو باید این نگرانی های کودکانه را از سر بیرون کنی !
7. you must rid yourself of these childish thoughts
تو بایستی خودت را از شر این افکار کودکانه آزاد کنی.
8. The little girl spoke in a high childish voice.
[ترجمه ترگمان]دخترک با صدای کودکانه ای گفت:
[ترجمه گوگل]دختر کوچولو در صدای کودکانه سخن می گفت
9. It's time you gave over such childish behaviour.
[ترجمه ترگمان]وقتش است که این رفتار بچگانه را ازسر بگیری
[ترجمه گوگل]این زمانی است که شما چنین رفتارهای کودکانه ای را تحمل کردید
10. It may be childish but I have a horror of worms.
[ترجمه ترگمان]ممکن است بچگانه باشد، اما من از کرم وحشت دارم
[ترجمه گوگل]ممکن است کودکانه باشد، اما من کرمی وحشت دارم
11. We eventually ran out of patience with his childish behaviour.
[ترجمه ترگمان]سرانجام با رفتار کودکانه خود حوصله اش سر رفت
[ترجمه گوگل]ما در نهایت با رفتار کودکانه خود صبر کردیم
12. She derided my effort as childish.
[ترجمه ترگمان]او سعی مرا به عنوان کودکی مورد تمسخر قرار می داد
[ترجمه گوگل]او تلاش من را به عنوان بچه گربه سوگند خورد
13. My painting looks childish beside yours.
[ترجمه ترگمان]نقاشی من بچگانه به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]نقاشی من به نظر شما کودکانه است
14. Don't be so childish.
[ترجمه ترگمان]بچه بازی در نیار
[ترجمه گوگل]خیلی بچه نباشید
15. How very childish of her to refuse to speak to me!
[ترجمه ترگمان]چقدر بچگانه است که از حرف زدن با من خودداری کند!
[ترجمه گوگل]او بسیار کودکانه است که حاضر نیست با من صحبت کند
16. She's just being childish and immature.
[ترجمه ترگمان]او فقط بچگانه و بچگانه است
[ترجمه گوگل]او فقط بچه دار و نابالغ است
17. A childish idea like that can be amusedly tolerated.
[ترجمه ترگمان]یک فکر بچگانه مثل این است که چنین چیزی را تحمل کرده باشد
[ترجمه گوگل]یک ایده کودکانه مانند این می تواند به شکلی سرگرم کننده تحمل شود
18. The patient had regressed to a state of childish dependency.
[ترجمه ترگمان]بیمار به وضعیت وابستگی بچه گانه برگشته است
[ترجمه گوگل]بیمار به حالت وابستگی کودکانه رجوع کرد