(بخشی از ستاره شناسی که با فواصل و حرکات و موقعیت سیارات و ستارگان سرو کار دارد) ستاره سنجی
astrometry
(بخشی از ستاره شناسی که با فواصل و حرکات و موقعیت سیارات و ستارگان سرو کار دارد) ستاره سنجی
انگلیسی به فارسی
(بخشی از ستارهشناسی که با فواصل و حرکات و موقعیت سیارات و ستارگان سروکار دارد) ستارهسنجی
استرومتری
جملات نمونه
1. Astrometry can also detect small wobbles in the motions of stars that may reveal unseen companion stars or large planets.
[ترجمه ترگمان]astrometry همچنین می توانند wobbles کوچک را در حرکات ستارگان که ممکن است ستاره ها و یا سیارات بزرگ را آشکار کنند، تشخیص دهند
[ترجمه گوگل]استرومتری همچنین می تواند واگن های کوچک را در حرکت ستارگان تشخیص دهد که ممکن است ستارگان غیرمنتظره یا سیارات بزرگ را نشان دهند
[ترجمه گوگل]استرومتری همچنین می تواند واگن های کوچک را در حرکت ستارگان تشخیص دهد که ممکن است ستارگان غیرمنتظره یا سیارات بزرگ را نشان دهند
2. Now that astrometry has proven its value in detecting planets around red dwarfs, it is likely that many more such worlds will be discovered in the coming years.
[ترجمه ترگمان]حالا که astrometry ثابت کرده است که ارزش خود در تشخیص سیاره ها حول کوتوله های قرمز را ثابت کرده است، به احتمال زیاد بسیاری از این دنیاها در سال های آتی کشف خواهند شد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر که آستومتری ارزش خود را در شناسایی سیارات در اطراف کوتوله های قرمز ثابت کرده است، احتمال دارد که در سال های آتی بسیاری از این جهان ها کشف شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر که آستومتری ارزش خود را در شناسایی سیارات در اطراف کوتوله های قرمز ثابت کرده است، احتمال دارد که در سال های آتی بسیاری از این جهان ها کشف شود
3. Most astrometry software packages use the Guide Star Catalogue, so a CD-ROM drive is also required.
[ترجمه ترگمان]اکثر بسته های نرم افزاری astrometry از کاتالوگ ستاره راهنمای استفاده می کنند، بنابراین یک راه انداز سی دی نیز مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]اکثر بسته های نرم افزاری آسترمتری از کاتالوگ راهنمای ستاره استفاده می کنند، بنابراین یک درایو سی دی نیز مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]اکثر بسته های نرم افزاری آسترمتری از کاتالوگ راهنمای ستاره استفاده می کنند، بنابراین یک درایو سی دی نیز مورد نیاز است
4. A new theoretical system of astrometry in the frame of relativity ought to be finished.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم نظری جدید of در چارچوب نسبیت باید به پایان برسد
[ترجمه گوگل]سیستم نظری جدید اخترفیزیک در سیستم نسبیت باید به پایان برسد
[ترجمه گوگل]سیستم نظری جدید اخترفیزیک در سیستم نسبیت باید به پایان برسد
5. Conversely, astrometry works best when a planetary system is "face-on" when seen from Earth, because then the star's movements in the orbital plane are most pronounced.
[ترجمه ترگمان]بالعکس، زمانی که یک منظومه سیاره ای \"رو به رو\" است، وقتی از زمین دیده می شود بهتر عمل می کند، زیرا در آن زمان حرکات ستاره در صفحه مدار بیشتر مشخص می شود
[ترجمه گوگل]در مقابل، آسترمتری بهترین زمانی است که سیستم سیاره ای در هنگام برخورد از روی زمین به چهره روی می آید، زیرا حرکات ستاره در هوای هوایی بیشتر برجای می گذارند
[ترجمه گوگل]در مقابل، آسترمتری بهترین زمانی است که سیستم سیاره ای در هنگام برخورد از روی زمین به چهره روی می آید، زیرا حرکات ستاره در هوای هوایی بیشتر برجای می گذارند
6. In Astrometry, the term is applied to the difference between the observed position (or magnitude) of a reference star and the position (or magnitude) listed in the star catalog.
[ترجمه ترگمان]در astrometry، این عبارت به تفاوت بین موقعیت مشاهده شده (یا اندازه)یک ستاره مرجع و موقعیت (یا بزرگی)فهرست شده در کاتالوگ ستاره اعمال می شود
[ترجمه گوگل]در Astrometry، اصطلاح به تفاوت بین موقعیت مشاهده شده (یا اندازه) یک ستاره مرجع و موقعیت (یا قدر) ذکر شده در فهرست ستاره اعمال می شود
[ترجمه گوگل]در Astrometry، اصطلاح به تفاوت بین موقعیت مشاهده شده (یا اندازه) یک ستاره مرجع و موقعیت (یا قدر) ذکر شده در فهرست ستاره اعمال می شود
7. Astrometry is the earliest astronomy developed discipline, study of celestial bodies because it can provide basic information on the movement and its relevance for the community life services.
[ترجمه ترگمان]astrometry اولین ستاره شناسی است که انضباط، مطالعه اجسام سماوی را مورد مطالعه قرار می دهد، چرا که می تواند اطلاعات اولیه در مورد حرکت و ارتباط آن را برای خدمات زندگی اجتماعی فراهم کند
[ترجمه گوگل]Astrometry اولین ستاره شناسی توسعه یافته رشته ای است، مطالعه از اجسام آسمانی، زیرا می تواند اطلاعات اولیه در مورد جنبش و ارتباط آن را برای خدمات زندگی اجتماعی فراهم می کند
[ترجمه گوگل]Astrometry اولین ستاره شناسی توسعه یافته رشته ای است، مطالعه از اجسام آسمانی، زیرا می تواند اطلاعات اولیه در مورد جنبش و ارتباط آن را برای خدمات زندگی اجتماعی فراهم می کند
8. In the routine photographic astrometry, the position determination of faint celestial body is realized by using multi-step transition of reference stars.
[ترجمه ترگمان]در astrometry عکاسی روتین، تعیین موقعیت جسم آسمانی ضعیف با استفاده از گذار چند مرحله ای از ستارگان مرجع تحقق می یابد
[ترجمه گوگل]در روش آسترمتر عکاسی معمولی، تعیین موقعیت بدن بدن آسمانی با استفاده از انتقال چند مرحله ای ستاره های مرجع انجام می شود
[ترجمه گوگل]در روش آسترمتر عکاسی معمولی، تعیین موقعیت بدن بدن آسمانی با استفاده از انتقال چند مرحله ای ستاره های مرجع انجام می شود
9. Visual position measurements in astrometry are most affected.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری موقعیت بصری در astrometry بیش ترین تاثیر را دارد
[ترجمه گوگل]اندازه گیری های موقعیت بصری در آسترمتری بیشترین آسیب را تجربه می کنند
[ترجمه گوگل]اندازه گیری های موقعیت بصری در آسترمتری بیشترین آسیب را تجربه می کنند
10. It is therefore not altogether surprising that astrometry was also the first method used in searching for planets around faraway stars.
[ترجمه ترگمان]بنابراین تعجبی ندارد که astrometry اولین روش مورد استفاده در جستجو برای سیاره ها در اطراف ستارگان دور بود
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب کاملا تعجب آور نیست که آسترمتری اولین روشی است که در جستجوی سیارات در اطراف ستاره های دور وجود دارد
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب کاملا تعجب آور نیست که آسترمتری اولین روشی است که در جستجوی سیارات در اطراف ستاره های دور وجود دارد
11. The planet, called VB 10b, was discovered using astrometry, a method inwhich the wobble induced by a planet on its star is measured preciselyon the sky.
[ترجمه ترگمان]سیاره به نام VB ۱۰ b کشف شد که با استفاده از astrometry کشف شد، روشی که در آن لرزش ناشی از یک سیاره بر روی ستاره آن در آسمان اندازه گیری می شود
[ترجمه گوگل]این سیاره به نام VB 10b با استفاده از استرومتری کشف شد، روشی که در آن سیاره ای که بر روی ستاره آن ایجاد شده است دقیقا در آسمان اندازه گیری شده است
[ترجمه گوگل]این سیاره به نام VB 10b با استفاده از استرومتری کشف شد، روشی که در آن سیاره ای که بر روی ستاره آن ایجاد شده است دقیقا در آسمان اندازه گیری شده است
12. In other words, astrometry is ideally suited for detecting planetary systems like our own.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، astrometry به طور ایده آل برای تشخیص سیستم های سیاره ای مانند خودمان مناسب است
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، آسترمتریک ایده آل برای تشخیص سیستم های سیاره ای مانند ما است
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، آسترمتریک ایده آل برای تشخیص سیستم های سیاره ای مانند ما است
13. Astrometry, in contrast, works best with planets that orbit at a considerable distance from their star, because such planets induce a greater displacement in the position of their stars.
[ترجمه ترگمان]در مقابل، astrometry با planets که در فاصله قابل توجهی از ستاره خود قرار دارند، بهتر عمل می کند، چون این سیارات جابجایی بیشتری را در موقعیت ستارگان خود ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]در مقابل، استرومتری بهترین کار با سیاره هایی است که در فاصله قابل توجهی از ستارگان خود مدار می کنند، زیرا این سیارات باعث جابجایی بیشتر در موقعیت ستاره هایشان می شوند
[ترجمه گوگل]در مقابل، استرومتری بهترین کار با سیاره هایی است که در فاصله قابل توجهی از ستارگان خود مدار می کنند، زیرا این سیارات باعث جابجایی بیشتر در موقعیت ستاره هایشان می شوند
14. A set of new theory and method of astrometry are being modified, we should catch up with development of this field.
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از نظریه جدید و روش of در حال تغییر هستند، ما باید پیشرفت این حوزه را جبران کنیم
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از نظریه جدید و روش استرومتری اصلاح می شود، ما باید با توسعه این حوزه روبرو شویم
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از نظریه جدید و روش استرومتری اصلاح می شود، ما باید با توسعه این حوزه روبرو شویم
15. Astrometry is the study of the precise measurements of the positions and movement of stars.
[ترجمه ترگمان]astrometry مطالعه دقیق اندازه گیری دقیق موقعیت و حرکت ستاره ها است
[ترجمه گوگل]استرومتری مطالعه دقیق اندازه گیری موقعیت ها و حرکت ستاره ها است
[ترجمه گوگل]استرومتری مطالعه دقیق اندازه گیری موقعیت ها و حرکت ستاره ها است
پیشنهاد کاربران
astrometry ( نجوم )
واژه مصوب: اخترسنجی
تعریف: شاخهای از اخترشناسی که به اندازهگیری و بررسی موقعیت دقیق و حرکت اجرام آسمانی میپردازد
واژه مصوب: اخترسنجی
تعریف: شاخهای از اخترشناسی که به اندازهگیری و بررسی موقعیت دقیق و حرکت اجرام آسمانی میپردازد
کلمات دیگر: