کلمه جو
صفحه اصلی

cross swords


1- جنگیدن 2- باخشونت مباحثه کردن

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: to meet in physical combat; fight.

(2) تعریف: to argue or disagree violently.
مشابه: clash

• oppose, clash, rise against; participate in a duel

جملات نمونه

1. At the committee meeting, I crossed swords with Professor Smith over her department's overspending.
[ترجمه ترگمان]در جلسه کمیته، با پروفسور اسمیت روی overspending her برخورد کردم
[ترجمه گوگل]در جلسه کمیته، من با استفاده از شمشیرها با پروفسور اسمیت بر سر هزینه های اداره اش سر و کار داشتم

2. I've crossed swords with him on a number of issues.
[ترجمه ترگمان]من با او در یک سری مشکلات با او برخورد کرده ام
[ترجمه گوگل]من در شماری از مسائل با شمشیرهایش سر و کار دارم

3. The chairman and I have crossed swords before over this issue.
[ترجمه ترگمان]من و رئیس قبلا از این موضوع شمشیر عبور کردیم
[ترجمه گوگل]رئیس و من قبل از این مسئله از شمشیر عبور کرده اند

4. The two men, the former a steadfast Tory, the latter a dedicated Whig, had crossed swords on several occasions.
[ترجمه ترگمان]آن دو مرد، به عنوان یک ویگ، یک ویگ به عنوان ویگ، چند بار از شمشیر عبور کرده بودند
[ترجمه گوگل]این دو مرد، نخستین توری پایدار، دومین وایگ اختصاصی، چندین بار از شمشیر عبور کرده بودند

5. I don't think I'd like to try crossing swords with him again.
[ترجمه ترگمان]فکر نکنم دوست داشته باشم دوباره با اون شمشیر بزنم
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم امیدوارم دوباره با شمشیر کنار بیاییم

6. The angels who guard the door to the garden are lowering their crossed swords.
[ترجمه ترگمان]فرشته ها که در باغ نگهبانی می دهند، شمشیرها را پایین می گذارند
[ترجمه گوگل]فرشتگان که درهای باغ را نگه می دارند، شمشیرهای عبور می کنند

7. Tilly and Gustavus had crossed swords several times, generally to Tilly's disadvantage.
[ترجمه ترگمان]تیی و گوستاووس چندین بار شمشیر خود را از دست داده بودند، به طور کلی به ضرر تیی
[ترجمه گوگل]تیللی و گوستاووس شمشیرها را چند بار به طور کلی از دست دادند، به طور کلی به ضرر تیللی

8. The pair crossed swords in the eighties during their heyday with rivals Liverpool and United.
[ترجمه ترگمان]این زوج در دهه هشتاد میلادی در اوج قدرت خود با رقیبان لیورپول و یونایتد بازی کردند
[ترجمه گوگل]این پیروزی در طول دهه ی هجدهم شمشیرها با رقبای لیورپول و یونایتد انجام شد

9. None the less it is perhaps surprising that the librarian has not crossed swords with the law over obscene and indecent literature before now.
[ترجمه ترگمان]شاید تعجب کند که کتابدار هم قبل از این از روی شمشیر با قانون زشت و ناپسند عبور نکرده است
[ترجمه گوگل]هرچند این احتمالا شگفت انگیز است که کتابدار تا قبل از این، از قوانین مربوط به ادبیات ناخوشایند و ناخوشایند عبور نکرده است

10. Japan and the U. S. have crossed swords on a number of trade issues.
[ترجمه ترگمان]ژاپن و ایالات متحده اس بر سر شماری از مسائل تجاری شمشیر کشیده اند
[ترجمه گوگل]ژاپن و U S در شماری از مسائل مربوط به تجارت متلاشی شده اند

11. The fight in Birkenhead was not the first time that Mr Field had crossed swords with the Labour left.
[ترجمه ترگمان]نبرد در Birkenhead اولین بار نبود که آقای فیلد با حزب کارگر از شمشیر عبور کرده بود
[ترجمه گوگل]مبارزه در Birkenhead اولین بار بود که آقای فیلد با شمشیر با چپ کارگر عبور کرده بود

12. The once great Cavan cross swords with Monaghan at Castleblayney, bidding to end a frustrating losing championship sequence.
[ترجمه ترگمان]این دو شمشیر که زمانی بزرگ بودند با Monaghan در Castleblayney دیدار کردند و برای پایان دادن به دور پایانی مسابقات قهرمانی از دست دادند
[ترجمه گوگل]شمشیر یک بار بزرگ کووان با Monaghan در Castleblayney، پیشنهاد برای پایان دادن به توالی ناامید کننده قهرمانی از دست دادن

13. Harrison, a man of simple birth and high intelligence, crossed swords with the leading lights of his day.
[ترجمه ترگمان]هریسون، مردی از نژاد ساده و هوش بلند، شمشیرها را با چراغ های راهنمایی روز روشن کرده بود
[ترجمه گوگل]هریسون، مردی از تولد ساده و هوشمندانه، شمشیرها را با چراغهای برجسته روز او متلاشی می کند

14. however, he said to the servant: "You will cross swords with me tomorrow, and you will pay with your life this blunder!"
[ترجمه ترگمان]با این همه به خدمتکار گفت: فردا با من از شمشیر عبور خواهی کرد و با زندگی خود این اشتباه را خواهی پرداخت \" \" \"
[ترجمه گوگل]با این حال، او به خدمتگزار گفت: "شما فردا با شمشیرهای خود روبرو خواهید شد، و شما با زندگی خود این خطا را پرداخت خواهید کرد!"

15. I must cross swords with him on one or two points in his interpretation of the text.
[ترجمه ترگمان]باید دو یا دو نکته را در تفسیر متن خود با او در میان نهم
[ترجمه گوگل]در تفسیر متن خود باید با شمشیرش در یک یا دو نقطه متلاشی شود

پیشنهاد کاربران

شمشیرکشیدن
شمشیرکشی


کلمات دیگر: