شهروند کشور کروات، کرواتی
croat
شهروند کشور کروات، کرواتی
انگلیسی به فارسی
شهروند کشور کروات، کرواتی
زبان کرواتی (رجوع شود به: Croatian)
کروات
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a native or citizen of Croatia, or a descendant thereof.
• dialect of the serbo-croatian language used in croatia, croatian
native or resident of croatia, croatian
native or resident of croatia, croatian
جملات نمونه
1. Many Croats and Slovenes saw independence as the fast track to democracy.
[ترجمه ترگمان]بیشتر کروات ها و Slovenes استقلال را به عنوان شیار سریع برای دموکراسی می دیدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کروات ها و اسلوونی ها استقلال را به عنوان راه سریع برای دموکراسی دیدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کروات ها و اسلوونی ها استقلال را به عنوان راه سریع برای دموکراسی دیدند
2. Both Serbs and Croats lay claim to the same land.
[ترجمه ترگمان]هم صرب ها و هم کروات ها اجازه چنین زمینی را داشتند
[ترجمه گوگل]هر دو صرب و کروات ادعا می کنند به همان زمین
[ترجمه گوگل]هر دو صرب و کروات ادعا می کنند به همان زمین
3. The big-serving Croat, seeded 20th, crunched a forehand down the line to win the tiebreak 7-1 and wrap up the match in two hours, 34 minutes at the Indian Wells Tennis Garden.
[ترجمه ترگمان]شرکت بزرگ کروات، که در رده بیستم قرار داشت، در طی دو ساعت در دقیقه ۳۴ دقیقه، ۳۴ دقیقه در باغ تنیس هند ولز شکست خورد و مسابقه را با نتیجه ۷ بر ۱ شکست داد و مسابقه را به دو ساعت خاتمه داد
[ترجمه گوگل]کروات بزرگ خدمه، بذر 20th، تقریبا یک فورهند را به پایین خط می برد تا پیروزی 7-1 را ببرند و بازی را در دو ساعت و 34 دقیقه در تنیس زمین هند انجام دهد
[ترجمه گوگل]کروات بزرگ خدمه، بذر 20th، تقریبا یک فورهند را به پایین خط می برد تا پیروزی 7-1 را ببرند و بازی را در دو ساعت و 34 دقیقه در تنیس زمین هند انجام دهد
4. But regardless of the politics, the Croat girl said she is optimistic Stolac will one day change.
[ترجمه ترگمان]اما صرف نظر از سیاست، دختر کروات گفت که او خوش بین است و یک روز تغییر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اما بدون در نظر گرفتن سیاست، دختر کراوات گفت او خوش بین است که یک روز تغییر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اما بدون در نظر گرفتن سیاست، دختر کراوات گفت او خوش بین است که یک روز تغییر خواهد کرد
5. "I was serving great, " the beaming Croat said.
[ترجمه ترگمان]the که لبخند می زد گفت: \" من خدمت بزرگی می کردم \"
[ترجمه گوگل]کروات گفت: "من خدمت خوبی بودم "
[ترجمه گوگل]کروات گفت: "من خدمت خوبی بودم "
6. In the morning, Croat students attend classes; in the afternoon, Bosniaks fill the rooms.
[ترجمه ترگمان]صبح ها، دانشجویان کروات در کلاس ها شرکت می کنند؛ در بعد از ظهر، Bosniaks اتاق ها را پر می کنند
[ترجمه گوگل]صبح، دانشجویان کرواسی در کلاس ها شرکت می کنند؛
[ترجمه گوگل]صبح، دانشجویان کرواسی در کلاس ها شرکت می کنند؛
7. The Yugoslav speaks serbo - croat, but I can not speak it.
[ترجمه ترگمان]مرد یوگوسلاوی با serbo حرف می زند، اما من نمی توانم آن را به زبان بیاورم
[ترجمه گوگل]یوگسلاوی صربستان - کروات صحبت می کند، اما من نمی توانم آن را بیان کنم
[ترجمه گوگل]یوگسلاوی صربستان - کروات صحبت می کند، اما من نمی توانم آن را بیان کنم
8. The yugoslav speak serbo croat, but I can not speak it.
[ترجمه ترگمان]The با serbo حرف می زنند، اما نمی توانم حرف بزنم
[ترجمه گوگل]یوگسلاوی صربستان را صحبت می کند، اما من نمی توانم آن را صحبت کنم
[ترجمه گوگل]یوگسلاوی صربستان را صحبت می کند، اما من نمی توانم آن را صحبت کنم
9. Language: The principal language is Serbo - Croat.
[ترجمه ترگمان]زبان: زبان اصلی Serbo - کروات است
[ترجمه گوگل]زبان: زبان اصلی سروو - کرواتی است
[ترجمه گوگل]زبان: زبان اصلی سروو - کرواتی است
10. At the age of just 17 the young Croat was captain of Dinamo Zagreb.
[ترجمه ترگمان]در سن ۱۷ سالگی کاپیتان جوان کروات، کاپیتان دینامو زاگرب بود
[ترجمه گوگل]در سن 17 سالگی، کروات جوان کاپیتان دینامو زاگرب بود
[ترجمه گوگل]در سن 17 سالگی، کروات جوان کاپیتان دینامو زاگرب بود
11. It was the first formal meeting between the Croat acting principal and the unofficial leader of the Bosniak branch of the school.
[ترجمه ترگمان]این اولین دیدار رسمی بین مدیر اجرایی کروات و رهبر غیر رسمی شاخه Bosniak مدرسه بود
[ترجمه گوگل]این اولین جلسه رسمی بین مدیر عامل کروات و رهبر غیر رسمی شعبه بوسنیایی مدرسه بود
[ترجمه گوگل]این اولین جلسه رسمی بین مدیر عامل کروات و رهبر غیر رسمی شعبه بوسنیایی مدرسه بود
12. I couldn't tell whether they were Bosnian, Croat or Serb – but I was sure they would all have their own tales to tell.
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم تشخیص دهم که آن ها Bosnian، Croat یا Serb - اما مطمئن بودم که آن ها قصه های خودشان را برای گفتن داشته باشند
[ترجمه گوگل]من نمی توانم بگویم که آیا آنها بوسنی، کروات یا صرب بودند - اما مطمئن بودم که همه آنها داستان های خود را دارند
[ترجمه گوگل]من نمی توانم بگویم که آیا آنها بوسنی، کروات یا صرب بودند - اما مطمئن بودم که همه آنها داستان های خود را دارند
13. Then in 199 during the Bosnian civil war, a mortar shell fired by Croat separatists exploded in the courtyard of her building.
[ترجمه ترگمان]سپس در سال ۱۹۹ طی جنگ داخلی بوسنی، یک خمپاره شلیک شده از سوی جدایی طلبان کروات در حیاط ساختمان او منفجر شد
[ترجمه گوگل]سپس در سال 199 در جنگ داخلی بوسنی، یک خمپاره خمپاره ای توسط جدایی طلبان کروات در حیاط ساختمان اش منفجر شد
[ترجمه گوگل]سپس در سال 199 در جنگ داخلی بوسنی، یک خمپاره خمپاره ای توسط جدایی طلبان کروات در حیاط ساختمان اش منفجر شد
14. When Luka Modric started playing football, it has been claimed that the little Croat had to play with wooden shin pads to protect him from the hustle and bustle of the beautiful game.
[ترجمه ترگمان]وقتی لوکا Modric شروع به بازی فوتبال کرد، ادعا می شود که کروات کوچک کروات هم با ساق پای چوبی بازی می کند تا او را از شلوغی و شلوغی بازی زیبا محافظت کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که لوکا مودریچ شروع به بازی فوتبال کرد، ادعا شده بود که کروات کوچک باید با پد های چوبی براق بازی کند تا از اوضاع وحشتناک بازی زیبا محافظت کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که لوکا مودریچ شروع به بازی فوتبال کرد، ادعا شده بود که کروات کوچک باید با پد های چوبی براق بازی کند تا از اوضاع وحشتناک بازی زیبا محافظت کند
15. And in the final, I’m not going with the Croat just yet.
[ترجمه ترگمان]و در آخر، من هنوز با the نیستم
[ترجمه گوگل]و در نهایت، من هنوز با کروات نمی روم
[ترجمه گوگل]و در نهایت، من هنوز با کروات نمی روم
کلمات دیگر: