کلمه جو
صفحه اصلی

at close range


از نزدیک، به فاصله ی کم

انگلیسی به فارسی

در محدوده نزدیک


جملات نمونه

1. The cause of death was a shotgun blast at close range.
[ترجمه ترگمان]علت مرگ یک انفجار تفنگ ساچمه ای در فاصله نزدیک بود
[ترجمه گوگل]علت مرگ انفجار تفنگ ساچمه ای در محدوده نزدیک بود

2. He was shot at close range.
[ترجمه ترگمان]او در فاصله نزدیک مورد اصابت گلوله قرار گرفت
[ترجمه گوگل]او در محدوده نزدیک شلیک شد

3. The victim had been shot at close range .
[ترجمه ترگمان]قربانی از فاصله نزدیک تیر خورده
[ترجمه گوگل]قربانی در محدوده نزدیک شلیک شده است

4. He was shot in the head at close range.
[ترجمه ترگمان]او در فاصله نزدیک در بالای سر گلوله قرار گرفت
[ترجمه گوگل]او در محدوده نزدیک به سرش زد

5. The goalie managed to save a shot struck at close range.
[ترجمه ترگمان]دروازه بان توانست عکس خود را از فاصله نزدیک حفظ کند
[ترجمه گوگل]دروازه بان موفق به نجات یک ضربه زده در محدوده نزدیک

6. One way to see birds at close range is to attract them into your own garden.
[ترجمه ترگمان]یک راه برای دیدن پرندگان در محدوده نزدیک این است که آن ها را به باغ خود جذب کنید
[ترجمه گوگل]یک راه برای دیدن پرندگان در محدوده نزدیک جذب آنها به باغ خود است

7. He was shot at close range with a pistol.
[ترجمه ترگمان]از فاصله نزدیک با یک تپانچه تیر خورده بود
[ترجمه گوگل]او در فاصله نزدیک با یک تپانچه شلیک شد

8. The opposing units opened fire simultaneously at close range and a 15-minute firefight ensued.
[ترجمه ترگمان]واحدهای مخالف به طور همزمان در فاصله نزدیک آتش گشودند و تبادل آتش ۱۵ دقیقه ای درگرفت
[ترجمه گوگل]واحدهای مخالف به طور همزمان در محدوده نزدیک به آتش کشیدند و آتشفشی 15 دقیقه ای آغاز شد

9. It was a frightful antipersonnel weapon at close range.
[ترجمه ترگمان]در فاصله نزدیک، آلت قتاله وحشتناکی بود
[ترجمه گوگل]این یک سلاح ضد تهاجم وحشتناک در محدوده نزدیک بود

10. He was shot in the face at close range last Sunday by a gunman and an accomplice.
[ترجمه ترگمان]او روز یکشنبه گذشته توسط یک مرد مسلح و یک همدست او در محدوده نزدیک به گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل]او یک فرد مسلح و یک همدست در یک روز نزدیک به یک ضربه شلیک کرد

11. The cause of death was a shotgun blast at close range, and police are now investigating the illegal killing.
[ترجمه ترگمان]علت مرگ یک انفجار تفنگ ساچمه ای در محدوده نزدیک بود و پلیس هم اکنون در حال تحقیق درباره این قتل غیر قانونی است
[ترجمه گوگل]علت مرگ انفجار تفنگ ساچمه ای بود و پلیس در حال بررسی قاچاق غیرقانونی است

12. The walls appear smooth except at close range.
[ترجمه ترگمان]دیوارها به جز در فاصله نزدیک صاف به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]دیواره ها به جز در محدوده نزدیک به نظر می رسد

13. Finer details of plumage only visible at close range.
[ترجمه ترگمان]جزئیات پر زرق و برق تنها در فاصله نزدیک قابل مشاهده است
[ترجمه گوگل]جزئیات دقیق از توت فرنگی فقط در محدوده نزدیک قابل مشاهده است

14. An Teallach reappears at close range and dominates the scene, refusing to be ignored.
[ترجمه ترگمان]ظاهر Teallach در محدوده نزدیک ظاهر می شود و بر صحنه تسلط دارد و از نادیده گرفتن آن اجتناب می کند
[ترجمه گوگل]Teallach دوباره در محدوده نزدیک ظاهر می شود و در صحنه غالب می شود و از نادیده گرفتن آن اجتناب می شود

15. Most of them were shot at close range.
[ترجمه ترگمان]اغلب آن ها در فاصله نزدیک مورد اصابت گلوله قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]اکثر آنها در فاصله نزدیک شلیک شدند

پیشنهاد کاربران

در فاصله نزدیک


کلمات دیگر: