یکجی ,ازروی نادرستی
crookedly
یکجی ,ازروی نادرستی
انگلیسی به فارسی
کج کردن
انگلیسی به انگلیسی
• in bent or curved form; dishonestly, corruptly
جملات نمونه
1. Nick was smiling crookedly at her.
[ترجمه ترگمان]نیک لبخند موذیانه ای به او زد
[ترجمه گوگل]نیک در حال خندیدن به او لبخند زد
[ترجمه گوگل]نیک در حال خندیدن به او لبخند زد
2. She smiled crookedly at me, turned and left.
[ترجمه ترگمان]او به من لبخند موذیانه ای زد، چرخید و رفت
[ترجمه گوگل]او لبخندی زد و به من زد، چرخید و رفت
[ترجمه گوگل]او لبخندی زد و به من زد، چرخید و رفت
3. Her eyes were crookedly set, which gave her a humorous, quizzical expression quite in keeping with her manner and disposition.
[ترجمه ترگمان]نگاهش کج و معوج شده بود و حالت humorous و quizzical به او می داد که با رفتار و خلق و خوی فانی مغایرت داشت
[ترجمه گوگل]چشمان او کشیده شده بود، که کاملا با شیوه و نحوه ی او بیان جنجالی و خنده دار کرد
[ترجمه گوگل]چشمان او کشیده شده بود، که کاملا با شیوه و نحوه ی او بیان جنجالی و خنده دار کرد
4. She was in a narrow passage that crookedly connected two busy streets.
[ترجمه ترگمان]او در راهروی باریکی بود که به دو خیابان شلوغ متصل بود
[ترجمه گوگل]او در پاساژ باریک بود که دو خیابان مشغول به هم وصل می شد
[ترجمه گوگل]او در پاساژ باریک بود که دو خیابان مشغول به هم وصل می شد
5. Black and white photographs of long-dead pastors hung crookedly on the walls beside class pictures from Holy Trinity School circa 1940.
[ترجمه ترگمان]عکس های سیاه و سفید کشیشان بلند مدت، کج و معوج در کنار تابلوهای کلاس در حدود سال ۱۹۴۰، روی دیوارها اویزان بودند
[ترجمه گوگل]عکس های سیاه و سفید از خدایان ماندگار در دیوارهای اطراف تصاویر طبقه ای از مدرسه مقدس تریتیک تقریبا در سال 1940 کشیده شده اند
[ترجمه گوگل]عکس های سیاه و سفید از خدایان ماندگار در دیوارهای اطراف تصاویر طبقه ای از مدرسه مقدس تریتیک تقریبا در سال 1940 کشیده شده اند
6. There is a broadsheet plastered crookedly to a wall near their bungalow.
[ترجمه ترگمان]در آنجا یک اعلامیه است که به یک دیوار نزدیک خانه ییلاقی خود نصب شده است
[ترجمه گوگل]یک ورقه ورقه کشیده شده به دیوار در نزدیکی ییلاقی خود کشیده شده است
[ترجمه گوگل]یک ورقه ورقه کشیده شده به دیوار در نزدیکی ییلاقی خود کشیده شده است
7. Or tea. The wire-frame glasses balanced crookedly on his face.
[ترجمه ترگمان]یا چای عینکش کج شده بود و کج و معوج به صورتش می خورد
[ترجمه گوگل]یا چای
[ترجمه گوگل]یا چای
8. A crow flew crookedly like a shadow over the end of the salt lake.
[ترجمه ترگمان]یک کلاغ مانند سایه ای روی انتهای دریاچه نمک پرواز کرد
[ترجمه گوگل]یک گلوله کشیده شده مانند یک سایه در انتهای دریاچه نمکی
[ترجمه گوگل]یک گلوله کشیده شده مانند یک سایه در انتهای دریاچه نمکی
9. I followed her gaze to see Edward, smiling crookedly, staring at me from an empty table across the cafeteria from where he usually sat.
[ترجمه ترگمان]نگاهش را دنبال کردم تا ادوارد را ببینم، لبخند کج و کوله ای تحویلم می دهد و از یک میز خالی روبروی کافه تریا، از جایی که معمولا نشسته بود، خیره شده بود
[ترجمه گوگل]من به دنبال نگاه او به دیدن ادوارد، لبخند زدن کشیده، به من از یک میز خالی در سراسر کافه تریا از جایی که او معمولا نشسته نگاهی بیندازید
[ترجمه گوگل]من به دنبال نگاه او به دیدن ادوارد، لبخند زدن کشیده، به من از یک میز خالی در سراسر کافه تریا از جایی که او معمولا نشسته نگاهی بیندازید
10. The black guy pitifully yells and crookedly plants on the ground.
[ترجمه ترگمان]مرد سیاه به طرز رقت انگیزی فریاد می زند و یک گیاه کج و معوج به زمین می خورد
[ترجمه گوگل]مرد سیاه پوست به طرز وحشیانه ای خشمگین می شود و روی زمین کورک می کند
[ترجمه گوگل]مرد سیاه پوست به طرز وحشیانه ای خشمگین می شود و روی زمین کورک می کند
11. He turned away from the other man and grinned crookedly in greeting.
[ترجمه ترگمان]او از مرد دیگر دور شد و با لبخندی کج و معوج به او سلام کرد
[ترجمه گوگل]او از مرد دیگر دور شد و در تبریک گریه کرد
[ترجمه گوگل]او از مرد دیگر دور شد و در تبریک گریه کرد
12. Having adopted the giving the material of high rigidity, the pole balance structure of the needle, prevent from crookedly and crookedly.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از ماده انعطاف ناپذیری زیاد، ساختار تعادل قطب عقربه، از crookedly و crookedly جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]پس از پذیرش مواد سفتی بالا، ساختار تعادل قطعه سوزن، جلوگیری از crookedly و crookedly
[ترجمه گوگل]پس از پذیرش مواد سفتی بالا، ساختار تعادل قطعه سوزن، جلوگیری از crookedly و crookedly
13. In a second he got it going forward and drove off crookedly past the man and boy still standing there watching.
[ترجمه ترگمان]در یک ثانیه به سمت جلو حرکت کرد و از کنار آن مرد و پسری که هنوز آنجا ایستاده بود و تماشا می کرد، گذشت
[ترجمه گوگل]در یک ثانیه او آن را به جلو رفت و به طور انحصاری گذشته مرد و پسر هنوز ایستاده در آنجا تماشا
[ترجمه گوگل]در یک ثانیه او آن را به جلو رفت و به طور انحصاری گذشته مرد و پسر هنوز ایستاده در آنجا تماشا
کلمات دیگر: