کلمه جو
صفحه اصلی

congee


(نادر) رجوع شود به: conge

انگلیسی به فارسی

(نادر) رجوع شود به: conge


(نادر) رسماً وداع گفتن، رسماً خداحافظی کردن (به‌ویژه با تعظیم و احترام)


congee


جملات نمونه

1. Congee itself should be duck soup with the cooking.
[ترجمه ترگمان]خود کشی باید سوپ اردک باشه
[ترجمه گوگل]خود را مخلوط کنید باید سوپ اردک را با پخت و پز بپزید

2. Eat congee of a few eel more!
[ترجمه ترگمان]نان مربایی بیشتر بخور!
[ترجمه گوگل]بیشتر از چند قورباغه غذا بخورید!

3. What would you like to have with your congee? Chicken, fish slice, pork or preserved eggs?
[ترجمه ترگمان]دوست داری با congee چه کار کنی؟ جوجه، تکه ماهی، گوشت خوک، گوشت خوک؟
[ترجمه گوگل]چطوری میخوای با کیسه ی خودت چیکار کنی؟ مرغ، تکه ماهی، گوشت خوک یا تخم مرغ نگهدارنده؟

4. Because medical congee has decoction, fluidity, pappy characteristic, this is, not only sweet and goluptious, facilitate absorb, and can raise gastric spirit, remedial chronic.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که congee پزشکی، جوشانده، شناوری، مشخصه pappy را دارد، این نه تنها شیرینی و goluptious است، جذب را تسهیل می کند و می تواند روح شکمی، remedial مزمن را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]از آنجا که پودر پزشکی دارای عصاره، سیالیت، خواص پاپی، این است که نه تنها شیرین و تمیز، جذب تسکین می دهد، و می تواند روح معده را افزایش دهد، درمان مزمن

5. Awful is, congee is insufficient everyday.
[ترجمه ترگمان]وحشتناک است، congee هر روز کافی نیست
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، هر روز روزانه کافی است

6. Professionals gather at a roadside kitchen for noodles, congee and shrimp.
[ترجمه ترگمان]متخصصان در یک آشپزخانه کنار جاده ای برای noodles، congee و میگو جمع می شوند
[ترجمه گوگل]حرفه ای ها در آشپزخانه کنار جاده ای برای رشته فرنگی، گوشت خوک و میگو جمع می شوند

7. What summer is there icy congee ( fruit )? Introduce a practice.
[ترجمه ترگمان]چه تابستان آنجا سرد است (میوه)؟ یک تمرین را امتحان کنید
[ترجمه گوگل]در تابستان چه چهره یخی (میوه) وجود دارد؟ یک تمرین را وارد کنید

8. Once again, I had congee for breakfast.
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر، برای صبحانه نان سفارش دادم
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر، من برای صبحانه مشغول به کار بودم

9. Staple food: cake, chinese dumpling, steamed bread, congee, omeletter.
[ترجمه ترگمان]غذای مجانی: کیک، غذای چینی، نان چینی، نان steamed، نان steamed
[ترجمه گوگل]کیک خوراکی پایه، کیک پختنی چینی، نان بخار پز، کنج، املت

10. Boil the congee that come out agglutinate, stick already sweet sweet still.
[ترجمه ترگمان]عصایش را که بیرون می آید، که همین حالا شیرین و شیرین است، که هنوز شیرین است، که هنوز شیرین است، به جوش آورد
[ترجمه گوگل]جوشش را بشکنید که آگلوتینت را بیرون بیاورید، شیرین هنوز هم شیرین است

11. We had fish fillet congee with squid, fried clam and vegetables and a total satisfaction.
[ترجمه ترگمان]ماهی ماهی با ماهی مرکب، صدف سرخ شده و سبزیجات و یک رضایت کامل داشتیم
[ترجمه گوگل]ما فیله ماهی را با ماهی مرکب، گوشت خوک و سبزیجات و رضایت کامل داشتیم

12. That's two spring rolls, a portion of congee, and a decaffeinated coffee.
[ترجمه ترگمان]این دو حلقه بهاری است، قسمتی از نان و یک فنجان قهوه ساز
[ترجمه گوگل]این دو رولرهای بهار، بخشی از مخروط و یک قهوه بدون کافئین است

13. The Chop Suey and Giblets Congee and the Sliced Frog Congee.
[ترجمه ترگمان]The \"و\" جیگر \"و\" congee قورباغه \"و\" قورباغه شکلاتی \"
[ترجمه گوگل]فلفل قرمز و گوجه فرنگی و فنجان قورباغه برش خورده

14. Rinse pearl barley and add to the congee with rolled oats. Cook for 45 mins. Add slab sugar to taste, serve hot or cold.
[ترجمه ترگمان]barley را به جو اختصاص داد و جو دو جو را به جو rolled اضافه کرد به مدت ۴۵ دقیقه بپزید مقداری شکر اضافه کنید تا مزه شود، گرم و یا سرد عمل کنید
[ترجمه گوگل]جو مروارید را شستشو دهید و با جو دوتایی بپوشانید کوک به مدت 45 دقیقه قند شمع را به طعم و مزه اضافه کنید، خنک و سرد کنید

پیشنهاد کاربران

نوعی غذای چینی شبیه شیربرنج


کلمات دیگر: