سرگردان، یورتمه رفتن
trotting
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. i must be trotting along now or i'll miss the train
حالا بایستی تند بروم و الا به ترن نخواهم رسید.
پیشنهاد کاربران
یکی از انواع حالت های دویدن اسب = یورتمه رفتن
تندرو
کلمات دیگر:
سرگردان، یورتمه رفتن