1. Thousands suffered death or mutilation in the bomb blast.
[ترجمه ترگمان]هزاران نفر در انفجار بمب کشته یا زخمی شدند
[ترجمه گوگل]هزاران نفر در اثر انفجار بمب جان خود را از دست دادند
2. Amnesty International chronicles cases of torture and mutilation.
[ترجمه ترگمان]سازمان عفو بین الملل موارد شکنجه و ضرب و جرح خود را شرح می دهد
[ترجمه گوگل]سازمان عفو بین الملل موارد شکنجه و زورگویی را ثبت می کند
3. He admitted to the murder and mutilation of between 12 and 16 young men.
[ترجمه ترگمان]او به قتل و ضرب و شتم بین ۱۲ تا ۱۶ مرد جوان اعتراف کرد
[ترجمه گوگل]او به قتل و زخم شدن بین 12 تا 16 مرد جوان اعتراف کرد
4. Thousands suffered death or mutilation as a result of the bomb attacks.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه حملات این بمب، هزاران نفر به ضرب گلوله کشته یا زخمی شدند
[ترجمه گوگل]هزاران نفر در نتیجه حملات بمب به مرگ یا زخم شدن رنج می برند
5. But such coarse mutilation would not have fitted in with the polite way in which Perrault wished to retell his story.
[ترجمه ترگمان]اما این قطع عضو مصنوعی نمی بایست با آن روش مودبانه ای که پرو می خواست داستان خود را به نمایش بگذارد سازگار نبود
[ترجمه گوگل]اما چنین انحرافی زائدانه با روش مودبانه ای که پرلو مایل به نقل داستان او بود را نداشت
6. The fact that literal retaliation by bodily mutilation was legally allowed does not necessarily mean it was practised.
[ترجمه ترگمان]این حقیقت که اقدامات تلافی جویانه به خاطر ضرب و جرح بدنی به طور قانونی مجاز است لزوما به این معنا نیست که آن تمرین شده است
[ترجمه گوگل]این حقیقت که انتقامجویی با مجازات بدنی به صورت قانونی مجاز است، لزوما به این معنی نیست که انجام شده است
7. Every nauseating action, every violation, abuse and mutilation is meticulously rendered.
[ترجمه ترگمان]هر عمل تهوع آوری، هر تخطی، تجاوز و قطع عضو، با دقت زیاد انجام می شود
[ترجمه گوگل]هر عمل خنثی، هر تخطی، سوء استفاده و زورگوئی دقیق ارائه می شود
8. Not all transsexuals opt for mutilation.
[ترجمه ترگمان]همه تراجنس ها را به خاطر ضرب و جرح انتخاب نمی کنند
[ترجمه گوگل]همه transsexuals را انتخاب کنید برای زایمان
9. The mutilation of coins occurred when a young Marine made dimes out of pennies, cutting the lip off, to use the coins in vending machines.
[ترجمه ترگمان]ضرب سکه زمانی روی داد که یک تفنگدار جوان ده سنتی را از pennies بیرون آورد، لب را قطع کرد تا از سکه ها در دستگاه های فروش اتوماتیک استفاده کند
[ترجمه گوگل]ضرب و شتم سکه ها زمانی اتفاق می افتد که دریانوردان دریایی از پنی ها بیرون می ریزند، لب ها را از بین می برند، برای استفاده از سکه ها در دستگاه های فروش مجدد
10. The mutilation of code or data caused by hardware or software failure.
[ترجمه ترگمان]قطع کردن کد و یا داده های ناشی از شکست سخت افزاری یا نرم افزاری
[ترجمه گوگل]خنثی سازی کد یا اطلاعات ناشی از خرابی سخت افزار یا نرم افزار
11. Do you like pain? Self mutilation? Mutilation of others?
[ترجمه ترگمان]از درد خوشت میاد؟ قطع عضو خود؟ Mutilation از دیگران؟
[ترجمه گوگل]آیا درد را دوست دارید؟ صدمه زدن به خود؟ از بین بردن دیگران؟
12. How do you explain mutilation s and human tortures that took place in your regime?
[ترجمه ترگمان]شما چطور این شکنجه و شکنجه های انسانی که در رژیم شما رخ داد را توضیح می دهید؟
[ترجمه گوگل]چطور توقعات و شکنجه های انسانی را که در رژیم شما اتفاق افتاده است، توضیح دهید؟
13. Female genital mutilation (FGM) comprises all procedures that involve partial or total removal of the external female genitalia, or other injury to the female genital organs for non-medical reasons.
[ترجمه ترگمان]ختنه زنان (FGM)شامل تمام رویه هایی است که شامل حذف جزیی یا کلا از اندام های جنسی اندام های خارجی، و یا آسیب دیگری به اندام های جنسی زن برای دلایل غیر پزشکی می شوند
[ترجمه گوگل]خنثی کردن تناسلی زن (FGM) شامل تمام مراحل است که شامل حذف جزئی یا کامل از ژنیتال های خارجی زن و یا دیگر آسیب به ارگان های تناسلی زن به دلایل غیر پزشکی
14. The law punished serious crimes with death or mutilation.
[ترجمه ترگمان]این قانون جرائم جدی با مرگ یا ضرب و جرح خود را مجازات می کند
[ترجمه گوگل]این قانون مجازات جرایم جدی با مرگ و زخم شدن است