1. hold the pommel and ride fast
قاچ زین را بگیر و تند اسب سواری کن.
2. The raider's spear rested across the pommel of his saddle, first light glinting on its long, polished blade.
[ترجمه ترگمان]نیزه مهاجم بر سر زین اسب فرود آمد و اولین نور روی تیغه بلند و براق آن می درخشید
[ترجمه گوگل]راننده راننده در سراسر بذله از زانوی او، اولین نور بر روی تیغه طولانی و جلا خود را درخشید
3. China's world champion Xiao Qin won the pommel horse gold medal.
[ترجمه ترگمان]Xiao چین قهرمان جهان چین مدال طلای pommel را کسب کرد
[ترجمه گوگل]شیائو چین، قهرمان جهان، مدال طلای اسب را به دست آورد
4. The vault is similar to the pommel horse but taller.
[ترجمه ترگمان]خزانه هم شبیه سر اسب است، اما قد بلندتر است
[ترجمه گوگل]طاق شبیه به اسب بومی است اما بلندتر است
5. Pommel Horse ( men only ) Each move is defined by complex hand placements and body positions.
[ترجمه ترگمان]هر حرکت با دست پیچیده و موقعیت های بدن تعریف می شود
[ترجمه گوگل]اسب نابود (فقط مردان) هر حرکت توسط مکان های پیچیده دست و موقعیت های بدن تعریف می شود
6. A gift from the God of Justice, this pommel gem gleams a holy fire.
[ترجمه ترگمان]یک هدیه از طرف خدای عدالت، این سنگ تاج، یک آتش مقدس است
[ترجمه گوگل]یک هدیه از خدای عدالت، این جواهرساز پر از آتش است
7. We have some nice pommel just in from Yunnan.
[ترجمه ترگمان] ما یه سری pommel خوب تو \"Yunnan\" داریم
[ترجمه گوگل]ما از یوننان فقط یک جرقه خوب داریم
8. The 7 th World Gymnastics Championships Two gold, pommel horse, floor exercise and individual all - around.
[ترجمه ترگمان]مسابقات ژیمناستیک جام جهانی هفتم دو مدال طلا، افسار اسبی، ورزش زمین و هر فرد دیگر است
[ترجمه گوگل]مسابقات قهرمانی 7 ژیمناستیک جهانی دو اسب طلایی، بولوار، تمرینات کف و فردی در اطراف
9. The basic exercises on the pommel horse include the undercut, double leg circles and scissors.
[ترجمه ترگمان]تمرین های اولیه بر سر اسب عبارتند از the، دایره دو پا و قیچی
[ترجمه گوگل]تمرینات پایه ای روی اسب بومی شامل زیر دست، دایره های دو پا و قیچی می باشد
10. Pae Gil - Su of DPRK, Olympic pommel horse gold medallist, won this event again.
[ترجمه ترگمان]pae گیل - سو of، دارنده مدال طلای المپیک، این رویداد را دوباره برنده شد
[ترجمه گوگل]په گیل - سو کره شمالی، مدال طلای المپیک بمب اسب، این رویداد را دوباره به دست آورد
11. Men compete in the following order: floor exercise, pommel horse, rings, vault, parallel Bars and Bar.
[ترجمه ترگمان]مردان با نظم و ترتیب با نظم و ترتیب رقابت می کنند: زمین ورزش، اسب، اسب و حلقه های موازی و بار و بار
[ترجمه گوگل]مردان در تمرینات زیر، ورزش اسب، حلقه ها، غواصی، موازی و بارها رقابت می کنند
12. Joseph was shrouded beneath a grey, black-striped blanket, and rested his rifle across his saddle pommel.
[ترجمه ترگمان]جوزف زیر پتوی پشمی خاکستری پوشیده شده بود و تفنگش را روی زین زین کرده بود
[ترجمه گوگل]یوسف زیر پتو خاکستری و سیاه و سفید پوشانده شده بود و تفنگش را در زانوی زین خود باز کرد
13. It had a couple of rubies set in the pommel.
[ترجمه ترگمان]چند تکه از یاقوت بر سر آن ها نقش بسته بود
[ترجمه گوگل]این یک زن و شوهر وحشی است که در گنجایش قرار دارد
14. A thin sound beside him, and Ratagan had unsheathed his axe from its case at his pommel.
[ترجمه ترگمان]صدایی ضعیف در کنار او برخاست، و Ratagan تبر را از غلاف بیرون کشید
[ترجمه گوگل]صدای نازکی در کنار او بود و راتگان تبرش را از روی آن برداشت کرد
15. Reaching inside his tartan plaid he tried to make his fingers take hold of the pommel of his sword.
[ترجمه ترگمان]دست به دست گرفت و سعی کرد انگشتانش را از قبضه شمشیرش نگه دارد
[ترجمه گوگل]او در تلاش بود تا انگشتان دست خود را از شمشیرش بیرون بکشد