1. a private tutor
معلم خصوصی
2. he had a tutor to instruct him in english
معلم خصوصی داشت که به او انگلیسی یاد بدهد.
3. His tutor encouraged him to read widely in philosophy.
[ترجمه محمدربانی] معمش اوراتشویق کردتاحسابی فلسفه بخواند
[ترجمه ب گنج جو] مطالعه ی عمیق و همه جانبه در باره ی فلسفه نتیجه ی تشویق و راهنمایی استادش بود.
[ترجمه ترگمان]معلم او او را تشویق کرد که به طور گسترده در فلسفه بخواند
[ترجمه گوگل]معلم او را تشویق کرد که به طور گسترده در فلسفه بخواند
4. There is a tutor to teach the children while they're in hospital.
[ترجمه ترگمان]در حالی که آن ها در بیمارستان هستند، معلم برای آموزش بچه ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حالی که آنها در بیمارستان هستند، یک معلم برای تدریس به آنها آموزش می دهد
5. She entrusted her son's education to a private tutor.
[ترجمه ترگمان]او آموزش پسرش را به یک معلم خصوصی واگذار کرد
[ترجمه گوگل]او تحصیلات پسرش را به یک معلم خصوصی سپرد
6. Yes, I'm a tutor. I work 3 times a week.
[ترجمه ترگمان]بله، معلم خصوصی هستم من هفته ای سه بار کار می کنم
[ترجمه گوگل]بله، من یک معلم هستم من 3 بار در هفته کار می کنم
7. She's in my tutor group at school.
[ترجمه ترگمان]او در مدرسه خصوصی من در مدرسه است
[ترجمه گوگل]او در مدرسه من در گروه معلم من است
8. The tutor hopes that he will pull up his bad habits in his study.
[ترجمه ترگمان]معلم امیدوار است که او عادت های بد خود را در اتاق مطالعه اش بالا بکشد
[ترجمه گوگل]معلم امیدوار است که در مطالعه خود عادت های بد خود را بالا ببرد
9. They engaged a resident tutor.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک معلم خصوصی را استخدام کردند
[ترجمه گوگل]آنها یک معلم اقامت داشتند
10. John hasn't done well in his studies,but his tutor did his best to pull him through.
[ترجمه ترگمان]جان در مطالعات خود به خوبی عمل نکرده است، اما مربی او نهایت تلاش خود را کرد تا او را از این جا بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]جان در مطالعاتش خوب عمل نکرده است، اما معلم او بهترین کار را برای انجام دادنش انجام داده است
11. I haven't seen my tutor for the better part of a month!
[ترجمه ترگمان]من معلم خصوصی خودم را تا یک ماه دیگر ندیده ام
[ترجمه گوگل]من معلمم را برای بخش بهتر یک ماه نمیدانستم
12. Most parents have no time to tutor their children.
[ترجمه ترگمان]اغلب والدین وقت ندارند که بچه هایشان را آموزش دهند
[ترجمه گوگل]اکثر والدین هیچ وقت برای آموزش فرزندان خود ندارند
13. He studies under a tutor.
[ترجمه کاربر] او زیر نظر یک معلم خصوصی درس میخواند
[ترجمه ترگمان]او در زیر یک معلم درس می خواند
[ترجمه گوگل]او تحت یک معلم تحصیل می کند
14. For details, contact your course tutor .
[ترجمه ترگمان]برای جزئیات، با مربی درس خود تماس بگیرید
[ترجمه گوگل]برای جزئیات، با معلم دوره خود تماس بگیرید