کلمه جو
صفحه اصلی

poseur


معنی : ژستو، وانمود کن، قیافه گیر
معانی دیگر : آدم ژستی، اهل قیافه گرفتن، اهل ادا و اطوار، poser وانمود کن، پرسش دشوار

انگلیسی به فارسی

( poser ) وانمود کن، ژستو، قیافه گیر، پرسش دشوار


poseur، وانمود کن، ژستو، قیافه گیر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who adopts an affected attitude or manner in order to impress others.

- She's always at these art events acting as if she were knowledgeable and influential in the art world, but she is merely a poseur.
[ترجمه ترگمان] او همیشه در این وقایع هنری رفتار می کند طوری رفتار می کند که انگار او در دنیای هنر دارای دانش و نفوذ است، اما او صرفا یک poseur است
[ترجمه گوگل] او همیشه در این حوادث هنری عمل می کند، به طوری که اگر در دنیای هنر آگاه و تاثیر گذار باشد، او تنها یک پوزور است

• one who tries to impress others; impostor, pretender
a poseur is the same as a poser; a literary word.

مترادف و متضاد

ژستو (اسم)
popinjay, poser, poseur

وانمود کن (اسم)
poser, poseur

قیافه گیر (اسم)
poser, poseur

جملات نمونه

1. I am sometimes accused of being an inveterate poseur.
[ترجمه ترگمان]من گاهی متهم می شوم که مرتکب گناه شده ام
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات متهم هستم که یک poseur استوار است

2. You look like a real poseur in your fancy sports car with your expensive clothes!
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد تو اون ماشین اسپرت خیلی شیک با لباس های گرون your
[ترجمه گوگل]شما با لباس های گرانقیمت خود در ماشین ورزشی فانتزی شبیه یک پوزیشن واقعی هستید!

3. Absolutely no poseurs. Thank you very much for your time.
[ترجمه ترگمان] به هیچ وجه آدمای متظاهر وجود نداره از وقتی که گذاشتین ممنونم
[ترجمه گوگل]کاملا بدون هیچ نظمی ازت خیلی ممنونم بابت زمانی که واسم گذاشتی

4. Restaurant owners don't have friends a clueless poseur the moment you walk in the door.
[ترجمه ترگمان]صاحبان رستوران زمانی که در خانه قدم می زنید، دوستان خود را ندانید که چه اتفاقی افتاده است
[ترجمه گوگل]صاحبان رستوران دوست ندارند که لحظه ای را که در درب راه می روند، بی قرار کنید

5. I can tell he a poseur.
[ترجمه ترگمان] من می تونم به اون آدم الکی بگم
[ترجمه گوگل]می توانم بگویم او یک poseur است

6. This marks you as a clueless poseur the moment you walk in the door.
[ترجمه ترگمان]این جای تو رو به عنوان یه آدم بی خبر تو دم در می ریزه
[ترجمه گوگل]این زمانی که شما در داخل راه می روید، علامت شما را به عنوان یک علامت بی عاطفه می بینید

7. She a poseur girl.
[ترجمه ترگمان] اون دختر poseur
[ترجمه گوگل]او یک دختر پوزور است

8. She is a poseur.
[ترجمه ترگمان]الکی به نظر میاد
[ترجمه گوگل]او یک پوزور است

9. Some people admired him greatly while others considered him a poseur.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم او را تحسین می کردند در حالی که دیگران او را در نظر گرفته بودند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم او را به شدت تحسین می کردند در حالیکه دیگران او را پوزوری می دانستند

10. He had been railed against by them as a prig and a poseur.
[ترجمه ترگمان]او آن ها را به عنوان یک آدم prig و الکی مورد سرزنش قرار داده بود
[ترجمه گوگل]او را به عنوان یک قاتل و یک قاتل مورد تجاوز قرار داده بود

11. Thank goodness for the debunkers like Hymes who ferret out the frauds and expose the poseurs.
[ترجمه ترگمان]خدا رو شکر که مثل Hymes که این متقلب رو کشف می کنه و آدم های متظاهر رو برملا می کنه
[ترجمه گوگل]خداحافظ برای debunkers مانند Hymes که اخراج از تقلب و قرار دادن poseurs

12. The fact that more countries are adopting antidumping laws to increase this ex - poseur.
[ترجمه ترگمان]این واقعیت که کشورهای بیشتری در حال تصویب قوانین antidumping برای افزایش این - هستند
[ترجمه گوگل]واقعیت این است که بیشتر کشورها قوانین ضد آداب و رسوم را برای افزایش این سؤال پیش میبرند


کلمات دیگر: