کلمه جو
صفحه اصلی

trumpeter


معنی : جارچی، شیپورچی، شیپور زن، کرنازن
معانی دیگر : (در اصل - سرباز یا منادی)شیپورچی، (ارکستر و غیره) ترومپت نواز، کسی که از پیش درباره ی چیزی آگاهی می دهد، هشدارگر، منادی، (جانور شناسی) مرغ جارچی (تیره ی psophiidae بومی امریکای جنوبی)، رجوع شود به: trumpeter swan

انگلیسی به فارسی

شیپور زن، شیپورچی، کرنا زن، جارچی


ترومپت، شیپور زن، شیپورچی، کرنازن، جارچی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who plays a trumpet; trumpet player.

(2) تعریف: a person who announces or praises something; herald.
مشابه: herald

(3) تعریف: a large South American bird, related to cranes and rails, that has a loud trumpetlike cry.

(4) تعریف: see trumpeter swan.

(5) تعریف: one of a breed of domestic pigeon having a rounded crest and feathered feet.

• person who plays the trumpet; proclaimer; praiser; type of south american bird related to cranes and possessing a loud cry; kind of swan; kind of pigeon
a trumpeter is someone who plays a trumpet.

مترادف و متضاد

جارچی (اسم)
blazer, crier, beadle, herald, town crier, bellman, trumpeter, shouter

شیپورچی (اسم)
trumpet, bugler, trumpeter

شیپور زن (اسم)
trumpeter, tooter, trombonist

کرنازن (اسم)
trumpeter

جملات نمونه

1. Trumpeter Red Rodney was playing with Kenny Clarke on drums .
[ترجمه ترگمان] وقتی که \"رادنی سرخ\" داشت با \"کنی کلارک\" بازی می کرد
[ترجمه گوگل]رادنی تودوزی قرمز با کنی کلارک در درام ها بازی کرد

2. Trumpeter Marcus Belgrave ran a jazz workshop for young artists.
[ترجمه ترگمان]مارکوس Marcus Belgrave یک کارگاه جاز برای هنرمندان جوان اجرا کرد
[ترجمه گوگل]مارکوف بلگراو، ترامپیت، یک کارگاه جاز برای هنرمندان جوان اجرا کرد

3. Trumpeter Barbaro Teuntor Garcia is the only horn player; there is no keyboardist.
[ترجمه ترگمان]Trumpeter Barbaro گارسیا تنها نوازنده بوق است؛ هیچ keyboardist وجود ندارد
[ترجمه گوگل]ترامترت Barbaro Teuntor گارسیا تنها بازیکن شاخ است؛ هیچ کیبوردی وجود ندارد

4. The event will pay tribute to the late trumpeter Louis Armstrong.
[ترجمه ترگمان]این اتفاق موجب ادای احترام به the مرحوم لویی آرمسترانگ خواهد شد
[ترجمه گوگل]این رویداد به لویی آرمسترانگ، خواننده تیرانداز، اذعان می کند

5. The embassage had a trumpeter, and he blew a resounding flourish.
[ترجمه ترگمان]این سفیر a trumpeter بود و با شکوه و شکوه می وزید
[ترجمه گوگل]سفارت یک ترومپت داشت، و یک شکوفایی فراوان داشت

6. Trumpeter, sound the charge!
[ترجمه ترگمان]! Trumpeter، صدا رو صدا کن
[ترجمه گوگل]ترامپر، صدای شارژ!

7. Sharing front line duties with trumpeter Antoine Drye, and with Ellis Marsalis on piano in the larger-ensemble tracks.
[ترجمه ترگمان]به اشتراک گذاشتن وظایف خط مقدم با نوازنده ترومپت انتونی Drye و با الیس Marsalis بر روی پیانو در مسیرهای بزرگ تر - گروهی
[ترجمه گوگل]به اشتراک گذاری وظایف خط مقدم با ترامادول Antoine Drye، و با Ellis Marsalis در پیانو در آهنگ های گروه بزرگتر

8. A former jazz trumpeter, Nancarrow created remarkably imaginative music that sounds perpetually fresh and vital.
[ترجمه ترگمان]A نوازنده ترومپت جاز است که به طور قابل توجهی موسیقی تخیلی ایجاد می کند که همیشه تازه و حیاتی به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]نانچارو یک تیرانداز سابق جاز ساخته شده موسیقی مبهم تخیلی ایجاد کرده است که برای همیشه تازه و حیاتی است

9. Jazz trumpeter Wynton Marsalis played a solo.
[ترجمه ترگمان]نوازنده ترومپت جاز Wynton تک نوازی را بازی می کرد
[ترجمه گوگل]وینتون مارشال تراموا جاز یک انفرادی بازی کرد

10. Six years later she recorded with trumpeter Russell Jacquet's group for Network.
[ترجمه ترگمان]او شش سال بعد گروه trumpeter راسل را برای شبکه ثبت کرد
[ترجمه گوگل]شش سال بعد او با گروه رابرت راسل جکت برای شبکه ضبط کرد

11. How, one marveled, can any trumpeter deliver so much music and take so few breaths?
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان موسیقی آن قدر موسیقی نواخت و چند نفس کشید؟
[ترجمه گوگل]چگونه، یکی از عجیب و غریب، هر ترومپت موسیقی بسیار زیادی را ارائه می دهد و چندین نفس نفس می کشد؟

12. Beckerhoff is a virtuoso trumpeter with an excellent range and sound.
[ترجمه ترگمان]Beckerhoff یک نوازنده ترومپت آمریکایی با برد و برد عالی است
[ترجمه گوگل]Beckerhoff یک ترومپت با مضمون و صدای عالی است

13. American jazz trumpeter and vocalist who was noted for his muted trumpet style and his mumbled scat singing.
[ترجمه ترگمان]نوازنده ترومپت آمریکایی جاز و خواننده که به سبک بوق muted و آواز زیر لبی او توجه داشتند
[ترجمه گوگل]ترومپت جاز و خواننده آمریکایی که به خاطر سبک آویزان آویزانش و آواز خواندنی خود به نام او سخن گفته بود

14. A trumpeter swan glides across the surface of the Yellowstone River. Trumpeter swans once faced extinction; today their numbers are rebounding.
[ترجمه ترگمان]قو قو از سطح رودخانه Yellowstone عبور می کند swans که زمانی در معرض خطر انقراض قرار داشتند، امروز در حال بازگشت هستند
[ترجمه گوگل]طوفان قوام در سراسر رودخانه یلوستون سرازیر می شود گورستان تونومیتن هنگامی که با انقراض مواجه شد؛ امروزه تعداد آنها در حال افزایش است

15. The trumpeter taken prisoner A trumpeter was captured by his enemy in a battle.
[ترجمه ترگمان]The که trumpeter را به اسارت گرفته بود دشمن او در نبردی اسیر شده بود
[ترجمه گوگل]تیرانداز زندانی شد تیرانداز توسط دشمن او در یک نبرد دستگیر شد


کلمات دیگر: