کلمه جو
صفحه اصلی

deferred payment


(خرید کالا) خرید قسطی، خرید به شرط پرداخت در آینده

انگلیسی به فارسی

پرداخت معوق


انگلیسی به انگلیسی

• payment delayed for a certain period, payment by installment after the date of purchase

جملات نمونه

1. Customers often defer payment for as long as possible.
[ترجمه ترگمان]مشتریان اغلب پرداخت را تا جایی که ممکن است به تعویق می اندازند
[ترجمه گوگل]مشتریان اغلب پرداخت تا زمانی که ممکن است

2. We may have to defer payment for a week.
[ترجمه Mohsen] ماممکن است اجباراً پرداخت را به هفته بعد موکول کنیم
[ترجمه ترگمان]ما ممکن است مجبور باشیم این پول را به مدت یک هفته به تعویق بیاندازیم
[ترجمه گوگل]ممکن است ما مجبور به پرداخت یک هفته هستیم

3. You may defer payment until next week.
[ترجمه محسن] شما میتوانید پرداخت را به هفته بعد موکول کنید.
[ترجمه ترگمان]ممکن است این مبلغ را تا هفته بعد به تعویق بیندازید
[ترجمه گوگل]شما می توانید پرداخت تا هفته آینده را لغو کنید

4. The unit of account deferred payment of debts is also money.
[ترجمه ترگمان]واحد حساب معوقه بدهی ها نیز پول است
[ترجمه گوگل]واحد حساب معوق پرداخت بدهی همچنین پول است

5. Payment terms of such on a deferred payment basis, 120 days from bill of lading date.
[ترجمه محسن] پرداخت پس از 120 روز از تاریخ صورتحساب، از جمله شرایط پرداخت است.
[ترجمه ترگمان]شرایط پرداخت از جمله پرداخت معوق، ۱۲۰ روز از زمان صدور قبض آب و هوا
[ترجمه گوگل]شرایط پرداخت از جمله بر اساس پرداخت معوق، 120 روز از تاریخ صورت حساب

6. The unit of account for deferred payment of debts is also money.
[ترجمه ترگمان]واحد حساب برای پرداخت معوق بدهی ها نیز پول است
[ترجمه گوگل]واحد حساب برای پرداخت بدهی های معوق نیز پول است

7. We may accept deferred payment if the quantity is over 000.
[ترجمه ترگمان]اگر مقدار بیش از ۰۰۰ باشد، ما می توانیم پرداخت معوق را قبول کنیم
[ترجمه گوگل]ما ممکن است پرداخت معوق را قبول کنیم اگر مقدار بیش از 000 باشد

8. When a nominated bank has aa deferred payment undertaking it is without recourse to the beneficiary.
[ترجمه ترگمان]وقتی یک بانک نامزد دریافت پرداخت را به تعویق می اندازد، بدون رجوع به ذی نفع است
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک بانک نامزد شده، وظیفه پرداخت را به تعویق انداخته است، بدون آنکه به ذینفع ارجاع شود

9. Standard of Deferred Payment. Many contracts involve promises to pay sums of money in the future.
[ترجمه ترگمان]معیار پرداخت های معوق بسیاری از قراردادها شامل وعده هایی برای پرداخت پول در آینده هستند
[ترجمه گوگل]استاندارد پرداخت معوق بسیاری از قراردادها شامل وعده پرداخت مبلغ پول در آینده می شوند

10. So we have to apply for deferred payment in the Administration of Exchange Control.
[ترجمه محسن] بنابراین در اداره کنترل ارز، باید درخواست پرداخت معوقه کنیم.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما باید تقاضای پرداخت معوق در اداره کنترل تبادل را اعمال کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین ما باید برای پرداخت معوق در اداره کنترل ارز درخواست کنیم

11. Deferred payment: If Party A delay in payment, it must pay interest on bank interest to Party B.
[ترجمه ترگمان]پرداخت Deferred: اگر یک تاخیر در پرداخت وجود داشته باشد، باید بهره بانکی به حزب B را بپردازد
[ترجمه گوگل]پرداخت معوق: در صورتی که تاخیر پرداختی توسط طرف متعاهد، پرداخت آن به نفع بانک به حزب B

12. B deferred payment, daily subject to the payment month as a breach of the 5 %.
[ترجمه محسن] در پرداخت به صورت معوقه، جریمه هر روز تأخیر، متناسب با مبنای 5% ماهیانه محاسبه میشود.
[ترجمه ترگمان]بی به تعویق انداختن پرداخت، موضوع روزانه به ماه پرداخت به عنوان نقض ۵ %
[ترجمه گوگل]B پرداخت معوق، روزانه با توجه به ماه پرداخت به عنوان نقض 5٪

13. Deferred payment is not acceptable.
[ترجمه ترگمان]پرداخت Deferred قابل قبول نیست
[ترجمه گوگل]پرداخت معوق قابل قبول نیست

14. We saw property counters selling on possible clampdown on deferred payment schemes for property purchases.
[ترجمه ترگمان]ما counters ملک را دیدیم که در خفقان احتمالی در مورد طرح های پرداخت معوق برای خریده ای ملک به فروش می رفت
[ترجمه گوگل]ما شمارنده های املاک را در مورد کاهش احتمالی طرح های پرداخت معوق برای خرید ملک دیدیم

15. The other hand, credit tightening polyester enterprises finance costs rise, outside spot for 3-6 months deferred payment advantages had been favored, so spot demand could fall within.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، افزایش اعتبار شرکت های پلی استر، هزینه های مالی را افزایش می دهد، در خارج از نقطه به مدت ۳ تا ۶ ماه مزایای پرداخت معوق مورد توجه بوده است، بنابراین تقاضا می تواند در داخل آن کاهش یابد
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، افزایش اعتبار شرکت های پلی استر هزینه های مالی را افزایش می دهد، در خارج از نقطه برای 3-6 ماه مزایای پرداخت معوق مورد علاقه بوده است، بنابراین تقاضای نقطه می تواند در داخل

پیشنهاد کاربران

پرداخت معوق * پرداخت آتی


کلمات دیگر: