1. You mustn't play in your new skirt, you'll rumple it.
[ترجمه ترگمان]تو نباید در دامن جدیدت بازی کنی، آن را چروک خواهی کرد
[ترجمه گوگل]شما نباید در دامن جدید خود بازی کنید، شما آن را خرج می کنید
2. You'll rumple your jacket if you don't hang it up properly.
[ترجمه ترگمان]اگر به درستی این کار را نکنی، کتت را چین و چروک خواهی کرد
[ترجمه گوگل]اگر کلاه خود را به درستی آویزان نکنید، ژاکت خود را خم می کنید
3. I arrived bleary-eyed and rumpled.
[ترجمه ترگمان]با چشم های پف کرده و هاج و واج رسیدم
[ترجمه گوگل]من دچار خونریزی چشم و خونی شدم
4. I leaned forward to rumple his hair, but he jerked out of the way.
[ترجمه ترگمان]من به جلو خم شدم تا موهایش را چروک کنم، اما او به سرعت از مسیر خارج شد
[ترجمه گوگل]من به جلو به موهایش خم شدم، اما او از راه بیرون زد
5. The wind rumpled her lovely hair.
[ترجمه ترگمان]باد موهایش را درهم کشیده بود
[ترجمه گوگل]باد باد موی شگفت انگیز او را خفه کرد
6. The bed was rumpled where he had slept.
[ترجمه ترگمان]تخت خواب در جایی که خوابیده بود، مچاله شده بود
[ترجمه گوگل]تخت خوابیده بود که در خواب بود
7. He was casually dressed and had a rumpled look.
[ترجمه ترگمان]او خیلی معمولی لباس پوشیده بود و اخم کرده بود
[ترجمه گوگل]او به طرز معمولی لباس پوشید و نگاه خیره ای داشت
8. For some reason the rumpled appearance of the hat drew my attention.
[ترجمه ترگمان]به دلیلی چهره درهم کشیده کلاه توجهم را جلب کرد
[ترجمه گوگل]به هر دلیلی ظاهر پوشیده از کلاه توجه من را جلب کرد
9. Silk cloth rumples easily.
[ترجمه ترگمان]ابریشم به راحتی از ابریشم استفاده می کند
[ترجمه گوگل]پارچه ابریشم به راحتی شفاف می شود
10. With dark hair rumpled by the wind, flushed face and those brilliantly blue eyes, he looked very handsome.
[ترجمه ترگمان]با موهای تیره که براثر باد، صورت برافروخته و چشمان آبی درخشانش، بسیار زیبا به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]با موهای تیره که توسط باد، چهره فلاشینگ و چشمهای آبی روشن به نظر می رسید، او بسیار خوش تیپ بود
11. She rumpled his hair playfully.
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت موهایش را درهم کشیده بود
[ترجمه گوگل]او موی سرش را نرم کرد
12. Any rumple would cause discomfort or pain long before the night was out.
[ترجمه ترگمان]هر چین و چروک قبل از بیرون آمدن شب باعث ناراحتی و ناراحتی می شد
[ترجمه گوگل]هر خمیری باعث ناراحتی یا درد طولانی قبل از اینکه شب بیرون باشد
13. A turbulent black cloud like a rumpled sheet seemed to descend from heaven.
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که ابری سیاه و سیاه مثل گچ از آسمان فرود می آید
[ترجمه گوگل]یک ابر سیاه سیاه آشفته مانند یک ورقه خرد شده به نظر می رسید از آسمان فرود می آید
14. He rumpled her hair playfully.
[ترجمه ترگمان]مات و مبهوت موهایش را درهم کشیده بود
[ترجمه گوگل]او موی سرش را تکان داد