کلمه جو
صفحه اصلی

tuneless


معنی : نا موزون، نارسا، بی اهنگ، ناکوک
معانی دیگر : (ارکستر و غیره) ساکت، بی صدا

انگلیسی به فارسی

ناکوک، بی اهنگ، نارسا، ناموزون


بی نظیر، نا موزون، ناکوک، بی اهنگ، نارسا


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: tunelessly (adv.), tunelessness (n.)
(1) تعریف: unmusical; unmelodious.
متضاد: melodious, tuneful

(2) تعریف: producing no music; silent.
متضاد: tuneful

• not in tune, unmelodious; silent
tuneless music or singing has no pleasant or memorable tune.

مترادف و متضاد

نا موزون (صفت)
discordant, dissonant, atonal, tuneless, inharmonic, toneless

نارسا (صفت)
incommensurate, tuneless, puisne, unfledged, inexpressive, unexpressive, insufficient, inaudible

بی اهنگ (صفت)
tuneless, inharmonic, toneless, inharmonious

ناکوک (صفت)
tuneless

جملات نمونه

1. Someone walked by, singing a tuneless song.
[ترجمه ترگمان]کسی با صدای بی روح آواز می خواند
[ترجمه گوگل]کسی راه می رفت، آواز یک آهنگ بی کلام

2. Some modern music sounds harsh and tuneless.
[ترجمه ترگمان]برخی از موسیقی های مدرن خشن و tuneless به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]برخی از موسیقی های مدرن به نظر می رسد سخت و بدون صدا

3. His tuneless whistling jarred on my nerves.
[ترجمه ترگمان]صدای سوت مانندی که به گوش می رسید از اعصاب من به صدا در آمد
[ترجمه گوگل]سوت غریبه ای او به اعصابم ختم شد

4. A tuneless, wordless lilting song that rose and fell and meandered like a stream.
[ترجمه ترگمان]صدایی بی روح و یکنواخت و یکنواخت که از جا برمی خاست و مثل نهر پر از meandered می شد
[ترجمه گوگل]آواز خوانی بی نظیر و بی نظیر که به سرعت در حال افزایش و سقوط است و مانند آن جریان می یابد

5. Loud and tuneless, but has that ever been a problem before?
[ترجمه ترگمان]بلند و بی روح، اما قبلا هیچ مشکلی پیش امده بود؟
[ترجمه گوگل]با صدای بلند و بدون صدا، اما تا به حال پیش از این مشکل بوده است؟

6. The tuneless plastic horn blown by fans was a top World Cup newsmaker and has been snapped up abroad. Experts have warned it can damage hearing.
[ترجمه ترگمان]بوق پلاستیکی tuneless که توسط هواداران منفجر شد یک جام جهانی عالی بود که در خارج از کشور به اجرا درآمد متخصصان هشدار داده اند که می تواند به شنوایی آسیب برساند
[ترجمه گوگل]شاخ پلاستیکی خمیده از طرف طرفداران، خبرنگار برتر جام جهانی بود و در خارج از کشور بازی می کرد کارشناسان هشدار داده اند که می تواند به شنوایی آسیب برساند

7. Her tuneless music made her father's blood boil.
[ترجمه ترگمان]موسیقی بی روح او باعث شده بود که خون پدرش به جوش بیاید
[ترجمه گوگل]موسیقی بی قید و شرط او باعث خونریزی پدرش شد

8. A young man walked by, singing a tuneless song.
[ترجمه ترگمان]یک مرد جوان با خواندن ترانه ای بی روح به راه افتاد
[ترجمه گوگل]یک مرد جوان به راه می افتاد، آواز یک آهنگ بی کلام

9. The tuneless plastic horn blown by fans was a top World Cup newsmaker and has been snapped up abroad.
[ترجمه ترگمان]بوق پلاستیکی tuneless که توسط هواداران منفجر شد یک جام جهانی عالی بود که در خارج از کشور به اجرا درآمد
[ترجمه گوگل]شاخ پلاستیکی خمیده از طرف طرفداران، خبرنگار برتر جام جهانی بود و در خارج از کشور بازی می کرد

10. The din emitting from the tuneless plastic horns is louder than that from a drum or a chainsaw, according to the survey by hearing aid manufacturer Phonak.
[ترجمه ترگمان]با توجه به مطالعه انجام شده توسط Phonak، تولید کننده کمک، سر و صدا از شاخ پلاستیکی tuneless بلندتر از صدای طبل یا طبل است
[ترجمه گوگل]با توجه به نظرسنجی تولید کننده دستگاه های شنوایی Phonak، میزان ریزش از شاخهای پلاستیکی خالی از صدای بلندتر از درام یا اره برقی است

11. Timeless, classic songs wrecked by tuneless, howling drunks: the karaoke machine is the most annoying gadget in Britain, a survey for the government found.
[ترجمه ترگمان]Timeless، آهنگ های کلاسیک شکسته توسط tuneless، drunks howling: ماشین karaoke most ابزار در بریتانیا است، تحقیقی که برای دولت پیدا شده است
[ترجمه گوگل]مأموریت های بی نظیر، آهنگ های کلاسیک ناخوشایند، بیرون زدن ماشین های کارائوکه، ابزار خارق العاده ترین در بریتانیا است، یک نظرسنجی برای دولت یافت

12. From the bottom of the garden I recognised my father's tuneless whistle.
[ترجمه ترگمان]از پایین باغ صدای سوت مانندی پدرم را شناختم
[ترجمه گوگل]از پایین باغ من سوت خالی پدرم را به رسمیت شناختم

13. To her right, a tramp stroked a flurry of tuneless notes from a violin.
[ترجمه ترگمان]در سمت راست، مرد ولگرد آهسته آهسته از ویولنش سوت می زد
[ترجمه گوگل]به راستی، یک جاسوسی طرز تلخی از یادداشتهای بی نظیر از ویولون را تحمیل کرد

14. He loved the tune, but could bring out only a rough, tuneless roar.
[ترجمه ترگمان]او این آهنگ را دوست داشت، اما صدای غرشی بی روح و بی روح به گوش رسید
[ترجمه گوگل]او این لحن را دوست داشت، اما تنها می توانست یک غریبه خشن و بی حوصله را بیرون کند

15. She played them as well as she could, but the sounds that came out were tuneless and eerie.
[ترجمه ترگمان]به خوبی می توانست آن ها را بازی کند، اما صداهایی که بیرون می آمد بی روح و ترسناک بود
[ترجمه گوگل]او آنها را نیز به خوبی بازی می کرد، اما صداها که بیرون آمد بی صدا و بی حوصله بودند


کلمات دیگر: