کلمه جو
صفحه اصلی

polygamist


معنی : چندگان، معتقد به تعدد زوجات، مرد چند زنه
معانی دیگر : مرد چند زنه، معتقد به تعدد زوجات، چندگان

انگلیسی به فارسی

چندگام، معتقد به تعدد زوجات، مرد چند زنه، چندگان


مرد چند زنه، معتقد به تعدد زوجات، چندگان


انگلیسی به انگلیسی

• person who is married to several spouses simultaneously (esp. several wives)

مترادف و متضاد

چندگان (اسم)
polygamist

معتقد به تعدد زوجات (اسم)
polygamist

مرد چند زنه (اسم)
polygamist

جملات نمونه

1. In most societies men strive to be polygamists but few succeed.
[ترجمه ترگمان]در اغلب جوامع، مردان تلاش می کنند polygamists باشند اما تعداد کمی موفق شوند
[ترجمه گوگل]در اغلب جوامع مردان تلاش می کنند که چند نژاد باشند اما چند موفق می شوند

2. Police seized dozens of documents from west Texas polygamist ranch including marriage and birth certificates.
[ترجمه ترگمان]پلیس ده ها سند از مزرعه polygamist تگزاس از جمله ازدواج و گواهی تولد را توقیف کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس ده ها تن از اسناد را از مزرعه چند منظوره غرب تگزاس، از جمله شناسنامه های ازدواج و تولد گرفت

3. The investigation is the latest brush the polygamist Fundamentalist Church of Jesus Christ of Latter-Day Saints (FLDS) has had with the law.
[ترجمه ترگمان]بررسی آخرین قلم کلیسای بنیادگرا عیسی مسیح متعلق به Saints - (FLDS)است که با این قانون همراه بوده است
[ترجمه گوگل]تحقیق آخرین برس کلیسای بنیادگرای چندگانه عیسی مسیح از پروردگار آخرالزمان (FLDS) با قانون بوده است

4. Officials in Texas are taking the polygamist sect case to the state's highest court.
[ترجمه ترگمان]مقامات تگزاس در حال بردن پرونده فرقه ای polygamist به بالاترین دادگاه ایالتی هستند
[ترجمه گوگل]مقامات تگزاس پرونده فرقه پلیگمات را در بالاترین دادگاه ایالتی دریافت می کنند

5. His polygamist ways landed Maasaba in jail just three years ago, when he refused an order from Islamic authorities to divorce all but four of his wives.
[ترجمه ترگمان]تنها سه سال پیش، هنگامی که او از صدور فرمانی از سوی مراجع اسلامی برای طلاق به جز چهار تن از همسران خود امتناع کرد، polygamist در زندان به راه افتاد
[ترجمه گوگل]تنها چند سال پیش، پس از چند سالگی، او به اتهام 'دستگیری' به اتهام دست داشتن در زندان دستگیر شد او دستور داد تا از مقامات اسلامی تقاضای طلاق همه را به جز چهار زن داشته باشد

6. He was a polygamist who had, over the course of his lifetime, four wives and eight children.
[ترجمه ترگمان]او a بود که در طول زندگیش چهار زن و هشت فرزند داشت
[ترجمه گوگل]او یک چندجملهای بود که در طول عمر خود چهار زن و هشت فرزند داشت

7. Teenage girls at a polygamist ranch are spiritually married to much older men as soon as they reach puberty.
[ترجمه ترگمان]دختران نوجوان در مزرعه polygamist، به محض رسیدن به سن بلوغ، با مردان مسن تر ازدواج می کنند
[ترجمه گوگل]به محض رسیدن به بلوغ، دختران نوجوان در مزرعه ای چند زامبی به لحاظ معنوی ازدواج با مردان مسن تر دارند

8. South Africa's polygamist president Jacob Zuma has apologized to the nation after being criticized for having an extramarital affair that resulted in a daughter, AP reported.
[ترجمه ترگمان]به گزارش AP، جاکوب زوما رئیس جمهور آفریقای جنوبی پس از انتقاد از اینکه به خاطر داشتن یک رابطه ازدواج که منجر به یک دختر شد، از ملت عذرخواهی کرده است
[ترجمه گوگل]AP گزارش داد که جاکوب زوما، رئیس جمهور چند وجهی آفریقای جنوبی، پس از انتقاد از داشتن یک رابطه غیرمجاز که منجر به یک دختر شد، به کشور عذرخواهی کرد

9. The teen escaped from a polygamist community.
[ترجمه ترگمان]نوجوان از جامعه polygamist فرار کرد
[ترجمه گوگل]این نوجوان از یک جامعه چندگانه فرار کرد

10. Suddenly, females in the population have two options: to seek a faithful mate like yourself or to seek a polygamist.
[ترجمه ترگمان]ناگهان، بانوان در جمعیت دو گزینه دارند: پیدا کردن یک جفت وفادار مانند خود یا جستجوی یک polygamist
[ترجمه گوگل]ناگهان، زنان در جمعیت دارای دو گزینه برای جستجوی یک همسر وفادار مانند خودتان و یا به دنبال چند زنی هستند

11. A second man has been arrested as a search continues at a West Texas polygamist compound.
[ترجمه ترگمان]مرد دوم به عنوان جستجو در مجتمع polygamist تگزاس در تگزاس دستگیر شد
[ترجمه گوگل]یک مرد دوم دستگیر شده است به عنوان یک جستجو ادامه می دهد در یک ترکیب چند منظوره غرب تگزاس

12. Since last week, police have interviewed members of the polygamist sect looking for evidence.
[ترجمه ترگمان]از هفته پیش، پلیس با اعضای فرقه polygamist که به دنبال مدرک بودند مصاحبه کرده است
[ترجمه گوگل]از هفته گذشته، پلیس با اعضای گروه فرقه چند زبادی به دنبال شواهد مصاحبه کرده است

13. Since last week, the police have interviewed members of the polygamist sect looking for evidence that girls younger than 16 were forced into marriages with older men.
[ترجمه ترگمان]از هفته پیش، پلیس با اعضای فرقه polygamist مصاحبه کرده و به دنبال شواهدی مبنی بر اینکه دختران جوان تر از ۱۶ سال مجبور به ازدواج با مردان مسن تر هستند، مصاحبه کرده است
[ترجمه گوگل]از هفته گذشته، پلیس با اعضای گروه فرقه چند زبادی مصاحبه کرده است که به دنبال شواهدی مبنی بر اینکه دختران جوانتر از 16 سال با مردان مسن تر ازدواج کرده اند

14. The youngest wife, 20-year-old Jostine Auma Akuku, says she is much better off with an octogenarian polygamist than in her monogamis marriage before.
[ترجمه ترگمان]جوان ترین زن، \"Jostine Auma Akuku\"، می گوید که او بسیار بهتر از ازدواج monogamis پیش از ازدواج با هشتاد ساله بهتر است
[ترجمه گوگل]جوان ترین زن، جاستین Auma Akuku، 20 ساله، می گوید که او با چندین زوج هشت ساله بهتر از قبل ازدواج ازدواج کرده است


کلمات دیگر: