کلمه جو
صفحه اصلی

portcullis


معنی : محجر یانرده کشویی، پنجره کشودار، در ورودی قلعه های قدیم، بستن، مسدود کردن
معانی دیگر : (در دژها و ارگ های قدیم) در آهنی کشویی، در آویزان

انگلیسی به فارسی

محجر یانرده کشویی، در ورودی قلعه های قدیم، پنجره کشودار، بستن، مسدود کردن


پاپ کورلیس، محجر یانرده کشویی، پنجره کشودار، در ورودی قلعه های قدیم، بستن، مسدود کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a strong, sliding grill suspended at the top of a fortification gateway that can be lowered to prevent entry, as to a castle.

- During peaceful times, the portcullis at the city entrance was kept raised, but armed guards kept careful watch there.
[ترجمه ترگمان] در زمان صلح، دروازه ورودی شهر بالا نگه داشته شد، اما نگهبانان مسلح مراقب آن ها بودند
[ترجمه گوگل] در طی مراسم صلح آمیز، آپارتمان در ورودی شهر نگهداری شد، اما نگهبانان مسلح تماشا را در آنجا نگه داشتند

• heavy metal grating at the entrance to a fortress
a portcullis is a strong gate above an entrance to a castle or fort which used to be lowered to the ground in order to keep out enemies.

مترادف و متضاد

محجر یا نرده کشویی (اسم)
portcullis

پنجره کشودار (اسم)
portcullis

در ورودی قلعه های قدیم (اسم)
portcullis

بستن (فعل)
close, truss, attach, ban, impute, bar, stick, connect, colligate, bind, hitch, seal, clog, assess, tie up, choke, shut, shut down, block, fasten, belt, bang, pen, shut off, tighten, blockade, hasp, clasp, knit, jam, wattle, plug, congeal, curdle, curd, jell, lock, coagulate, cork, spile, picket, padlock, ligate, obturate, occlude, portcullis, posset, switch on

مسدود کردن (فعل)
close, bar, clog, choke, shut, block, barricade, shut off, caulk, blank out, jam, calk, stopper, foreclose, scotch, head back, mure, obstruct, obturate, occlude, oppilate, portcullis, stopple

جملات نمونه

1. Inside there was a portcullis of some dark metal.
[ترجمه ترگمان]داخل آن، a از فلز تیره بود
[ترجمه گوگل]در داخل یک نمونه از فلز تاریک وجود داشت

2. Another one rose, like a portcullis.
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از جا بلند شد، مثل دروازه اهنی
[ترجمه گوگل]یک نفر دیگر مثل یک پرتقال رشد کرد

3. At each end of the tanks are portcullis gates, which are opened and closed by hydraulic rams.
[ترجمه ترگمان]در هر پایان این تانک های دروازه portcullis قرار دارند که توسط قوچ هیدرولیکی باز و بسته شده اند
[ترجمه گوگل]در هر انتهای مخازن، دروازه های پرچم دار هستند که توسط هلیکوپترهای هیدرولیکی باز و بسته می شوند

4. There were moments when it felt like a portcullis downward-slammed between herself and the human community.
[ترجمه ترگمان]لحظاتی بود که احساس می کرد در حال سقوط است و بین خودش و جامعه انسانی برخورد می کند
[ترجمه گوگل]لحظاتی وجود داشت که آن را مانند یک تصویری که بین خود و جامعه انسانی بیندازد، احساس میکرد

5. The bridge was not up, the portcullis raised and the guard in the gatehouse evidently keeping warm before a fire therein.
[ترجمه ترگمان]دروازه هنوز بالا نیامده بود، the بالا آمد و نگهبانان در gatehouse که ظاهرا قبل از آتش سوزی گرم بودند، گرم نگه داشتند
[ترجمه گوگل]پل نمی توانست بالا بیاید، پرچم را بالا برده و نگهبان در دروازه آشکارا گرم قبل از آتش سوزی در آن

6. The parliamentary portcullis is featured above his head.
[ترجمه ترگمان]دروازه پارلمانی در بالای سرش نمایان است
[ترجمه گوگل]مجلس پارلمانی بالای سر او برجسته است

7. Portcullis - Effectual protection in emergency.
[ترجمه ترگمان]portcullis - حفاظت از محیط زیست در شرایط اضطراری
[ترجمه گوگل]Portcullis - حفاظت موثر در موارد اضطراری

8. Most gateways had a metal grill called a portcullis.
[ترجمه ترگمان]بیشتر دروازه ها یک توری فلزی به نام a داشتند
[ترجمه گوگل]بسیاری از دروازه ها دارای یک کوره فلزی به نام 'پرتغالی' بودند

9. A connection was made to the stand pipe each time the portcullis end gates were raised.
[ترجمه ترگمان]یک اتصال به لوله ایستاده در هر زمانی که گیت های دروازه اهنی بزرگ شده بودند، انجام شد
[ترجمه گوگل]هر بار که پرچم های دروازه پرچم را بالا کشیدند، اتصال به لوله ایستگاه ساخته شد

10. This is meant to convey a sense of security and privacy: the drawbridge is pulled up and the portcullis is dropped.
[ترجمه ترگمان]هدف از این کار انتقال حس امنیت و حریم خصوصی است: پل متحرک بالا کشیده می شود و the فرود می آید
[ترجمه گوگل]این به این معناست که احساس امنیت و حریم خصوصی را جابجا می کند

11. If Big Ben were to fall it would crash into MPs' offices over the road in Portcullis House.
[ترجمه ترگمان]اگر بیگ بن قرار بود سقوط کند به دفاتر نمایندگان پارلمان در خیابان portcullis سقوط خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر بیگ بن این بود که سقوط کند، به دفاتر نمایندگان مجلس در جاده Portcullis House سقوط خواهد کرد

12. If Big Ben were to fall it would crash into MPs' offices over the road in Portcullis House. Currently, the clock tower is sinking more quickly on the north side of the 315ft-tall building.
[ترجمه ترگمان]اگر بیگ بن قرار بود سقوط کند به دفاتر نمایندگان پارلمان در خیابان portcullis سقوط خواهد کرد در حال حاضر، برج ساعت در سمت شمالی ساختمان ۳۱۵ فوتی در حال غرق شدن است
[ترجمه گوگل]اگر بیگ بن این بود که سقوط کند، به دفاتر نمایندگان مجلس در جاده Portcullis House سقوط خواهد کرد در حال حاضر، برج ساعت به سرعت در سمت شمالی ساختمان 315 فوت فرو می رود

13. Begging him to leave this terrible place, she breaks away just in time before the rapidly closing portcullis closes in on her.
[ترجمه ترگمان]التماس می کند که این مکان وحشتناک را ترک کند، درست به موقع از خانه خارج می شود، درست زمانی که دروازه به سرعت بسته می شود و به سمت او بسته می شود
[ترجمه گوگل]او را به ترک این مکان وحشتناک، او را فقط در زمان قبل از بسته شدن به سرعت بسته شدن در او را از بین می برد


کلمات دیگر: