کلمه جو
صفحه اصلی

truculence


معنی : خشونت، سبعیت، وحشیگری
معانی دیگر : truculency وحشیگری

انگلیسی به فارسی

( truculency ) وحشیگری، سبعیت، خشونت


تروکولانس، خشونت، وحشیگری، سبعیت


انگلیسی به انگلیسی

• ferocity, cruelty, harshness
truculence is the quality or state of being bad-tempered and aggressive; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

خشونت (اسم)
harshness, rigor, severity, violence, asperity, cruelty, roughness, atrocity, truculence, indelicacy, rudeness, discourtesy, incivility, truculency

سبعیت (اسم)
beastliness, brutality, atrocity, ferocity, predatism, truculence, truculency

وحشیگری (اسم)
brutality, savagery, barbarity, ferocity, truculence, barbarism, vandalism, incivility, ferity, ruffianism, truculency, vulgarism, vulgarity

جملات نمونه

1. They shared the same solidness, that same truculence, above all, the same dislike.
[ترجمه ترگمان]آن ها همان solidness را به اشتراک گذاشتند که از همه مهم تر، همان نفرت را داشت
[ترجمه گوگل]آنها همان سختی را به اشتراک گذاشتند، همان تروکولانس، بالاتر از همه، همان دوست نداشتن

2. It has the characteristics such as antagonism, truculence, admiring and folk.
[ترجمه ترگمان]آن ویژگی هایی چون antagonism، truculence، تحسین و مردم را دارد
[ترجمه گوگل]این ویژگی ها مانند آنتاگونیسم، نزاع، تحسین و قومیت دارد

3. It noted more "truculence" among authoritarian rulers.
[ترجمه ترگمان]این گزارش به \"truculence\" در میان حاکمان مستبد اشاره کرد
[ترجمه گوگل]این امر 'حاکمیت' را در میان حاکمان اقتدارگرا تلقی کرد

4. Examples of China's truculence as viewed from Washington – abound.
[ترجمه ترگمان]نمونه هایی از truculence چینی که از واشنگتن دیده می شوند، زیاد است
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از خط مشی چینی که از واشنگتن دیده می شود، فراوان است

5. Meanwhile Russia, for all its truculence, has repeatedly delayed supplying the nuclear fuel for Bushehr.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، روسیه برای همه truculence مکرر تامین سوخت هسته ای بوشهر را به تاخیر انداخته است
[ترجمه گوگل]در عین حال روسیه برای همه ی خطرات آن بارها بارها تأمین سوخت هسته یی بوشهر را به تأخیر انداخته است

6. One day, it might even suit the Kremlin to encourage this truculence.
[ترجمه ترگمان]یک روز، ممکن است حتی برای کرملین هم مناسب باشد تا این truculence را تشویق کند
[ترجمه گوگل]یک روز، حتی ممکن است کرملین را برای تشویق این مشکوک مناسب سازد

7. 'Your secretary said you'd be wanting a cleaner,' she announced with her usual truculence.
[ترجمه ترگمان]با لحن عادی همیشگی اش گفت: منشی تون گفت که شما به یک پاک کننده احتیاج دارید
[ترجمه گوگل]'وزیر امور خارجه شما گفت که میخواهید تمیزکننده باشید،' او با ناراحتی معمولی خود اعلام کرد

8. To be precise, how had the English gone from being a thoroughly lawless bunch—famed for truculence and cruelty—to one of the most orderly societies in history?
[ترجمه ترگمان]به طور دقیق تر، چگونه انگلیسی ها از یک گروه به طور کامل بی قانون، به دلیل ظلم و ستم و ظلم به یکی از the جوامع در تاریخ، از دست رفته بودند؟
[ترجمه گوگل]دقیقا چطور بود که انگلستان از یک دسته کاملا بی قانونی و مشهور به خاطر بی رحمی و بی رحمی به یکی از جوامع منظم در تاریخ تبدیل شد؟

9. "And what, " I asked, peppering my voice with truculence, "is that missing ingredient?
[ترجمه ترگمان]\"من پرسیدم:\" و چی \"، صدای من را با\" truculence \" پرسیدم، آیا این جز از دست رفته نیست؟
[ترجمه گوگل]'و چه چیزی، پرسیدم، صدای من را با ناراحتی فشردن، این است که عنصر از دست رفته؟

10. This week's Trades Union Congress (TUC), an annual gathering of organized labor, was a cacophony of truculence.
[ترجمه ترگمان]کنگره اتحادیه اروپا (TUC)این هفته (TUC)، یک گردهمایی سالانه از نیروی کار سازمان یافته، یک سمفونی ناهماهنگ از truculence بود
[ترجمه گوگل]کنگره اتحادیه کارگری این هفته (TUC)، جمع آوری سالیانه کار سازمان یافته، به عنوان یک سوء تفاهم است


کلمات دیگر: