1. The new mushroom dynamic has stunned amateur mycologists, by nature a gentle breed.
[ترجمه ترگمان]این قارچ قارچی جدید، mycologists آماتور آماتور را با یک نژاد نجیب، گیج کرده است
[ترجمه گوگل]پویایی قارچ جدید، متخصصان میکروب شناسی آماتور را متزلزل می کند، طبیعتا یک نژاد ملایم است
2. Even the most avid mycologists dislike being shot over a chanterelle.
[ترجمه ترگمان]حتی the mycologists هم از این که به یک chanterelle شلیک شود، نفرت دارند
[ترجمه گوگل]حتی میکروب شناسان مشتاق دوست ندارند که بیش از یک سلول زودرس شلیک کنند
3. She spent her summers in Scotland and the Lake District, where her close observation of nature led her to become an expert on fungi or "mycologist. "
[ترجمه ترگمان]او تابستان خود را در اسکاتلند و ناحیه Lake سپری کرد، جایی که مشاهده نزدیک طبیعت باعث شد که او متخصص قارچ یا \"mycologist\" شود
[ترجمه گوگل]او تابستان های خود را در اسکاتلند و منطقه دریاچه گذراند، جایی که مشاهدات دقیق او از طبیعت باعث شد او به عنوان یک متخصص در قارچ یا میکروسکوپ شناخته شود '
4. Mycologist plays a key role in the collaboration of clinical and laboratory works.
[ترجمه ترگمان]Mycologist نقش کلیدی در هم کاری مطالعات بالینی و آزمایشگاهی ایفا می کند
[ترجمه گوگل]میکروسکوپ نقش کلیدی در همکاری کارهای بالینی و آزمایشگاهی دارد
5. "It was fungi that allowed plants to move onto land around 600 million years ago, " explained Professor Lynn Boddy, a mycologist at the Cardiff School of Biosciences.
[ترجمه ترگمان]پروفسور لین Boddy، mycologist در مدرسه Cardiff of توضیح داد: \"این قارچ بود که به گیاهان اجازه داد تا حدود ۶۰۰ میلیون سال پیش به زمین بروند\"
[ترجمه گوگل]پروفسور لین بودی، یک متخصص مغز و اعصاب در دانشکده علوم بیولوژیک کاردیف، توضیح داد: 'این قارچ هایی بود که گیاهان اجازه می دادند به زمین نزدیک به 600 میلیون سال پیش بروند '