1. The sledge coasted down the mountain slope.
[ترجمه ترگمان]سورتمه به سرعت از سراشیبی کوه پایین رفت
[ترجمه گوگل]قایقرانی در دامنه ی کوه قرار دارد
2. She travelled 000 miles by sledge across Siberia to Kamchatka.
[ترجمه ترگمان]او هزار میل با سورتمه از سیبری به کامچاتکا سفر کرد
[ترجمه گوگل]او چند کیلومتر با سورتمه در سیبری به کامچاتکا سفر کرد
3. The sledge ran smoothly over the frozen snow.
[ترجمه ترگمان]سورتمه به نرمی روی برف یخ زده حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]سورتمه بر روی برف یخ زده هموار است
4. The sledge gained momentum as it ran down the hill.
[ترجمه ترگمان]همان طور که از تپه سرازیر می شد، سورتمه به سرعت حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]سیل به تپه افتاده است
5. The dogs were straining against the sledge.
[ترجمه ترگمان]سگ ها به سورتمه تکیه داده بودند
[ترجمه گوگل]سگ ها در برابر سورتمه سوار شدند
6. It was the monster and his sledge.
[ترجمه ترگمان]هیولا و سورتمه او بودند
[ترجمه گوگل]این هیولا و قایق او بود
7. The slope was getting steeper and their sledge was gaining momentum all the time.
[ترجمه ترگمان]شیب تندتر می شد و سورتمه در تمام مدت حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]شیب شدیدتر شد و سارای آنها همیشه در حال حرکت بود
8. Walter did not use a sledge to raise the action.
[ترجمه ترگمان]والتر از سورتمه برای بالا بردن عمل استفاده نکرد
[ترجمه گوگل]والتر از یک سارا استفاده نکرد تا اقدامات را افزایش دهد
9. Having anchored your sledge you fix your tow line to the front hinge piece, using a karabiner.
[ترجمه ترگمان]پس از آن که sledge خود را لنگر انداخته، طناب دار خود را با استفاده از یک karabiner به قسمت جلویی وصل کنید
[ترجمه گوگل]با داشتن سورتمه خود، خط تایر خود را به قطعه لبه جلو، با استفاده از یک کارابین ثابت کنید
10. Slowly, they pulled their sledge to it.
[ترجمه ترگمان]به آرامی، را کشیدند
[ترجمه گوگل]آنها به آرامی خود را به آن سوار کردند
11. First Sledge hit him, and then me, and then he subsided and went quietly.
[ترجمه ترگمان]اول Sledge او را کتک زد و بعد خاموش شد و آرام به راه افتاد
[ترجمه گوگل]ساندویچ اول او را گرفت، و سپس من، و سپس او فروتن شد و بی سر و صدا رفت
12. Amundsen was on Wisting's sledge, and soon he, Wisting, and Hanssen were three or four kilometres in front.
[ترجمه ترگمان]اماندسن در سورتمه Wisting بود و طولی نکشید که، و hanssen سه یا چهار کیلومتر جلوتر بودند
[ترجمه گوگل]آموندسن در سینۀ Wisting بود، و به زودی او، Wisting، و Hanssen سه یا چهار کیلومتر جلو بود
13. Wisting looked down, over the side of the sledge.
[ترجمه ترگمان]Wisting از کنار سورتمه به پایین نگاه کرد
[ترجمه گوگل]آبنبات نگاهی به طرف سایبان نگاه کرد
14. The sledge hits a bump and I am off, using my camera as a snow hook.
[ترجمه ترگمان]سورتمه به یک ضربه برخورد می کند و من جدا می شوم و از دوربینم به عنوان یک قلاب برفی استفاده می کنم
[ترجمه گوگل]ساندویچ دست به دست می شود و من با استفاده از دوربین من به عنوان یک قلاب برف خاموش می شوم
15. If ever a sledge hammer had been used to crack an egg, this was the time.
[ترجمه ترگمان]اگر یک چکش را برای شکستن تخم مرغ بکار برده بود، وقت آن بود
[ترجمه گوگل]اگر تا کنون یک چکش سمند برای خرد کردن تخم مرغ استفاده شده بود، این زمان بود