کلمه جو
صفحه اصلی

porringer


معنی : طاس، پیاله، کاسه اش خوری، کلاه کاسه مانند
معانی دیگر : بشقاب کوچک، ظرف غذاخوری کودک

انگلیسی به فارسی

کاسه اش خوری، پیاله، کلاه کاسه مانند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a shallow bowl or cup, often with a handle, used esp. by children for soup, hot cereal, or the like.

• dish for porridge, porridge bowl

مترادف و متضاد

طاس (اسم)
die, dib, bowl, porringer

پیاله (اسم)
horn, beaker, cup, bowl, chalice, porringer, calix

کاسه اش خوری (اسم)
porringer

کلاه کاسه مانند (اسم)
porringer

جملات نمونه

1. Of this festive composition each boy had one porringer, and no more-except on occasions of great public rejoicing, when he had two ounces and a quarter of bread besides.
[ترجمه ترگمان]هر پسر یک پیاله فقط یک پیاله داشت و فقط در موارد شادی عمومی که دو اونس و بیست و پنج اونس نان داشت
[ترجمه گوگل]از این ترکیب جشن، هر پسر یک پریورگر داشت، و نه تنها در موارد شادمانی عظیم عمومی، زمانی که او دو اونس و یک چهارم نان داشت

2. In the big porringer they put fish meat and Jiangnan vegetable grains.
[ترجمه ترگمان]در the بزرگ گوشت ماهی و دانه های گیاهی Jiangnan می گذاشتند
[ترجمه گوگل]آنها در گوشت خوک بزرگ گوشت ماهی و دانه های گیاهی Jiangnan قرار داده اند

3. Hunger was shred into atomies in every farthing porringer of husky chips of potato, fried with some reluctant drops of oil .
[ترجمه ترگمان]گرسنگی بود که در هر یک porringer سیب زمینی of سیب زمینی برشته شده بود و با چند قطره قطره از نفت سرخ می شد
[ترجمه گوگل]گرسنگی در هر فریزر فارت از چیپس هویج سیب زمینی، با برخی از قطره های غیرمنتظره روغن سرخ شده است

4. The child was eating pottage from a porringer.
[ترجمه ترگمان]بچه داشت از a تغذیه می کرد
[ترجمه گوگل]کودک از یک متخصص تغذیه غذا خورد

5. I take my little porringer.
[ترجمه ترگمان]من فقط کاسه سرم را می گیرم
[ترجمه گوگل]من کوچکش را می گیرم


کلمات دیگر: