کلمه جو
صفحه اصلی

pope


معنی : پاپ، خلیفه اعظم
معانی دیگر : (کلیسای کاتولیک) پاپ، پاپ اعظم، (کلیسای ارتدکس) کشیش محل، الکساندر پوپ (شاعر انگلیسی)، پاپ پیشوای کاتولیکها

انگلیسی به فارسی

پاپ پیشوای کاتولیکها، خلیفه اعظم


پاپ، خلیفه اعظم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (often cap.) the bishop of Rome, head of the Roman Catholic Church.

(2) تعریف: a priest in the Eastern Orthodox Church.

(3) تعریف: one who is considered as having a position of ultimate authority.

• head of roman catholic church, bishop of rome, pontiff
the pope is the head of the roman catholic church.

مترادف و متضاد

پاپ (اسم)
papa, pope, pontiff

خلیفه اعظم (اسم)
pope

جملات نمونه

1. the current pope is polish
پاپ فعلی لهستانی است.

2. The Pope is the supreme leader of the Roman Catholic Church.
[ترجمه ترگمان]پاپ رهبر اصلی کلیسای کاتولیک رم است
[ترجمه گوگل]پاپ رهبر عالی کلیسای کاتولیک رومی است

3. The decision was made during the pontificate of Pope John XX.
[ترجمه ترگمان]این تصمیم در زمان پاپی پاپ جان XX گرفته شد
[ترجمه گوگل]این تصمیم در طول تسخیر پاپ جان XX، ساخته شد

4. Pope John Paul II knelt in his white robes before the simple altar.
[ترجمه ترگمان]پاپ ژان پل دوم در ردای سفیدش جلوی محراب ساده ای زانو زد
[ترجمه گوگل]پاپ یوحنا پل دوم در روپیه های سفید خود را قبل از محراب ساده زانو زده است

5. He was appointed Apostolic Administrator of Minsk by Pope John Paul II.
[ترجمه ترگمان]او توسط پاپ ژان پل دوم به مقام اسقفی شهر مینسک منصوب شد
[ترجمه گوگل]او توسط مسیحی پاپ جان پل دوم مسیحی منصوب شد

6. The Pope bluntly told the world's priests yesterday to stay celibate.
[ترجمه ترگمان]پاپ روز گذشته به کشیش های جهان گفت که مجرد بمانند
[ترجمه گوگل]پاپ به طور ناگهانی به کشیش های جهان به دیکتاتوری گفت

7. The arrival of letters from the Pope did nothing to diffuse the tension.
[ترجمه ترگمان]ورود نامه های پاپ چیزی برای پراکنده کردن تنش نبود
[ترجمه گوگل]ورود نامه های پاپ هیچ کاری برای انتشار تنش انجام نداد

8. The Pope has anointed him as Archbishop.
[ترجمه ترگمان]پاپ او را به عنوان اسقف اعظم تقدیس کرد
[ترجمه گوگل]پاپ او را به عنوان اسقف اعظم الهام می دهد

9. Pope John Paul celebrated mass today in a city in central Poland.
[ترجمه ترگمان]پاپ ژان پل دوم امروز در یک شهر در مرکز لهستان مراسم عشای ربانی را جشن گرفت
[ترجمه گوگل]پاپ جان پل امروز در یک شهر در مرکز لهستان جرم جسد را جشن گرفت

10. He was the first pope to visit the White House.
[ترجمه ترگمان]او اولین پاپ بود که به کاخ سفید رفت
[ترجمه گوگل]او اولین پاپ برای دیدار از کاخ سفید بود

11. The whole village turned out to welcome the pope.
[ترجمه ترگمان]همه اهالی دهکده به استقبال پاپ آمدند
[ترجمه گوگل]کل روستا به پاپ خوشامد گفت

12. The Pope will visit El Salvador this year.
[ترجمه ترگمان]پاپ امسال از السالوادور بازدید خواهد کرد
[ترجمه گوگل]پاپ از سال 2010 به السالوادور سفر خواهد کرد

13. He was granted an audience with the Pope.
[ترجمه ترگمان]او به پاپ اجازه داده شد که با پاپ صحبت کند
[ترجمه گوگل]او با پاپ آشنا شد

14. The Pope had no great sympathy for the secularized West.
[ترجمه ترگمان]پوپ همدردی بزرگی نسبت به secularized غربی نداشت
[ترجمه گوگل]پاپ همدردی زیادی با غرب غرب نداشت

15. The Pope granted him an audience.
[ترجمه ترگمان]پاپ او را مخاطب قرار داد
[ترجمه گوگل]پاپ به او یک مخاطب داد

The current pope is Polish.

پاپ فعلی لهستانی است.


Pope Gregory the Second

پاپ گرگوری دوم


پیشنهاد کاربران

پاپ ، کشیک


کلمات دیگر: