1. A ski lift whisks you high into the mountains.
[ترجمه ترگمان]یک پرش با اسکی، شما را به سمت کوهستان بلند می کند
[ترجمه گوگل]یک بالش اسکی شما را به کوهستان بالا می برد
2. There are three ski lifts in operation.
[ترجمه ترگمان]سه آسانسور با اسکی در عملیات وجود دارد
[ترجمه گوگل]سه آسانسور اسکی در عملیات وجود دارد
3. You'll need your lift pass for the ski lifts.
[ترجمه ترگمان]شما به آسانسور - تون احتیاج خواهید داشت تا اسکی رو بلند کنید
[ترجمه گوگل]شما برای آسانسور اسکی نیاز دارید
4. Several ski lifts ascended the mountain.
[ترجمه ترگمان]چندین آسانسور با اسکی بالا رفت
[ترجمه گوگل]چندین آسانسور اسکی صعود کرد
5. Downhill skiing requires ski lifts that frighten the chamois and clutter the mountains with pylons and cables.
[ترجمه ترگمان]اسکی روی تپه به lifts اسکی نیاز دارد که به موجب آن جیر جیر را بترساند و کوه ها را با تیرها و سیم ها بترساند
[ترجمه گوگل]اسکی روی زمین نیاز به اسکی آسانسور دارد که باعث ترساندن چوبه داران و کوه ها با پیل ها و کابل ها می شود
6. The ski lifts were swaying alarmingly from side to side.
[ترجمه ترگمان]از این طرف و آن طرف آسانسور به شدت تکان می خورد
[ترجمه گوگل]آسانسورهای اسکی از نواحی به سمت ناهموار چرخید
7. The boy fell thirty feet from a ski lift in a Californian resort.
[ترجمه ترگمان]این پسر ۳۰ متر با یک پیست اسکی در یک تفرجگاه ساحلی به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]این پسر به مدت 30 فوت از یک بالابر اسکی در یک کوهنوردی کالیفرنیا سقوط کرد
8. Where can I get on a ski lift?
[ترجمه ترگمان]کجا میتونم سوار آسانسور بشم؟
[ترجمه گوگل]کجا می توانم بر روی یک بالابر اسکی ببرم؟
9. The world's first ski lift was opened at Bolgen in 193
[ترجمه ترگمان]اولین مسابقه اسکی دنیا در سال ۱۹۳ میلادی افتتاح شد
[ترجمه گوگل]اولین اسکی در جهان در سال 1931 در بولگن افتتاح شد
10. Do you take the ski lift to the top?
[ترجمه ترگمان]می خوای اسکیت بازی رو ببری بالا؟
[ترجمه گوگل]آیا بالابر اسکی را به بالا می برید؟
11. Cross-country skiing is very popular and cable cars and ski lifts take the skiers up to the snow fields.
[ترجمه ترگمان]اسکی کراس کانتری بسیار محبوب است و واگن های کابلی و lifts اسکی بازان اسکی بازان را به سمت زمین های برفی می برند
[ترجمه گوگل]اسکی روی زمین بسیار محبوب است و اتومبیل های کابلی و اسکی آسانسور اسکی بازان را به میدان های برفی می برد
12. For the outdoorsy person, think about a hiking holiday, a bicycle tour or ski lift tickets.
[ترجمه ترگمان]برای فرد outdoorsy، به یک تعطیلات پیاده روی، یک تور دوچرخه سواری یا بلیط پرش با اسکی فکر کنید
[ترجمه گوگل]برای افراد خارج از منزل، در مورد تعطیلات پیاده روی، تور دوچرخه یا بلیط اسکی فکر کنید
13. Instead of sitting in front of the TV, sit on a ski lift.
[ترجمه ترگمان]به جای نشستن در جلوی تلویزیون، در یک آسانسور اسکی بنشینید
[ترجمه گوگل]به جای نشستن در مقابل تلویزیون، بر روی یک آسانسور اسکی بنشینید
14. Instead of sitting in front of the TV, sit on ski lift.
[ترجمه ترگمان]به جای نشستن در جلوی تلویزیون، در آسانسور اسکی بنشینید
[ترجمه گوگل]به جای نشستن در مقابل تلویزیون، در آسانسور اسکی نشسته است