1. moral turpitude
فساد اخلاق
2. It kept them from moral turpitude. 2
[ترجمه ترگمان]این مساله آن ها را از اصول اخلاقی حفظ می کرد ۲
[ترجمه گوگل]اینها را از روحیه اخلاقی حفظ کرد 2
3. There may be no moral turpitude or manipulation as such.
[ترجمه ترگمان]ممکن است هیچ گونه اصول اخلاقی یا دستکاری اخلاقی وجود نداشته باشد
[ترجمه گوگل]ممکن است وجود داشته باشد و یا به طریقی هیچ رفتاری اخلاقی یا دستکاری وجود ندارد
4. "Big Zhi" analysis of the Meiji moral turpitude since the reasons put forward the "ancestral-based training Code specifically Ming benevolence Chunghsiao" approach, attitude is very clear.
[ترجمه ترگمان]پس از این که دلایلی که \"کد آموزش مبتنی بر نیاکانی\" به طور خاص رویکرد خیرخواهی \"Ming Chunghsiao\" را به جلو بر جای گذاشت، نگرش، رویکرد، نگرش، بسیار واضح و روشن است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل Big Zhi از سیر اخلاقی Meiji از آنجایی که دلایل مطرح شده از کد آموزش مبتنی بر استعداد به طور خاص Ming خیرخواهانه Chunghsiao رویکرد، نگرش بسیار روشن است
5. It can be said of moral turpitude.
[ترجمه ترگمان]می توان آن را از turpitude اخلاقی دانست
[ترجمه گوگل]این را می توان از سیر اخلاقی گفت
6. The cumulative weight of all this turpitude raises the question of whether American business has suffered a moral collapse.
[ترجمه ترگمان]وزن تجمعی تمام این turpitude این سوال را مطرح می کند که آیا تجارت آمریکا دچار فروپاشی روحی شده است یا خیر
[ترجمه گوگل]وزن تجمعی این همه مساله باعث می شود که آیا کسب و کار آمریکایی سقوط اخلاقی را تجربه کرده است یا خیر
7. What is moral turpitude, an ethical lapse, but a soilingof one's character?
[ترجمه ترگمان]turpitude اخلاقی چیست، یک خطای اخلاقی است، اما یک شخصیت soilingof؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی اخلاقی است، چه در اخلاق، چه در شخصیت شخصیت؟
8. He was considered unfit to hold office because of moral turpitude.
[ترجمه ترگمان]او به دلیل مشکلات اخلاقی شایستگی اداره کردن دفتر را نداشت
[ترجمه گوگل]او به خاطر اخلاقیات اخلاقی منسوخ شده بود
9. This was long before Eastern Airlines fired him for moral turpitude and for making false claims about a medical background.
[ترجمه ترگمان]مدتی پیش از این بود که خطوط هوایی شرقی او را به خاطر turpitude اخلاقی اخراج کردند و برای ادعاهای کاذب در مورد سابقه پزشکی، او را اخراج کردند
[ترجمه گوگل]این مدت طولانی بود قبل از اینکه هواپیمای ایرلند شرقی او را به خاطر اخلاق اخلاقی اخراج کرد و برای ادعاهای دروغین درباره یک زمینه پزشکی، اخراج کرد
10. This would lead to a graph of illegalities graded according to moral turpitude.
[ترجمه ترگمان]این امر منجر به یک گراف of شده با توجه به turpitude اخلاقی می شود
[ترجمه گوگل]این منجر به یک نمودار غیرقانونی می شود که طبق روال اخلاقی مرتب شده اند
11. The frequency of envy makes it so familiar that it escapes our notice; nor do we often reflect upon its turpitude or malignity, till we happen to feel its influence.
[ترجمه ترگمان]فراوانی حسد باعث می شود که آن قدر آشنا باشد که از توجه ما پنهان بماند؛ و نه ما اغلب بر روی turpitude و malignity آن متمرکز می شویم تا وقتی که اثر آن را احساس کنیم
[ترجمه گوگل]فرکانس حسود باعث می شود تا آنقدر آشنا باشد که متوجه ما شود ما اغلب در مورد ضعف یا بدبختی آن، تا زمانی که تصور می کنیم نفوذ آن را احساس می کنیم، نادیده گرفته می شود
12. You can still be dismissed for committing high crime or moral turpitude.
[ترجمه ترگمان]شما هنوز هم می توانید به خاطر ارتکاب جرم و یا turpitude اخلاقی از کار برکنار شوید
[ترجمه گوگل]شما هنوز هم می توانید برای مرتکب جرائم یا اخلاقیات اخلاقی اخراج شوید
13. Yet despite these multiple mechanisms, the problem of official corruption remains serious, and leaders routinely cite moral turpitude as one of the party's main challenges.
[ترجمه ترگمان]با این حال، علی رغم این مکانیزم های متعدد، مشکل فساد رسمی همچنان جدی باقی می ماند، و رهبران به طور معمول به عنوان یکی از چالش های اصلی حزب، turpitude اخلاقی را ذکر می کنند
[ترجمه گوگل]اما با وجود این مکانیسم های متعدد، مشکل فساد رسمی همچنان جدی است و رهبران به طور معمول به عنوان یکی از چالش های اصلی حزب می گویند
14. In nature, the risk of moral hazard is different from obvious acts of moral turpitude and blatant acts of lawlessness.
[ترجمه ترگمان]در طبیعت، خطر مخاطرات اخلاقی با اعمال آشکار مقررات اخلاقی و اعمال آشکار بی قانونی متفاوت است
[ترجمه گوگل]در طبیعت، خطر خطر اخلاقی متفاوت است با اعمال واضحی از اخلاق اخلاقی و اعمال ظالمانه بی قانونی