کلمه جو
صفحه اصلی

tureen


معنی : ظرف سوپ خوری، قدح سوپ خوری
معانی دیگر : ظرف سوپ خوری سر دار، کاسه ی در دار

انگلیسی به فارسی

ظرف سوپ خوری، قدح سوپ خوری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a large, deep, wide dish, usu. with a lid, used for serving soups, stews, and the like.

• deep covered serving dish (usually for serving soup)
a tureen is a large bowl with a lid from which you can serve soup or vegetables.

مترادف و متضاد

ظرف سوپ خوری (اسم)
tureen

قدح سوپ خوری (اسم)
tureen

جملات نمونه

1. The soup tureen was in front of Edward Pitt, the curving silver ladle on the table by his plate.
[ترجمه ترگمان]ظرف سوپ خوری جلوی ادوارد پیت بود و یک ملاقه بزرگ نقره ای روی میز کنار بشقابش بود
[ترجمه گوگل]حصیری سوپ در مقابل ادوارد پیت، گلدان نقره ای خمیده روی میز روی میز خود بود

2. The lid lifted off the tureen.
[ترجمه ترگمان]در قوطی سوپ خوری را باز کرد
[ترجمه گوگل]درب باز گردانده شده است

3. A tureen of Technicolor sprouts looked at her smugly.
[ترجمه ترگمان]یک ظرف سوپ خوری پر از جوانه Technicolor با حالتی ازخودراضی به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]یک حشره از تپه های Technicolor به او محرمانه نگاه کرد

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

5. Pour mussels into a tureen or large bowl.
[ترجمه ترگمان]صدف ها را به ظرف سوپ خوری یا ظرف بزرگی بریزید
[ترجمه گوگل]سوسن را در یک کاسه یا کاسه بزرگ قرار دهید

6. He lifted the lid of a tureen.
[ترجمه ترگمان]او ظرف سوپ خوری را برداشت
[ترجمه گوگل]او یک حوله ای را برداشت

7. A great tureen of boiled chicken and dumplings opened the proceedings, along with mashed potato and corn on the cob. It all ended eventually with both pie and cake.
[ترجمه ترگمان]یک ظرف سوپ داغ مرغ آب پز و پودینگ را با پوره سیب زمینی و ذرت روی اسب باز کردند سرانجام همه چیز با هر دو پای و کیک به پایان رسید
[ترجمه گوگل]پیتزای بزرگ مرغ و دمبرگ جوشانده، همراه با سیب زمینی پخت شده و ذرت بر روی کابینت باز شد در نهایت این همه با پای و کیک به پایان رسید

8. How can a simmering tureen of tripe stock look so evil, yet smell so good?
[ترجمه ترگمان]چطور یک ظرف سوپ خوری که این قدر شرور به نظر می رسد، هنوز بوی خوبی می دهد؟
[ترجمه گوگل]چطور می توان یک قاشق چایخوری از شیر خام را خیلی بد کرد، اما بوی خوبی دارد؟

9. Place all cooked ingredients into the pumpkin tureen and serve.
[ترجمه ترگمان]تمام مواد غذایی پخته شده را به درون قدح pumpkin وارد کنید و به آن ها خدمت کنید
[ترجمه گوگل]همه مواد تشکیل دهنده پخته شده را در مخلوط کدو تنبل قرار دهید و خدمت کنید

10. Chinese tea tureen holds a irreplaceable status in the history of Chinese tea culture.
[ترجمه ترگمان]tureen چینی یک وضعیت غیرقابل تعویض را در تاریخ فرهنگ چای چینی برگزار می کند
[ترجمه گوگل]چای چینی چینی در تاریخ چای چینی جایگاه غیر قابل جایگزینی دارد

11. Drain well in a colander and divide them among individual bowls or put them in a large soup tureen.
[ترجمه ترگمان]ظرف سوپ خوری به خوبی تخلیه کنید و آن ها را در ظرف سوپ خوری بزرگ بریزید و یا آن ها را در یک سوپ خوری بزرگ بریزید
[ترجمه گوگل]به خوبی در مخزن دفع کنید و آنها را در میان کاسه های جداگانه تقسیم کنید یا آنها را در یک سوپ بزرگ قرار دهید

12. James was aware of Sarah Byrne from the moment she came into the dining room carrying the soup tureen.
[ترجمه ترگمان]جیمز از همان لحظه ای که به اتاق ناهار خوری وارد شد، جیمز از سارا Byrne خبر داشت که سوپ خوری را حمل می کند
[ترجمه گوگل]جیمز از سارا بایرن از لحظه ای که در اتاق غذاخوری که حامل سوپ بود وارد شد

13. And on the dining-room table were silver goblets, and a big silver tureen in which reflections lay like brilliant postage stamps.
[ترجمه ترگمان]و روی میز غذاخوری، جام نقره ای و یک ظرف سوپ نقره ای بزرگ که روی آن بود مثل تمبر پستی درخشان بود
[ترجمه گوگل]و در میز ناهار خوری، نقره نقره و یک گردنبند نقره ای بزرگ بود که در آن بازتاب ها مانند تمبرهای پستی پربرکت قرار داشتند

14. The finest piece in this sale is a magnificent silver soup tureen by Paul de Lamerie.
[ترجمه ترگمان]یکی از زیباترین قطعات این فروش، سوپ خوری بزرگی است که توسط پل د Lamerie دیده می شود
[ترجمه گوگل]بهترین قطعه در این فروش یک سوپ نقره ای با شکوه توسط پل د لامری است

15. When ready to serve, reheat the soup to boiling point and pour into a heated tureen.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آماده خدمت است سوپ را به نقطه جوش بیاورید و یک قدح داغ بریزید
[ترجمه گوگل]هنگامی که آماده خدمت می شوید، سوپ را به نقطه جوش بریزید و به یک کاسه گرم بریزید


کلمات دیگر: