1. They are largest in polyandrous birds, where several males fertilize one female, and it is not hard to see why.
[ترجمه ترگمان]آن ها بزرگ ترین پرندگان polyandrous هستند، جایی که چند مرد یک زن را بارور می کنند، و به سختی می توان دید که چرا
[ترجمه گوگل]آنها بزرگترین پرندگان چند نژادی هستند که چند تن از آنها یک زن را تحمل می کنند و دلیل آن معلوم نیست
2. Fewer than 50 bird species are polyandrous.
[ترجمه ترگمان]کم تر از ۵۰ گونه پرنده polyandrous هستند
[ترجمه گوگل]کمتر از 50 گونه پرنده دارای چند نوع هستند
3. But polyandrous families seldom had more than six or seven children.
[ترجمه ترگمان]اما خانواده های polyandrous به ندرت بیش از شش یا هفت بچه داشتند
[ترجمه گوگل]اما خانواده های پلی اندروس به ندرت بیش از شش یا هفت فرزند داشتند
4. Polyandrous - A mating system in which females mate multiple males.
[ترجمه ترگمان]polyandrous - یک سیستم جفت گیری که در آن ماده ها دو جنس نر را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]Polyandrous - یک سیستم جفتگیری که در آن زنها چندین مرد را دوست دارند
5. The theory focuses on polyandrous species—i. e., those in which a single female takes multiple partners and the sperm from several potential fathers might end up competing to fertilize the same egg.
[ترجمه ترگمان]این نظریه بر روی گونه های polyandrous متمرکز است ای آن هایی که در آن ها یک زن تنها چندین شریک دارد و اسپرم از چندین پدر بالقوه ممکن است برای بارور کردن همان تخم مرغ رقابت کند
[ترجمه گوگل]این نظریه بر روی گونه های polyandrous من تمرکز دارد الف آنهایی که در آن یک زن تنها چندین شرط را دریافت می کند و اسپرم از چندین پدر بالقوه می تواند رقابت کند تا تخم های مشابه را بارور کند
6. A daughter produced in the polyandrous marriage remained behind in their village, and Bhimi Ram went off to start a new life.
[ترجمه ترگمان]دختری که در عروسی polyandrous تولید شد در روستای خود باقی ماند و Bhimi رام برای شروع یک زندگی جدید بیرون رفت
[ترجمه گوگل]یک دختر که در ازدواج چندین ساله تولید شده بود، در روستای خود باقی ماند، و بیمی رام برای شروع یک زندگی جدید رفت
7. The sexes form different kinds of association for breeding in different species; some are monogamous, others polygynous, others polyandrous.
[ترجمه ترگمان]این دو جنس، انواع مختلفی از پیوستگی را برای پرورش در گونه های مختلف تشکیل می دهند؛ برخی از آن ها تک همسر هستند، برخی دیگر polygynous، دیگران polyandrous
[ترجمه گوگل]جنس ها انواع مختلفی از انجمن برای پرورش گونه های مختلف را تشکیل می دهند؛ برخی از آنها یکپارچه هستند، دیگر چند وجهی هستند، دیگران چند قطبی هستند
8. And within these, the feeling of close kinship would simplify the constitution of the polyandrous arrangement.
[ترجمه ترگمان]و در این میان احساس خویشاوندی نزدیک، قانون اساسی را ساده می کند
[ترجمه گوگل]و درون این، احساس خویشاوندی نزدیک، قانون اساسی را برای حل مشکالت سیاسی ساده می کند
9. Not one of Ms. Devi’s five children lives in a polyandrous family.
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام از پنج فرزند خانواده دوی دوی آن ها در خانواده ای polyandrous زندگی نمی کنند
[ترجمه گوگل]هیچکدام از پنج کودک خانم دیوی در یک خانواده پرخطر زندگی نمی کنند