کلمه جو
صفحه اصلی

tup


معنی : چکش، شاخ قوچ، جفت گیری کردن، شاخ زدن
معانی دیگر : قوچ، چکش برقی، زمین کوب (برقی یا موتوری)، زمین شکاف، شا  قوچ، سندان، شا  زدن

انگلیسی به فارسی

شاخ قوچ، سندان، چکش، شاخ زدن، جفت گیری کردن


تپ، شاخ قوچ، چکش، شاخ زدن، جفت گیری کردن


انگلیسی به انگلیسی

• ram used for breeding (british); head of a power hammer; sexual relations (british slang)

مترادف و متضاد

چکش (اسم)
mallet, hammer, tup

شاخ قوچ (اسم)
tup, ram's horn

جفت گیری کردن (فعل)
tup

شاخ زدن (فعل)
butt, gore, give a butt, push, tup

پیشنهاد کاربران

وان حمام


کلمات دیگر: