کلمه جو
صفحه اصلی

bavarian


وابسته به باواریا و مردم و فرهنگ و گویش آن، باواریایی، اهل باواریا، باواریایی اهل باواریا گویش آلمانی متداول در باواریا و اطریش

انگلیسی به فارسی

وابسته به باواریا و مردم و فرهنگ و گویش آن، باواریایی


اهل باواریا


گویش آلمانی متداول در باواریا و اطریش


باواریا


انگلیسی به انگلیسی

• native or resident of bavaria
high german spoken in bavaria and austria
of or pertaining to bavaria; of or from bavaria (state in southeastern germany)

جملات نمونه

1. Mr Waigel is a Bavarian born and bred who has little love for Bonn but none at all for the former Prussian capital.
[ترجمه ترگمان]آقای Waigel یک متولد باواریا و bred است که عشق چندانی به بن ندارد، اما در تمام پایتخت سابق پروسی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]آقای Waigel یک باواریایی متولد شده و پرورش یافته است که دوست کمی برای بونا دارد اما هیچکدام برای پایتخت پروس سابق نیست

2. To follow Bavarian creams and chocolate chestnut swirl.
[ترجمه ترگمان] برای دنبال کرم Bavarian و swirl شکلاتی
[ترجمه گوگل]برای پیروی از کرم Bavarian و شکلات شاه بلوط

3. The fateful consequences of the Bavarian government's failure to uphold the Law of the Defence of the Republic now became manifest.
[ترجمه ترگمان]عواقب سرنوشت ساز شکست دولت باواریا در حمایت از قانون دفاع از جمهوری در حال حاضر آشکار شده است
[ترجمه گوگل]عواقب مرگ و میر ناشی از ناکامی دولت بایرن در حمایت از قانون دفاع جمهوری اکنون آشکار شد

4. The pull of the Bavarian countryside is strong.
[ترجمه ترگمان]کشش حومه باواریا قوی است
[ترجمه گوگل]کشش حومه باواریا قوی است

5. In the face of fame the Bavarian has managed to retain his identity, keeping his feet firmly on the ground.
[ترجمه ترگمان]در صورت شهرت، باواریا موفق به حفظ هویت خود شده است و پاهایش را محکم روی زمین نگه داشته است
[ترجمه گوگل]در مقابل شهرت، باواریا توانسته است هویت خود را حفظ کند، پای خود را به طور قاطع بر روی زمین نگه دارد

6. We had some typical Bavarian food.
[ترجمه ترگمان]مقداری غذای مخصوص باواریا داشتیم
[ترجمه گوگل]ما برخی از غذاهای معمولی بایرور را داشتیم

7. They cite Bavarian Purity Requirements that date to Duke William IV in 15 which allow only water, hops, and barley to be used in the brewing process.
[ترجمه ترگمان]آن ها الزامات Bavarian را ذکر می کنند که قدمت آن به دوک ویلیام چهارم در ۱۵ سال می رسد که تنها به آب، رازک و جو اجازه می دهد که در فرآیند آبجوسازی به کار روند
[ترجمه گوگل]آنها با توجه به شرایط خالص باواریایی که در تاریخ 15 ژوئیه به دوک ویلیام IV رسیده است، تنها به آب، هویج و جو تبدیل می شود که در فرآیند آبجو استفاده می شود

8. Objective:to observe the effect of bavarian dressing splint and paper circle external fixation to treating endoduction type surgical neck of humerus.
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر پانسمان شل و حلقه کاغذ circle خارجی برای درمان type نوع جراحی استخوان بازو
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تأثیر پوشش پاشنه بویار و ضخامت کاغذ دایره کاغذ برای درمان گردن جراحی اندومتریک نوعی اندام تحتانی است

9. The Bavarian capital, founded in the year 1158 by Henry the Lion, celebrates its birthday on 14 June.
[ترجمه ترگمان]پایتخت باواریا در سال ۱۷۸۰ توسط هنری شیر تاسیس شد و تولد خود را در ۱۴ ژوئن جشن گرفت
[ترجمه گوگل]پایتخت باواریا، که در سال 1158 توسط هنری شیر ساخته شده است، روز تولد خود را در 14 ژوئن جشن می گیرد

10. Heidi, our Bavarian waitress is kept extremely busy during the Oktoberfest, serving beer and pretzels to drunken revelers in their lederhosen .
[ترجمه ترگمان]هیدی، پیشخدمت Bavarian ما در طول جشنواره اکتبر به شدت شلوغ است، به آبجو تعارف می کند و چوب شور به شرکت کنندگان مست در کیف چرمی شان کمک می کند
[ترجمه گوگل]هدی، پیشخدمت بانوی بوی ما در طول جشن Oktoberfest بسیار پر مشغله است، در حال خدمت به آبجو و شیرینی پزی به افرادی که در لردورزن هستند

11. As Harold took a bite of Bavarian sugar cookie. . .
[ترجمه ترگمان] وقتی که \"هارولد\" کلوچه Bavarian رو گاز گرفت
[ترجمه گوگل]همانطور که هارولد یک نوشیدنی کوکی قند باواریا را گرفت

12. The Bavarian Forest has been home to the German glass industry for 700 years.
[ترجمه ترگمان]جنگل باواریا به مدت ۷۰۰ سال به صنعت شیشه آلمان بازگشته است
[ترجمه گوگل]جنگل باواریا برای 700 سال در صنعت شیشه آلمان بوده است

13. However, according to Bavarian conflict of laws, inheritance should apply the law of the deceased fact residence, so the French law renvoi.
[ترجمه ترگمان]با این حال، با توجه به تضاد باواریا در قوانین، وراثت باید قانون اقامت مرحوم را اعمال کند، بنا بر این قانون فرانسه renvoi است
[ترجمه گوگل]با این حال، با توجه به درگیری باواریا قوانین، ارث باید قانون از این واقعیت اقامت مرحوم، به طوری که renvoi قانون فرانسه اعمال می شود

14. This dark Bavarian lager is typically low in alcohol and brewed specifically for an annual celebration.
[ترجمه ترگمان]این آبجو Bavarian سیاه معمولا در الکل کم است و به طور خاص برای یک جشن سالانه تولید می شود
[ترجمه گوگل]این لاغر تیره باواریا به طور معمول در الکل کم است و به طور خاص برای جشن سالانه تزئین شده است


کلمات دیگر: