کلمه جو
صفحه اصلی

trueness


معنی : درستی، حقیقت، صداقت، بی ریایی
معانی دیگر : حقیقی، خلوص نیت

انگلیسی به فارسی

درستی، صداقت، بی ریایی، حقیقی، خلوص نیت


انگلیسی به انگلیسی

• factuality, genuineness, exactness; faithfulness, loyalty

مترادف و متضاد

درستی (اسم)
integrity, accuracy, precision, exactitude, correctness, validity, truth, validation, justice, correctitude, honesty, trueness, rectitude, legitimacy

حقیقت (اسم)
truth, act, fact, reality, principle, verity, trueness

صداقت (اسم)
loyalty, veracity, truth, fidelity, honesty, trueness

بی ریایی (اسم)
sincerity, naivety, trueness, naivete

جملات نمونه

1. Trees have been inspected in the nursery for trueness to name.
[ترجمه ترگمان]درختان برای نام trueness در قلمستان مورد بازرسی قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]درختان در مهدکودک مورد بررسی قرار گرفته اند تا بتوانند نام و نام خانوادگی درست کنند

2. Any one would not doubt her trueness.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس به او شک نمی کرد
[ترجمه گوگل]هرکسی حقیقتش را تردید نمی کند

3. Party A shall ensure the trueness, legality and effectiveness of all relevant materials provided.
[ترجمه ترگمان]الف)الف باید تضمین، قانونی بودن و کارایی تمامی مطالب مربوطه را تضمین کند
[ترجمه گوگل]حزب A باید حقیقت، قانونی بودن و اثربخشی همه مواد مربوطه را تأمین کند

4. At the same time, it oppugned on trueness which was pursued by Easel Art.
[ترجمه ترگمان]در همان حال، it روی trueness که توسط هنر easel تعقیب می شد، آغاز شده بود
[ترجمه گوگل]در عین حال، آن را به درستی که هنر صاف را دنبال می کرد، متقاعد کرد

5. An openness - trueness matrix is brought forward to estimate the state of interface.
[ترجمه ترگمان]برای تخمین وضعیت واسط، یک ماتریس openness - trueness به جلو آورده می شود
[ترجمه گوگل]باز بودن - ماتریس درستی به منظور برآورد وضعیت رابط به ارمغان می آورد

6. I marveled at the trueness of his aim.
[ترجمه ترگمان]از این هدف و هدف او تعجب کردم
[ترجمه گوگل]من به راستی هدف او هیجان زده شدم

7. So show the enough trueness even some naive and soft things in your affection.
[ترجمه ترگمان]پس به آن اندازه کافی نشان بدهید که حتی برخی چیزهای ساده و لطیف را به شما نشان می دهند
[ترجمه گوگل]بنابراین حقیقت کافی را حتی برخی از چیزهای ساده و نرم در دل خود نشان دهید

8. As a right based on the nature and trueness of ethical relations, heirdom to property has great effects on virtue cultivating.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک حق بر مبنای طبیعت و ماهیت روابط اخلاقی، heirdom به دارایی تاثیر زیادی بر رشد فضیلت دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک حق مبتنی بر طبیعت و درستی روابط اخلاقی، توجه به اموال اثرات بزرگی در رشد فضیلت دارد

9. It is the kindness, niceness and trueness that enlighten my way.
[ترجمه ترگمان]این مهربانی، مهربانی و trueness که راه مرا روشن می کند
[ترجمه گوگل]این مهربانی، شایستگی و درستی است که راه من را روشن می کند

10. Some TV plays are full of exaggeration and lack trueness to life.
[ترجمه ترگمان]برخی نمایش های تلویزیونی پر از اغراق و فقدان trueness برای زندگی هستند
[ترجمه گوگل]برخی از نمایشهای تلویزیونی پر از اغراق و عدم اعتقاد به زندگی است

11. The related technical problems, the dynamic measuring stability of the instrument and the setting of the sampling window directly effecting the signal trueness are discussed.
[ترجمه ترگمان]مسایل فنی مرتبط، پایداری اندازه گیری دینامیکی ابزار و تنظیم پنجره نمونه گیری به طور مستقیم بر the سیگنال مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]مشکلات مربوط به فنی، پایداری اندازه گیری پویای دستگاه و تنظیم پنجره نمونه گیری که مستقیما بر سیگنال درست تاثیر می گذارند مورد بحث قرار می گیرد

12. Then I will discuss conformation of artistic atmosphere of prose from three aspects: trueness and empressement, prime of heart's-blood and gusto spiritualism .
[ترجمه ترگمان]سپس من در مورد ترکیب فضای هنری نثر از سه جنبه بحث خواهم کرد: trueness و empressement، قلب - خون و روح spiritualism
[ترجمه گوگل]سپس من در مورد سازگاری فضای هنری پروس از سه جنبه، حقیقت و تحقیر، نخستین قلب قلبی و معنویت گودو بحث خواهم کرد

13. Under particular circumstances, the foreign exchange bureau shall handle it after having verified its trueness.
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط خاص، اداره مبادله خارجی پس از تایید هویت خود، آن را اداره خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در شرایط خاص، اداره ارز خارجی پس از تأیید صحت آن، باید آن را اداره کند

14. The data used in this research are from questionnaires and interviews which guarantee their trueness.
[ترجمه ترگمان]داده های مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه و مصاحبه است که trueness آن ها را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]داده های مورد استفاده در این تحقیق از پرسشنامه ها و مصاحبه هایی است که حقیقت آنها را تضمین می کند


کلمات دیگر: