1. Our soldiers trounced the enemy troops.
[ترجمه ترگمان]سربازان ما سربازان دشمن را شکست دادند
[ترجمه گوگل]سربازان ما سربازان دشمن را سرنگون کردند
2. France trounced Germany by five goals to one in the qualifying match.
[ترجمه ترگمان]فرانسه آلمان را با ۵ گل به یکی از مسابقات انتخابی شکست داد
[ترجمه گوگل]فرانسه با پیروزی 5 امتیازی به تیم ملی آلمان پیوست
3. Brazil trounced Italy 51 in the final.
[ترجمه ترگمان]برزیل در فینال این کشور را ۵۱ شکست داد
[ترجمه گوگل]برزیل ایتالیا 51 را در فینال شکست داد
4. She trounced her rivals in the election.
[ترجمه ترگمان]او رقیبان خود را در انتخابات درهم شکست
[ترجمه گوگل]او رقبای خود را در انتخابات اهانت کرد
5. In Rugby League, Australia trounced France by sixty points to four.
[ترجمه ترگمان]در لیگ راگبی استرالیا، استرالیا با شصت و چهار امتیاز فرانسه را درهم شکست
[ترجمه گوگل]در لیگ راگبی، استرالیا با شصت امتیاز به 4 امتیاز به فرانسه حمله کرد
6. He was trounced in a prize fight.
[ترجمه ترگمان]اون توی مبارزه با جایزه شکست خورد
[ترجمه گوگل]او در یک جشنواره جایزه گرفت
7. Wales were trounced 5-0 by Poland.
[ترجمه ترگمان]ولز با نتیجه ۵ بر ۰ توسط لهستان درهم شکسته شد
[ترجمه گوگل]ولز توسط لهستان 5-0 تساوی یافت
8. Major changes are expected in the England team following their 3-0 trouncing last Saturday.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که تغییرات عمده در تیم انگلیس پس از trouncing ۳ بر ۰ در شنبه گذشته انجام شود
[ترجمه گوگل]انتظار می رود تغییرات بزرگی در تیم انگلیس پس از سه شنبه گذشته به پایان رسید
9. It's Washington's worst loss since Detroit trounced them 38-
[ترجمه ترگمان]این بدترین خسارت واشنگتن از زمانی است که دیترویت آن ها را ۳۸ بار خرد کرد
[ترجمه گوگل]این بدترین تلفات واشنگتن است؛ زیرا دیترویت 38 سال سن داشت
10. Insider dealing has been roundly trounced, widely discredited, and often outlawed.
[ترجمه ترگمان]معاملات داخلی در حال خرد شدن، شدیدا بی اعتبار و اغلب غیرقانونی است
[ترجمه گوگل]خرید و فروش خودی به طور گسترده ای مورد سوء استفاده قرار گرفته، به طور گسترده ای بی اعتبار بوده و اغلب غیرقانونی است
11. That does not prevent Bigfoot from trouncing Predator and moving into the semifinals.
[ترجمه ترگمان]این از \"پاگنده\" از \"trouncing\" جلوگیری نمی کنه و به مرحله نیمه نهایی میره
[ترجمه گوگل]این باعث نمیشود که کوهنوردی را از ضربات پنالتی و انتقال به نیمه نهایی جلوگیری کند
12. We were trounced 13-0.
[ترجمه ترگمان]ما ۱۳ - ۰ درهم شکست بودیم
[ترجمه گوگل]ما 13-0 گل خوردیم
13. Crowds enjoyed seeing a team of transvestites trounce more conventional athletes.
[ترجمه ترگمان]جمعیت از دیدن یک تیم of trounce از ورزش کاران متعارف لذت می برد
[ترجمه گوگل]کارکنان لذت بردن از دیدن یک تیم از transvestites trounce ورزشکاران متعارف تر
14. I'm a precocious youth who manages to regularly trounce wizards with far more skill, experience[Sentence dictionary], and emotional maturity than myself.
[ترجمه ترگمان]من یک جوان زودرس هستم که به طور منظم جادوگر را با مهارت، تجربه [ فرهنگ لغت، و بلوغ احساسی نسبت به خودم مدیریت می کند
[ترجمه گوگل]من جوان جوانی هستم که می تواند به طور مرتب جادوگران را با مهارت های فراوانی، تجربه [Dictionary dictionary] و بلوغ عاطفی نسبت به خودم مرتفع کند
15. Larry:I'm a precocious youth who manages to regularly trounce wizards with far more skill, experience, and emotional maturity than myself.
[ترجمه ترگمان]لاری: من جوانی زودرس هستم که به طور منظم جادوگر را با مهارت، تجربه و بلوغ احساسی نسبت به خودم اداره می کند
[ترجمه گوگل]لری من یک جوان پیش دبستانی هستم که می تواند به طور مرتب جادوگران را با مهارت، تجربه و بلوغ عاطفی بیشتری نسبت به خودم مرتب کند