کلمه جو
صفحه اصلی

skunk


معنی : راسوی متعفن امریکایی، ادم بد رفتار یا پست، فریفتن، شکست دادن
معانی دیگر : (جانور شناسی) راسوی گندناک، گندراسو (تیره ی mustelidae که گوشتخوار و بومی امریکای شمالی است و هنگام خطر ماده ی بسیار بدبویی در هوا می افشاند)، خز این راسو، (امریکا - عامیانه) آدم منزجر کننده، آدم ناخوشایند، آدم گندو

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) راسوی متعفن آمریکایی، آدم بد رفتاریا پست،شکست دادن، فریفتن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small, meat-eating North American mammal with black fur, a bushy tail, and a broad white stripe down its back, noted for the foul smell of the fluid it ejects when alarmed.

(2) تعریف: (informal) a despicable person.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: skunks, skunking, skunked
• : تعریف: (slang) to defeat decisively, esp. by holding scoreless.

• small north american mammal that has black fur and a white stripe down its back and sprays a foul-smelling musk when threatened; contemptible person, disreputable person; (british slang) marijuana
defeat, cause a downfall, bring about a defeat
a skunk is a small black and white animal which gives off an unpleasant smell if it is frightened.

مترادف و متضاد

راسوی متعفن امریکایی (اسم)
skunk

ادم بد رفتار یا پست (اسم)
skunk

فریفتن (فعل)
fudge, cheat, hustle, wile, lure, decoy, charm, inveigle, entice, deceive, bewitch, delude, enchant, seduce, skunk, captivate, diddle, tempt, euchre, fob, jilt, mesmerize

شکست دادن (فعل)
crush, smash, checkmate, floor, worst, drub, trounce, skunk, defeat, vanquish, outdo, smite

جملات نمونه

1. The skunk gives off an unpleasant smell when attacked.
[ترجمه ترگمان]وقتی حمله کرد، راسو بوی بدی به او داد
[ترجمه گوگل]اسکن در هنگام حمله به بوی ناخوشایندی می دهد

2. That was a rotten thing to do, you skunk!
[ترجمه ترگمان]این کار کثیفی بود، ای راسو!
[ترجمه گوگل]این چیزی بود که فاسد شد، شما اسکن!

3. How could you cheat your own children, you skunk!
[ترجمه ترگمان]چه طور تونستی بچه خودت رو گول بزنی، راسو!
[ترجمه گوگل]چگونه می توان فرزندان خود را تقلب کردید، شما اسکن!

4. The skunk releases a pungent smell as a means of protection.
[ترجمه ترگمان]The بوی تند و زننده را به عنوان وسیله ای برای محافظت منتشر می کند
[ترجمه گوگل]اسکنر بوی عجیب و غریب را به عنوان وسیله ای برای محافظت می کند

5. The skunk releases a pungent smell to deter the enemy.
[ترجمه ترگمان]The بوی تندی می دهد تا دشمن را بترساند
[ترجمه گوگل]اسکنر بوی تند را برای جلوگیری از دشمن منتشر می کند

6. Anyone who has encountered a skunk will know that before it fires its stinking spray it issues clear warnings of its intentions.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که با یک کشاورز برخورد کرده باشد، می داند که قبل از این که آن اسپری متعفن آن را آتش بزند، هشدار روشنی از نیت خود به دست خواهد آورد
[ترجمه گوگل]هر کس که با یک اسکن مواجه می شود، می داند که قبل از اینکه اسپری صاف آن را بشکند، هشدارهای نادرست درباره اهدافش را منتشر می کند

7. The stench of the skunk seems to last forever.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد بوی زننده راسو تا ابد ادامه دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد غضروف اسکنت برای همیشه بماند

8. People wanted to work at the Skunk Works not be-cause it was plush or prestigious, but because they loved the work.
[ترجمه ترگمان]مردم می خواستند در کارخانه skunk کار کنند، نه این که این کار با شکوه و یا با اعتبار باشد، بلکه به این دلیل که کار را دوست داشتند
[ترجمه گوگل]مردم می خواستند در Skunk Works مشغول به کار باشند چرا که این امر پرطرفدار و معتبر بود، اما به این دلیل که آنها کار را دوست داشتند

9. The Skunk Works operated as an independent community within Lockheed, its secret activities conducted behind unmarked doors.
[ترجمه ترگمان]کاره ای skunk به عنوان یک جامعه مستقل در لاکهید عمل کرده و فعالیت های سری آن در پشت دره ای بدون علامت انجام شده است
[ترجمه گوگل]Skunk Works به عنوان یک جامعه مستقل در لاکهید عمل می کند، فعالیت های مخفی آن در پشت دروازه های نامشخص انجام می شود

10. The little spotted skunk puts on a particularly impressive performance.
[ترجمه ترگمان]این تپه کوچک خال دار، عملکرد بسیار جالبی دارد
[ترجمه گوگل]اسکنک کوچک خال خال بر عملکرد ویژه ای قرار می دهد

11. In organizing his Skunk Works, Johnson paid no attention to how the quarters looked or how comfortable they were.
[ترجمه ترگمان]جانسون در سازماندهی آثار skunk، هیچ توجهی به این که محلات چه شکلی بودند و چه قدر راحت بودند، نداشت
[ترجمه گوگل]جانسون در سازماندهی اسکون آثار خود توجهی به نحوه نگاه کردن به محله ها یا چگونگی راحتی آنها نداد

12. You can't grow pukka skunk because marijuana needs between six and weeks of 12-hour nights to flower.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید pukka را پرورش دهید چون ماری جوانا به شش و چند هفته از ۱۲ شب به گل نیاز دارد
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید pukka skunk را رشد دهید زیرا ماریجوانا بین شش و هفته از شبهای 12 ساعته به گل نیاز دارد

13. And what was up with the skunk that got under the Tucson Mortuary?
[ترجمه ترگمان]و اون راسو که زیر the \"Tucson\" بود چی بود؟
[ترجمه گوگل]و با اسکن که تحت تبرئه توسان بود، چه بود؟

14. Michael's drunk as a skunk.
[ترجمه ترگمان]مایکل \"مثل یه راسو مست کرده\"
[ترجمه گوگل]مایکل به عنوان یک اسکنر مست

15. What? You rat! You skunk! We had a deal!
[ترجمه ترگمان]چی؟ موش کثیف! راسو! ! ما یه قراری داشتیم
[ترجمه گوگل]چی؟ شما موش هستی شما اسکن! ما معامله ای داشتیم

پیشنهاد کاربران

راسوی بد بو . آدم عوضی

Skunk : راسو - یه آدم عوضی و کثافت
Skank : جنده - فاحشه - روسپی

Weasel و Polecat هم با راسو اشتباه گرفته میشن ولی فرق دارن. هرچند ظاهری خیلیییی شبیه به هم هستن
Ferret هم میگن
Squirrel و Chipmunk هم میشن سنجاب هر چند باهم فرق دارن تا حدودی


کلمات دیگر: