کلمه جو
صفحه اصلی

turbojet


معنی : هواپیمای جت توربین دار، جت توربینی
معانی دیگر : (هواپیما و غیره) توربوجت، جت چرخشی، جت توربینی (نام کامل: turbojet engine)

انگلیسی به فارسی

هواپیمای جت توربین دار، جت توربینی


توربوجت، هواپیمای جت توربین دار، جت توربینی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a tunnel-like engine in which air compressed by turbine-driven spinning blades and mixed with atomized fuel is ignited, producing a powerful jet of hot gases that provides thrust and also drives the turbine; turbojet engine.

(2) تعریف: an aircraft that has one or more of these engines.

• type of jet engine which includes a turbine to compress air for fuel combustion; aircraft powered by one or more turbojet engines (aeronautics)

مترادف و متضاد

هواپیمای جت توربین دار (اسم)
turbojet

جت توربینی (صفت)
turbojet

جملات نمونه

1. First came the turbojet, now obsolete, then the turboprop, which is still found onboard small planes.
[ترجمه ترگمان]اول آن هواپیمای جت که اکنون منسوخ شده است، سپس the که هنوز در هواپیماهای کوچک دیده می شود
[ترجمه گوگل]نخستین توربوجت که اکنون منسوخ شده است، پس از آن توربوپراپ، که هنوز هم در هواپیماهای کوچک وجود دارد

2. The stability, reliability and performance of two spool turbojet engine will be affected by the matching correlation between 1st and 2nd turbine nozzle areas and engine nozzle area.
[ترجمه ترگمان]پایداری، قابلیت اطمینان و عملکرد دو موتور توربو جت تحت تاثیر همبستگی تطابق بین مناطق نازل اول و دوم توربین و ناحیه نازل موتور قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]پایداری، قابلیت اطمینان و کارایی دو موتور توربوج Spool تحت تأثیر همبستگی تطبیقی ​​بین نازل های 1 و 2 توربین نازل و ناحیه موتور نازل قرار می گیرد

3. Many off-design condition phenomena of a turbojet engine are related with the variation of incidence angles at front and rear compressor stages.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پدیده طراحی موتور توربو جت مربوط به تغییر زاویه تابش در قسمت جلو و عقب کمپرسور هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از پدیده های وضعیت بی نظیر یک موتور توربوجت با تغییر زاویه های رانندگی در مراحل کمپرسور جلو و عقب مرتبط هستند

4. A turbojet engine used to drive an external propeller.
[ترجمه ترگمان]یک موتور توربو جت که برای حرکت پروانه خارجی استفاده می شد
[ترجمه گوگل]موتور توربوجت برای رانندگی یک پروانه خارجی استفاده می شود

5. The turboprop engine is very much like the turbojet. It has an additional part, a propeller.
[ترجمه ترگمان]موتور turboprop خیلی شبیه موتورهای توربو جت است یک قسمت اضافی دارد، یک پروانه
[ترجمه گوگل]موتور توربوپراپ بسیار شبیه توربوجت است این قسمت اضافی، یک پروانه است

6. The turbojet and the turboprop are much more satisfactory for airplanes.
[ترجمه ترگمان]این جت و the برای هواپیماها satisfactory هستند
[ترجمه گوگل]توربوجت و توربوپراپ برای هواپیما بسیار مناسب هستند

7. The turboprop engine is very much like the turbojet.
[ترجمه ترگمان]موتور turboprop خیلی شبیه موتورهای توربو جت است
[ترجمه گوگل]موتور توربوپراپ بسیار شبیه توربوجت است

8. A model for 100N class micro turbojet engine is established. Software and hardware system design of the controller is accomplished by using robust control algorithm.
[ترجمه ترگمان]یک مدل برای موتورهای توربو جت ۱۰۰ N ایجاد شده است طراحی سیستم سخت افزار و سخت افزار با استفاده از الگوریتم کنترل قوی انجام می شود
[ترجمه گوگل]یک مدل برای موتور توربوجت کوچک کلاس 100N تاسیس شده است طراحی سیستم های نرم افزاری و سخت افزاری کنترل کننده با استفاده از الگوریتم کنترل قوی انجام می شود

9. As promised on my" Solent Turbojet"page herecomesthe design of my simple balancing setup.
[ترجمه ترگمان]همانطور که در صفحه \"Solent Turbojet\" من قول داده شد، طرح herecomesthe بالانس ساده من را طراحی کنید
[ترجمه گوگل]همانطور که در 'Solent Turbojet'page' به عنوان وعده طراحی خود از تنظیم ساده تعادل من قول داده ام

10. A turbojet, therefore,[sentence dictionary] is more suitable at higher speed.
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک گیربکس (فرهنگ لغت جمله)با سرعت بالاتر مناسب تر است
[ترجمه گوگل]بنابراین توربوجت [واژه فرهنگ لغت] در سرعت بالاتر مناسب است

11. Stimulation to the pilotless aircraft turbojet engine proves several advantages of this controlling method, such as good robustness, sensitive response, and minimal stable error.
[ترجمه ترگمان]؟ موتورهای توربو جت از مزایای استفاده از این روش کنترل استفاده می کنند، از جمله مقاومت خوب، پاسخ حساس و حداقل خطای ثابت
[ترجمه گوگل]تحریک به موتور توربوجت هواپیمای بدون سرنشین مزایای بسیاری از این روش کنترل، از جمله قدرت خوب، پاسخ حساس و حداقل خطای پایدار را نشان می دهد

12. In 1939 the turbojet brought an entirely new method of propulsion.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳۹ این جت یک روش کاملا جدیدی برای نیروی محرکه به ارمغان آورد
[ترجمه گوگل]در سال 1939 توربوجت یک روش کاملا جدیدی از نیروی دریایی به ارمغان آورد

13. The Ohka 33 was a larger version of the Model 22 special attack aircraft to have been powered by the Ne-20 turbojet.
[ترجمه ترگمان]The ۳۳ یک نسخه بزرگ تر از این موتور حمله ویژه ۲۲ است که با موتورهای توربو جت ساخته شده است
[ترجمه گوگل]Ohka 33 یک نسخه بزرگتر از مدل 22 هواپیمای ویژه حمله بود که توسط توربوج Ne-20 طراحی شده بود

14. Significant aircraft power plants of pre - WWII and WWII included the BMW 132 and BMW 801 air-cooled radial engines, and the pioneering BMW 003 axial - flow turbojet.
[ترجمه ترگمان]نیروگاه های اصلی نیروی هوایی از پیش از جنگ جهانی دوم و جنگ جهانی دوم شامل the ۱۳۲ و یک موتور شعاعی سرد شد و the پیشگام turbojet axial -
[ترجمه گوگل]نیروگاه های مهم هواپیما قبل از جنگ جهانی دوم و جنگ جهانی دوم شامل موتورهای شعاعی خنک کننده BMW 132 و BMW 801 و توربوجت توربین محوری BMW 003 پیشگام بود

15. A brief view and results of tests for the effects of the inlet total pressure distortion on the performance and the stability of a two-spool turbojet engine are presented.
[ترجمه ترگمان]یک دیدگاه کوتاه و نتایج آزمایش ها برای اثرات اعوجاج فشار کل ورودی بر روی عملکرد و پایداری یک موتور توربو جت - ارائه شده است
[ترجمه گوگل]یک بررسی مختصر و نتایج آزمایشات برای اثرات اعوجاج کلی فشار ورودی به عملکرد و ثبات یک موتور توربوجت دو توربوجت ارائه شده است

پیشنهاد کاربران

turbojet ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: توربین جت
تعریف: ساده‏ترین نوع توربین گازی که شامل فشرده ساز و محفظۀ احتراق و توربین است و هوای ورودی در آن پس از سوختن به سرعت از انتهای موتور خارج می شود


کلمات دیگر: