بازپرداختی
deferrable
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• postponable, able to be put off to a later date
جملات نمونه
1. the loan repayment is deferrable until norooz
بازپرداخت وام تا نوروز قابل تعویق است.
2. This is typically long-dated with deferrable coupons—which is why regulators treated it as tier - one capital.
[ترجمه ترگمان]این امر نوعا مربوط به کوپن های deferrable است - که به همین دلیل تنظیم کنندگان آن را به عنوان یک پایتخت تلقی می کنند
[ترجمه گوگل]این به طور معمول با کوپن های قابل تعویض طولانی است - به همین دلیل است که رگولاتورها آن را به عنوان ردیف - یک سرمایه می پردازند
[ترجمه گوگل]این به طور معمول با کوپن های قابل تعویض طولانی است - به همین دلیل است که رگولاتورها آن را به عنوان ردیف - یک سرمایه می پردازند
3. But the longest deferrable time can not surpass for one year.
[ترجمه ترگمان]اما طولانی ترین زمان deferrable نمی تواند از یک سال پیش رود
[ترجمه گوگل]اما طولانی ترین زمان تعویق می تواند برای یک سال بیش از حد پیش نرود
[ترجمه گوگل]اما طولانی ترین زمان تعویق می تواند برای یک سال بیش از حد پیش نرود
4. Alarm Manager provides a list of the deferrable, non-deferrable, deferred, and unqueued alarms.
[ترجمه ترگمان]مدیر هشدار لیستی از deferrable، non، deferred و unqueued alarms فراهم می کند
[ترجمه گوگل]مدیر هشدار لیستی از هشدارهای قابل تعویض، غیر قابل تعویض، تعویق و غیرقابل تحویل ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]مدیر هشدار لیستی از هشدارهای قابل تعویض، غیر قابل تعویض، تعویق و غیرقابل تحویل ارائه می دهد
5. This article continues the topic of work deferral I started in " Kernel APIs, Part 2: Deferrable functions, kernel tasklets, and work queues" (developerWorks, March 20.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به موضوع تعویق کار ادامه می دهد که من در \"کرنل APIs، بخش ۲: عملکردهای Deferrable، هسته tasklets و صف کار\" (developerWorks)در ۲۰ مارس شروع کردم
[ترجمه گوگل]این مقاله موضوع تعویق کار را ادامه می دهد در «API های هسته ای، قسمت 2: توابع دفع کننده، tasklets هسته، و صف های کاری» (developerWorks، March 20) شروع شد
[ترجمه گوگل]این مقاله موضوع تعویق کار را ادامه می دهد در «API های هسته ای، قسمت 2: توابع دفع کننده، tasklets هسته، و صف های کاری» (developerWorks، March 20) شروع شد
6. Bucket: This category includes the requirements that are long running or deferrable.
[ترجمه ترگمان]Bucket: این مقوله شامل الزاماتی است که طولانی یا deferrable هستند
[ترجمه گوگل]سطل: این دسته شامل الزاماتی است که طولانی در حال اجرا هستند یا قابل تعویض هستند
[ترجمه گوگل]سطل: این دسته شامل الزاماتی است که طولانی در حال اجرا هستند یا قابل تعویض هستند
7. The method at first identified and evaluated the investment opportunity value of deferrable project, and constituted the portfolio with the most valuable projects.
[ترجمه ترگمان]این روش ابتدا ارزش فرصت سرمایه گذاری پروژه deferrable را شناسایی و ارزیابی کرد و پورتفولیو را با ارزشمندترین پروژه ها تشکیل داد
[ترجمه گوگل]این روش در ابتدا ارزش ارزش سرمایه گذاری پروژه قابل نقد را شناسایی و ارزیابی کرد و نمونه کارها را با پروژه های با ارزش ترین ارزشمند ساخت
[ترجمه گوگل]این روش در ابتدا ارزش ارزش سرمایه گذاری پروژه قابل نقد را شناسایی و ارزیابی کرد و نمونه کارها را با پروژه های با ارزش ترین ارزشمند ساخت
8. Tasklets are built on top of softirqs to allow dynamic creation of deferrable functions.
[ترجمه ترگمان]Tasklets بر روی softirqs ساخته شده اند تا اجازه ایجاد دینامیکی توابع deferrable را بدهند
[ترجمه گوگل]Tasklets در بالای سوپرمارکت ها ایجاد می شود تا امکان ایجاد پویایی توابع قابل تعویض فراهم شود
[ترجمه گوگل]Tasklets در بالای سوپرمارکت ها ایجاد می شود تا امکان ایجاد پویایی توابع قابل تعویض فراهم شود
پیشنهاد کاربران
قابل تعویق انداختن، می تواند به یک تاریخ بعد منتقل شود
کلمات دیگر: