کلمه جو
صفحه اصلی

bay leaf


برگ خشک کرده ی برگ بو (به ویژه: laurus nobilis)، برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود

انگلیسی به فارسی

برگ خشک برگ‌بو که در آشپزی به‌کار می‌رود


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the dried leaf of one of two plants of the laurel family, used to season foods.

• leaf of the laurel or bay that is dried and used as a seasoning for food

جملات نمونه

1. Add bones, bay leaf, thyme, parsley, cloves, peppercorns, and water and bring just to a boil.
[ترجمه ترگمان]استخوان ها، برگ خلیج، آویشن، جعفری، peppercorns و آب اضافه کنید و فقط بجوشانید
[ترجمه گوگل]اضافه کردن استخوان ها، برگ های سرخ مایل به قرمز، آویشن، جعفری، میخک، فلفل، و آب و فقط به جوش آوردن

2. Add the baked beans, bay leaf, basil, garlic and parsley and simmer.
[ترجمه ترگمان]لوبیا پخته، برگ خلیج، ریحان، سیر و جعفری و simmer را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]لوبیا پخته، برگ نعناع، ​​ریحان، سیر و جعفری را اضافه کنید و بجوشانید

3. Remove bay leaf and serve over rice.
[ترجمه بهار] برگ بو را خارج کنید و روی برنج سرو کنید
[ترجمه ترگمان]برگ خلیج را بردارید و روی برنج بمالید
[ترجمه گوگل]برگ برنج را خرد کرده و برنج بریزید

4. Add peppercorns, bay leaf, juniper berries, and wine, cover partially, and simmer for 10 minutes.
[ترجمه ترگمان]peppercorns، برگ برگ بو، berries کوهی، و شراب اضافه کنید، تا حدی پوشش دهید و به مدت ۱۰ دقیقه آرام بگیرید
[ترجمه گوگل]پودر فلفل، برگ نعناع، ​​توت فرودرس، و شراب را اضافه کنید، تقریبا به مدت 10 دقیقه بپزدید

5. Gradually whisk in milk. Stir in onion, bay leaf and paprika.
[ترجمه ترگمان]به تدریج شیر را هل می دادند پیاز، برگ برگ بو و paprika را بریزید و هم بزنید
[ترجمه گوگل]به تدریج شستشو دهید پیاز، لازانا و پاپریک را بگذارید

6. Add lentils, thyme, and bay leaf.
[ترجمه ترگمان]عدس، آویشن و برگ کهر را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]عدس، آویشن و برگ خالی را اضافه کنید

7. Discard thyme, bay leaf and any mussels which have not opened.
[ترجمه ترگمان]thyme، برگ خلیج و سایر صدف ها را دور بریزید که باز نشده است
[ترجمه گوگل]تمشک، برگ خرد شده و هر غلاف که باز نشده است را از بین ببرید

8. I forgot to say take out the bay leaf before it sets.
[ترجمه ترگمان]یادم رفت بگویم قبل از اینکه هوا روشن شود، برگ خلیج را بیرون ببرم
[ترجمه گوگل]من فراموش کرده ام که قبل از اینکه برگردان برگ برگ را از آن بیرون بیاورم

9. Bay leaf is an excellent herb for mackerel.
[ترجمه ترگمان]برگ بی علف بسیار عالی برای ماهی خال است
[ترجمه گوگل]برگ خوری یک گیاه عالی برای ماهی خال مخالی است

10. Add a bay leaf to the soup.
[ترجمه ترگمان]یک برگ برگ بو به سوپ اضافه کنید
[ترجمه گوگل]برگ سوخاری را به سوپ اضافه کنید

11. Simmer gently for 2 more minutes, remove bay leaf and serve warm.
[ترجمه ترگمان]به آرامی به مدت ۲ دقیقه به آرامی حرکت کنید، برگ کهر را بردارید و گرم خدمت کنید
[ترجمه گوگل]به مدت 2 دقیقه شستشو به آرامی بنوشید، برگ را بردارید و خنک شود

12. Add bay leaf and vegetables expect celery. Simmer until soft.
[ترجمه ترگمان]برگ برگ بو و سبزیجات را اضافه کنید آن قدر نرم بود تا نرم
[ترجمه گوگل]کرفس را اضافه کنید و سبزیجات را کرفس بخورید شستشو تا نرم

13. Add the thyme, orange zest and the bay leaf.
[ترجمه ترگمان]آویشن، تراشه پوست پرتقال و برگ برگ بو را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]عدس، پرتقال نارنجی و برگ خلیج را اضافه کنید

14. Place the mussels in a large pan with the shallots, parsley, wine and bay leaf.
[ترجمه ترگمان]صدف ها را در یک ماهی تابه بزرگ با the، جعفری، شراب و برگ کهر قرار دهید
[ترجمه گوگل]گوسفندان را در یک تابه بزرگ با برگ های گلبرگ، جعفری، برگ و شراب قرار دهید


کلمات دیگر: