کلمه جو
صفحه اصلی

skitter


معنی : حرکت سریع، لیز خوری، پریدن وسرخوردن
معانی دیگر : (به ویژه روی آب) تند و سبک حرکت کردن، سریدن، جست وخیز، پریدن وسرخوردن بویژه بر سطح اب

انگلیسی به فارسی

حرکت سریع، جست وخیز، لیز خوری، پریدن وسرخوردن(بویژه بر سطح اب)


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: skitters, skittering, skittered
• : تعریف: to skip, bounce, or glide lightly and quickly over a surface.
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to cause to skitter.

• move rapidly over a surface, skim quickly across a surface; run or move quickly; cause a lure or baited hook to skip across the surface of the water (fishing)

مترادف و متضاد

حرکت سریع (اسم)
movement, skitter, sally

لیز خوری (اسم)
skitter

پریدن و سر خوردن (فعل)
skitter

جملات نمونه

1. Lizards skitter under bushes as I approach.
[ترجمه ترگمان]مارمولک در حالی که من به او نزدیک می شوم زیر بوته های خار وول می خورند
[ترجمه گوگل]مارمولک در زیر بوته ها به من نزدیک است

2. They skitter along, in a hurry, struggling to keep up with the powerful front end.
[ترجمه ترگمان]آن ها با عجله به راه افتادند و در حالی که تقلا می کردند تا با آن قسمت قوی جلو بروند، با عجله به راه افتادند
[ترجمه گوگل]آنها عجله دارند، در تلاشند تا با سر جلسه قدرتمند خود ادامه دهند

3. We disembark, dump the bags and skitter across town to the Field of Miracles. We have never been before.
[ترجمه ترگمان]ما از کشتی پیاده شدیم، کیسه ها و skitter را از شهر خارج کردیم تا به میدان سرای معجزات برویم ما هیچ وقت پیش هم نبودیم
[ترجمه گوگل]ما از قبر خارج می شویم، کیسه ها و اسکیت در سراسر شهر را به میدان معجزات رها کنیم ما هرگز قبل از این نبوده ایم

4. The paper reports that the roaches could skitter, wave their antenna, and even change size fromsmall and medium to hideously large.
[ترجمه ترگمان]این روزنامه گزارش می دهد که سوسک می توانند skitter را بگیرند و آنتن آن ها را تکان دهند و حتی اندازه fromsmall و متوسط را به طور وحشتناکی بزرگ کنند
[ترجمه گوگل]مقاله گزارش می دهد که قارچ ها می توانند اسکیت بورد، موج آنتن خود را، و حتی تغییر اندازه از کوچک و متوسط ​​به شدت زیاد

5. Geoff's eyes skitter over the surface.
[ترجمه ترگمان]چشم های جف بر روی سطح خم شدند
[ترجمه گوگل]چشمهای جف را بر روی سطح می بیند

6. Our feet skitter and our fingers slip on the icy ooze.
[ترجمه ترگمان]پاهای ما skitter و انگشتان ما روی شکاف یخی فرو می رود
[ترجمه گوگل]پاهای ما را تکان می دهد و انگشتان ما بر روی یخ یخ زده اند

7. Shaking the snow off their hair and coats, the girls skitter up the back stairs into the factory.
[ترجمه ترگمان]دخترها در حالی که برف را از روی موها و coats تکان می دادند، دخترها از پله های پشتی وارد کارخانه شدند
[ترجمه گوگل]دختران از پشت موی و کت و شلوار برف خود را به سمت کارخانه می کشند

8. With a sigh, Ronni pressed her own lips against them, feeling sparks of electricity skitter down her spine.
[ترجمه ترگمان]آراگون اهی کشید و لب هایش را بر روی آن ها فشرد، و جرقه از الکتریسیته در ستون فقراتش ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]با یک آه، روننی لب های خود را بر روی آنها فشار داد، احساس جرقه های الکتریکی را از بین می برد

9. Laundry hangs like wilted wildflowers over faltering balconies, and clusters of trash skitter up windswept drives.
[ترجمه ترگمان]Laundry مانند گل های پژمرده از فراز بالکن های لرزان آویزان است و دسته های سطل زباله، drives را به پیش می راند
[ترجمه گوگل]شستشوی لباس ها مانند بلورهای وحشی وحشی بر روی بالکن های خفیف و خوشه های سطل زباله و راننده های بادکش

10. You'll know that the pan is hot enough when a few drops of water thrown on the cooking surface skitter and evaporate quickly. Now you can add the oil.
[ترجمه ترگمان]شما می دانید که ماهی تابه به اندازه کافی داغ است که چند قطره آب به سطح آشپزخانه پاشیده می شود و به سرعت تبخیر می شود حالا می توانید روغن را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]شما می دانید که ظرف به اندازه کافی گرم است، هنگامی که چند قطره آب پرتاب شده روی سطح پخت و پز و سریع تبخیر می شود حالا شما می توانید نفت را اضافه کنید

11. They are canted 45 degrees and spaced so that as liquid streams through the channel, any suspended particles skitter into them and deflect to the right.
[ترجمه ترگمان]آن ها ۴۵ درجه و فاصله دارند به طوری که به صورت جریان مایع از طریق کانال، هر ذرات معلق به درون آن ها نفوذ کرده و در سمت راست منحرف می شوند
[ترجمه گوگل]آنها 45 درجه به سمت پایین انداخته می شوند تا به صورت جریان مایع از طریق کانال، هر ذره معلق به آنها نفوذ کند و به سمت راست حرکت کنند

12. Palate: Mature, with nectarine and apricot notes followed by an edgy finish where hints of mineral and peach skitter underneath. Intriguing wine.
[ترجمه ترگمان]و چون با nectarine و nectarine و notes و apricot و apricot و peach که در آن زیر و رو کرده بودند، by و mineral و هلو از آن به گوش می رسید ای ول - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]پالت بالغ، با یادداشت های نکتاراین و زردآلو و پس از آن به پایان رسیده است که در آن نکات ذرات معدنی و زیرزمینی هلو است شراب جذاب

13. Simon's eyes popped open in time to see a sleek gray shape skitter past, leap over Pryrates' boots and streak to the hatchway, where it bounded down into darkness.
[ترجمه ترگمان]چشمان سیمون به موقع باز شد و صورت خاکستری براقی را دید که از میان چکمه های براقش بیرون پرید و به طرف دهانه انبار رفت، جایی که آن را در تاریکی فرو برد
[ترجمه گوگل]چشمان سایمون در زمان باز می شود تا شاهد یک شکل قهوه ای خیره کننده در گذشته بگردیم، جهش هایی را روی چکمه های Pryrates و به چاله ای که در آن به تاریکی محدود شده است

پیشنهاد کاربران

مثل حیوانات کوچک فرز و سریع و بیصدا حرکت کردن

skitter across/down/along


کلمات دیگر: