کلمه جو
صفحه اصلی

tumour


معنی : دشبل، تومور
معانی دیگر : tumor دشپل، برامدگی، ورم، غده

انگلیسی به فارسی

( tumor ) دشپل، تومور، برآمدگی، ورم، غده


انگلیسی به انگلیسی

• abnormal swelling in any part of the body, growth, lump (alternate spelling for tumor)
a tumour is a mass of diseased or abnormal cells that has grown in a person's or animal's body.

مترادف و متضاد

دشبل (اسم)
tumor, gland, tumour

تومور (اسم)
growth, tumor, tumour

جملات نمونه

1. She died of a brain tumour.
[ترجمه ترگمان]اون از یه تومور مغزی مرده
[ترجمه گوگل]او از یک تومور مغزی فوت کرد

2. The tumour had shrunk to the size of a pea.
[ترجمه ترگمان]غده The به اندازه نخود سبز شده بود
[ترجمه گوگل]تومور به اندازه یک نخود کاهش یافته است

3. She developed a malignant breast tumour.
[ترجمه ترگمان]او تومور بدخیم رشد یافته بود
[ترجمه گوگل]او تومور پستان بدخیم را توسعه داد

4. He had an operation to remove a tumour.
[ترجمه ترگمان]او برای برداشتن یک تومور عملیاتی انجام داد
[ترجمه گوگل]او یک عمل برای حذف تومور داشت

5. She underwent an operation on a tumour in her left lung last year.
[ترجمه ترگمان]او در سال گذشته تحت یک تومور در شش سمت چپ او تحت عمل جراحی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]او سال گذشته عملیاتی بر روی یک تومور در ریه چپ او انجام داد

6. Matthew was wrongly diagnosed as having a brain tumour.
[ترجمه ترگمان]Matthew به اشتباه تشخیص داده شد که مبتلا به تومور مغزی است
[ترجمه گوگل]متی به اشتباه به عنوان یک تومور مغزی تشخیص داده شد

7. Her father died of a brain tumour.
[ترجمه ترگمان]پدر او براثر تومور مغزی فوت کرد
[ترجمه گوگل]پدرش از یک تومور مغزی فوت کرد

8. The surgeons operated on her for a tumour.
[ترجمه ترگمان]جراحان وی را برای یک تومور جراحی کردند
[ترجمه گوگل]جراحان بر روی او برای تومور عمل می کردند

9. It is not the primary tumour that kills, but secondary growths elsewhere in the body.
[ترجمه ترگمان]این تومور اولیه نیست که کشته شود، بلکه تومورهای ثانویه در جاه ای دیگر بدن وجود دارد
[ترجمه گوگل]این تومور اولیه نیست که کشتن است، بلکه رشد ثانویه در جاهای دیگر بدن است

10. Is the tumour malignant or benign?
[ترجمه ترگمان]آیا تومور بدخیم است یا خوش خیم؟
[ترجمه گوگل]آیا تومور بدخیم یا خوش خیم است؟

11. It wasn't cancer, only a benign tumour.
[ترجمه ترگمان]سرطان تنها یک تومور خوش خیم بود
[ترجمه گوگل]سرطان، تنها یک تومور خوش خیم نبود

12. They found a malignant tumour in her breast.
[ترجمه ترگمان]یه تومور بدخیم در سینه اش پیدا کردن
[ترجمه گوگل]آنها تومور بدخیم را در پستان یافتند

13. His wife died from a brain tumour.
[ترجمه ترگمان]همسر او براثر تومور مغزی درگذشت
[ترجمه گوگل]همسرش از یک تومور مغزی فوت کرد

14. She has had the tumour removed.
[ترجمه ترگمان] اون تومور رو برداشته
[ترجمه گوگل]او تومور را حذف کرده است

15. Aspirin may discourage tumour growth in some types of cancer.
[ترجمه ترگمان]آسپرین ممکن است رشد تومور را در برخی از انواع سرطان ها دلسرد کند
[ترجمه گوگل]آسپرین ممکن است رشد تومور را در برخی از انواع سرطان تخفیف دهد


کلمات دیگر: