کلمه جو
صفحه اصلی

troublous


معنی : مزاحم، پر زحمت، پر دردسر، رنجه اور
معانی دیگر : (ادبی)، ناراحت، آشفته، منقلب، طاقت فرسا

انگلیسی به فارسی

رنجه اور، پر زحمت، طاقت فرسا، پردردسر، مزاحم


مشکل، رنجه اور، پر زحمت، مزاحم، پر دردسر


انگلیسی به انگلیسی

• (archaic) not relaxed, not settled; restless; annoying

مترادف و متضاد

مزاحم (صفت)
troublesome, annoying, pesky, obtrusive, bothersome, molesting, tiresome, troublous, importunate, hindering, worrisome

پر زحمت (صفت)
difficult, laborious, heavy, arduous, grinding, toilsome, effortful, ponderous, troublous

پر دردسر (صفت)
difficult, bothersome, troublous

رنجه اور (صفت)
troublous

جملات نمونه

1. The troublous society made a good opportunity for religion spread.
[ترجمه ترگمان]جامعه troublous فرصت خوبی برای گسترش مذهب به وجود آورد
[ترجمه گوگل]جامعه مضطرب فرصت خوبی برای گسترش دین فراهم کرد

2. The bringing together of troublous times and the return of the Jews to the Land removes any doubt.
[ترجمه ترگمان]با گردهم آوردن زمان اغتشاش و بازگشت یهودیان به سرزمین هر گونه شک و تردید را از بین می برد
[ترجمه گوگل]جمع آوری زمان های سخت و بازگشت یهودیان به سرزمین، هر گونه شک و تردید را از بین می برد

3. In troublous times people grow intoxicated there more on words than on wine.
[ترجمه ترگمان]در زمان اغتشاش، مردم بیش از مستی بر روی کلمات مست می شوند
[ترجمه گوگل]در زمان ناراحت، مردم در آن لحظات بیش از شراب در حال نوشیدن هستند

4. It may be worthwhile also in these troublous times to write down his severe criticism on war, which he called "that most cruel madness".
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است در این زمان اغتشاش و اغتشاش، انتقاد شدید خود را از جنگ، که او آن را \"that دیوانگی\" می نامید، بنویسد
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است در این دوره های پر دردسر ارزشمند باشد تا انتقاد شدید خود را درباره جنگ بیان کند، که او آن را �جنون بی رحمانه� نامید

5. Some troublous uprore, Whereto he drew in haste it to agree.
[ترجمه ترگمان]بعضی از uprore در فضا می پیچید و با شتاب آن را به سوی خود می کشید تا با آن موافقت کند
[ترجمه گوگل]برخی از مشکلاتی که موجب تحریک آنها می شود، به توافق برسند

6. The troublous feeling is due to the disturbance of outer world.
[ترجمه ترگمان]این احساس آشفتگی ناشی از آشفتگی دنیای بیرون است
[ترجمه گوگل]احساس ناراحتی ناشی از اختلال در جهان بیرونی است

7. The ah, China, really is a troublous times this year.
[ترجمه ترگمان]آه، چین واقعا امسال زمان آشوب انگیزی است
[ترجمه گوگل]آه، چین، واقعا سال های پر دردسر است

8. These are troublous times.
[ترجمه ترگمان] این دوران \"troublous\" - ه
[ترجمه گوگل]این ها زمان های پر دردسر هستند

9. Besides, this thesis considers that James's sense of non-identity and crisis can be regarded as his modern feelings and they roots in his troublous times and his self-exiled life as an artist.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این پایان نامه در نظر دارد که احساس جیمز از عدم هویت و بحران می تواند به عنوان احساسات مدرن او در نظر گرفته شود و آن ها در دوران اغتشاش او و زندگی خود در تبعید به عنوان یک هنرمند ریشه می گیرند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، این پایان نامه معتقد است که احساس عدم هویت و بحران جیمز را می توان به عنوان احساسات مدرن او در نظر گرفت و آنها در دوران سخت و زندگی خود به عنوان یک هنرمند ریشه دارد

10. All we came from the 6th police station. . . . . . in leaving here is a troublous matter, so we should look after this.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که ما از ایستگاه ششم پلیس اومدیم اینجا در حال ترک کردن یک موضوع troublous، پس ما باید دنبال این بگردیم
[ترجمه گوگل]همه ما از 6 ایستگاه پلیس آمدیم در ترک این مسئله مشکل است، بنابراین ما باید از این مراقبت کنیم

11. With the capitalist country's aggression, the contradiction of national and the class and also all kinds of contradictories in society, the political in Mongolia become troublous more and more.
[ترجمه ترگمان]با پرخاش کشور سرمایه داری، تناقض میان ملت و طبقه و همچنین همه انواع of در جامعه، سیاسی در مغولستان، بیش از پیش به دردسر تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]با تهاجم سرزمینی سرمایه داری، تناقض ملی و طبقه و همچنین انواع اختلافات در جامعه، سیاسی در مغولستان بیشتر و بیشتر ناراحت می شود

12. Traditional Chinese Lineages in the late Qing Dynasty changed again when impacted by the troublous times.
[ترجمه Eda] دودمان سنتی چینی در اواخر سلسله چینگ، زمانی که تحت تاثیر دوران پر دردسر قرار گرفت، دوباره تغییر کرد.
[ترجمه ترگمان]باستان شناسان چینی سنتی در سلسله کینگ، زمانی که تحت تاثیر دوران اغتشاش قرار گرفتند، دوباره تغییر کردند
[ترجمه گوگل]خط سنتی چینی در سلسله اواخر چینگ هنگامی که در زمان ناراحتی رخ داد، دوباره تغییر کرد

13. Seeing that I asked Fishhook away mysteriously, they followed us secretly and now they wanted to leave this troublous corsair with Caesar.
[ترجمه ترگمان]با دیدن اینکه من از او خواهش کردم به طور مرموزی فرار کند، آن ها ما را مخفیانه تعقیب کردند و حالا آن ها می خواستند این دزد دریایی را با سزار ترک کنند
[ترجمه گوگل]دیدن که من خواسته فیش هوک دور به طرز مرموزی، آنها ما را دنبال مخفیانه و در حال حاضر آنها می خواستند به ترک این زحمت کشتی دزدان دریایی با سزار


کلمات دیگر: