اندرو کارنگی (سرمایه دار و انسان دوست امریکایی - زاده ی اسکاتلند)
carnegie
اندرو کارنگی (سرمایه دار و انسان دوست امریکایی - زاده ی اسکاتلند)
انگلیسی به فارسی
اندرو کارنگی (سرمایهدار و انسان دوست آمریکایی - زادهی اسکاتلند)
کارنگی
انگلیسی به انگلیسی
• family name; andrew carnegie (1835-1919), scottish born american steel manufacturer and philanthropist; dale carnegie (1888-1955), united states writer and educator of courses in self-improvement and corporate training programs; town in georgia (usa)
جملات نمونه
1. She was appearing in concert at Carnegie Hall.
[ترجمه ترگمان]او در کنسرت در تالار کارنگی ظاهر شد
[ترجمه گوگل]او در کنسرت در Carnegie Hall ظاهر شد
[ترجمه گوگل]او در کنسرت در Carnegie Hall ظاهر شد
2. She's making her New York debut at Carnegie Hall.
[ترجمه ترگمان]او اولین کار نیویورک را در سالن کارنگی انجام داد
[ترجمه گوگل]او اولین کار خود را در نیویورک انجام می دهد
[ترجمه گوگل]او اولین کار خود را در نیویورک انجام می دهد
3. Carnegie heroes are recognized for trying to save lives while risking their own.
[ترجمه ترگمان]قهرمانان کارنگی به خاطر تلاش برای نجات جان خود و به خطر انداختن جان خود به رسمیت شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]قهرمانان کارنگی برای تلاش برای نجات جان خود در حالی که خودشان را خطرناک می دانند، شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]قهرمانان کارنگی برای تلاش برای نجات جان خود در حالی که خودشان را خطرناک می دانند، شناخته می شوند
4. Andrew Carnegie has been called the patron saint of compassionate capitalism.
[ترجمه ترگمان]اندرو کارنگی به نام قدیس حامی سرمایه داری دلسوز خوانده شده است
[ترجمه گوگل]اندرو کارنگی به عنوان سرپرست سرمایهداری دلسوز نامگذاری شده است
[ترجمه گوگل]اندرو کارنگی به عنوان سرپرست سرمایهداری دلسوز نامگذاری شده است
5. Carnegie completes review of science - government ties Washington.
[ترجمه ترگمان]کارنگی بررسی روابط علمی - دولتی واشنگتن را به اتمام رساند
[ترجمه گوگل]کارنگی بررسی روابط علمی و دولتی واشنگتن را کامل می کند
[ترجمه گوگل]کارنگی بررسی روابط علمی و دولتی واشنگتن را کامل می کند
6. The Carnegie Hero awards are given to those who risk their lives to save others.
[ترجمه ترگمان]جوایز قهرمانی کارنگی به کسانی داده می شود که جانشان را به خطر می اندازند تا دیگران را نجات دهند
[ترجمه گوگل]جایزه قهرمان کارنگی به کسانی که به زندگی خود ریسک می کنند برای نجات دیگران داده می شود
[ترجمه گوگل]جایزه قهرمان کارنگی به کسانی که به زندگی خود ریسک می کنند برای نجات دیگران داده می شود
7. Foundations set up by magnates such as Carnegie and Rockefeller provided most of the funding for the arts in the US.
[ترجمه ترگمان]Foundations که توسط magnates مانند کارنگی و راکفلر تاسیس شدند، بیشتر بودجه خود را برای هنرهای آمریکا فراهم کردند
[ترجمه گوگل]بنیادهای ایجاد شده توسط مگنتهای نظیر کارنگی و راکفلر، بیشترین کمک مالی را برای هنر در ایالات متحده انجام دادند
[ترجمه گوگل]بنیادهای ایجاد شده توسط مگنتهای نظیر کارنگی و راکفلر، بیشترین کمک مالی را برای هنر در ایالات متحده انجام دادند
8. Carnegie Hall is entwined completely with the artistic growth of this country.
[ترجمه ترگمان]تالار کارنگی به طور کامل با رشد هنری این کشور در ارتباط است
[ترجمه گوگل]کارنگی هال به طور کامل با رشد هنری این کشور مشتاق است
[ترجمه گوگل]کارنگی هال به طور کامل با رشد هنری این کشور مشتاق است
9. In 187 when Scott asked Carnegie for financial help, Carnegie turned down his former mentor.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۷ هنگامی که اسکات از کارنگی برای کمک مالی خواست، کارنگی mentor سابقش را رد کرد
[ترجمه گوگل]در سال 187 هنگامی که اسکات از کارنگی برای کمک مالی درخواست کرد، کارنگی مربی سابق خود را رد کرد
[ترجمه گوگل]در سال 187 هنگامی که اسکات از کارنگی برای کمک مالی درخواست کرد، کارنگی مربی سابق خود را رد کرد
10. In 1853 Andrew Carnegie met Thomas Scott, a young superintendent of the Pennsylvania Railroad.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۵۳ نام توماس اسکات، رئیس جوان راه آهن پنسیلوانیا، را ملاقات کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1853 اندرو کارنگی با توماس اسکات، سرپرست جوان پل راه آهن پنسیلوانیا ملاقات کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1853 اندرو کارنگی با توماس اسکات، سرپرست جوان پل راه آهن پنسیلوانیا ملاقات کرد
11. Although Carnegie said he favored unions, he backed the goal of his deputy, Henry Clay Frick, of regaining unchallenged control over the plant.
[ترجمه ترگمان]اگرچه کارنگی گفته بود که طرفدار اتحادیه ها است، او از هدف خود، هنری کلی فریک، به دست آوردن کنترل بلامنازع در کارخانه حمایت کرد
[ترجمه گوگل]گرچه کارنگی گفت که او به اتحادیه علاقه مند است، او از اهداء معاون وی هنری کلای فریک، از بازگرداندن کنترل بی نظیر این گیاه حمایت کرد
[ترجمه گوگل]گرچه کارنگی گفت که او به اتحادیه علاقه مند است، او از اهداء معاون وی هنری کلای فریک، از بازگرداندن کنترل بی نظیر این گیاه حمایت کرد
12. Previous versions of Carnegie Mellon 's modsnakes have already been tested in training exercises for disasters.
[ترجمه ترگمان]نسخه های قبلی modsnakes ملون در تمرینات آموزشی برای بلایای طبیعی مورد آزمایش قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]نسخه های قبلی ماندانکاهای کارنگی ملون در تمرینات آموزشی برای بلایای طبیعی مورد آزمایش قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]نسخه های قبلی ماندانکاهای کارنگی ملون در تمرینات آموزشی برای بلایای طبیعی مورد آزمایش قرار گرفته اند
13. Proliferation News and Resources. Carnegie Endowment for International Peace.
[ترجمه ترگمان]انتشار اخبار و منابع بنیاد کارنگی برای صلح بین المللی
[ترجمه گوگل]اخبار و منابع انکشافی صندوق کارنگی برای صلح بین المللی
[ترجمه گوگل]اخبار و منابع انکشافی صندوق کارنگی برای صلح بین المللی
14. The Carnegie foundation has published the undergraduate instructional program recently.
[ترجمه ترگمان]بنیاد کارنگی اخیرا برنامه آموزشی دوره کارشناسی را منتشر کرده است
[ترجمه گوگل]بنیاد کارنگی اخیرا برنامه آموزشی دوره کارشناسی را منتشر کرده است
[ترجمه گوگل]بنیاد کارنگی اخیرا برنامه آموزشی دوره کارشناسی را منتشر کرده است
15. She rounded off the tour with a concert at Carnegie Hall.
[ترجمه ترگمان]او تور را با کنسرت در تالار کارنگی ترک کرد
[ترجمه گوگل]او تور را با یک کنسرت در Carnegie Hall گرد کرد
[ترجمه گوگل]او تور را با یک کنسرت در Carnegie Hall گرد کرد
کلمات دیگر: