کلمه جو
صفحه اصلی

tuneful


معنی : شیرین، خوش اهنگ، ملیح، خوش الحان
معانی دیگر : خوش نوا، خوش آهنگ، موزون، آهنگین، بانوا

انگلیسی به فارسی

خوش اهنگ، شیرین، ملیح، خوش الحان، بانوا


غم انگیز، خوش الحان، شیرین، خوش اهنگ، ملیح


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: tunefully (adv.), tunefulness (n.)
(1) تعریف: full of melody or tune.
متضاد: tuneless
مشابه: harmonious

(2) تعریف: producing musical sounds or tunes.
متضاد: tuneless
مشابه: melodious

• musical, melodious; producing melody
a tuneful piece of music contains pleasant and memorable tunes.

مترادف و متضاد

شیرین (صفت)
sweet, fresh, amiable, sugary, luscious, soft, saccharine, tuneful, dulcet, mellifluous, mellifluent, sweetish

خوش اهنگ (صفت)
concordant, tunable, tuneable, canorous, melodic, tuneful, dulcet, harmonic, melliferous

ملیح (صفت)
graceful, sugary, melodic, tuneful, dulcet, mellifluous, melodious

خوش الحان (صفت)
tuneful

melodic, melodious


Synonyms: canorous, catchy, dulcet, euphonic, euphonious, harmonic, harmonious, in tune, musical, pleasing, pleasing to the ear, resonant, songful, sonorous, sweet-sounding, symphonic, symphonious, tuned, well-tuned


جملات نمونه

1. Wonderfully melodic and tuneful, his songs have made me weep.
[ترجمه ترگمان]فوق العاده خوش آهنگی و tuneful آهنگ های او مرا به گریه واداشت
[ترجمه گوگل]شگفت انگیز ملودیک و صدای جیر جیر، آهنگ های او مرا گریه کرد

2. The first track on the album is surprisingly tuneful.
[ترجمه ترگمان]اولین رد در آلبوم به طرز شگفت آوری tuneful است
[ترجمه گوگل]اولین آهنگ آلبوم شگفت انگیز است

3. Moszkowski's very skillful, tuneful Concerto divides responsibility fairly between piano and orchestra.
[ترجمه ترگمان]کنسرتو بسیار ماهر و tuneful مسئولیت را به طور عادلانه بین پیانو و ارکستر تقسیم می کند
[ترجمه گوگل]کنسرتو بسیار بامزه و سازنده Moszkowski تقسیم مسئولیت نسبتا بین پیانو و ارکستر است

4. Audiences loved its tuneful melodies and bravura writing.
[ترجمه ترگمان]تماشاگران آهنگ های tuneful و نوشته های bravura را دوست داشتند
[ترجمه گوگل]مخاطبان دوست داشتند ملودی های زرق و برق دار و نوشتن برورا را دوست داشت

5. Country singer Travis Tritt has a few tuneful moments on a bar stage.
[ترجمه ترگمان]تراویس Tritt (تراویس Tritt)، خواننده کانتری لحظات خوش tuneful را در صحنه نوار دارد
[ترجمه گوگل]تریس تریت، خواننده کشور، چندین لحن تکان دهنده در یک نوار دارد

6. Make it more tuneful and interesting but without losing the connection with the movement.
[ترجمه ترگمان]آن را more و جالب کنید، اما بدون از دست دادن ارتباط با این جنبش
[ترجمه گوگل]آن را جالب تر و جالب تر می کند اما بدون از دست دادن ارتباط با جنبش

7. Surprisingly the outcome is coherent and tuneful, with the strangle of guitars contrasting quite beautifully with the relaxed voice.
[ترجمه ترگمان]به طور شگفت انگیز، نتیجه منسجم و پرطنین است، با صدای گیتار که کاملا با صدای آرام همخوانی دارد
[ترجمه گوگل]به طرز شگفتآمیزی، نتیجه منحصر به فرد و غم انگیز است، با خفه کردن گیتارها کاملا با زیبایی متناسب با صدای آرام

8. James Blennerhassett will also be performing with the tuneful twosome.
[ترجمه ترگمان]جیمز Blennerhassett نیز با the tuneful بازی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]جیمز بلننهرست نیز با دوزخ صدای جادوگر اجرا خواهد شد

9. Again, it provides a very colourful and tuneful memento for those who loved their theatrical experience.
[ترجمه ترگمان]دوباره، یک یادبود بسیار رنگارنگ و tuneful برای کسانی که تجربه نمایشی شان را دوست دارند، فراهم می کند
[ترجمه گوگل]باز هم، این یک یادگاری بسیار رنگارنگ و متکبر برای کسانی که تجربه تئاتر خود را دوست داشتند فراهم می کند

10. The singing of Eric and Noriko Sakai is tuneful. Noriko Sakai's singing in Mandarin is also amazing.
[ترجمه ترگمان]آواز اریک و Noriko Sakai tuneful است خواندن Noriko Sakai در ماندارین نیز شگفت انگیز است
[ترجمه گوگل]آواز اریک و نوریکا ساکای آواز خواندن است آواز نوریو ساکایی در ماندارین نیز شگفت انگیز است

11. We can ill affored to lose tuneful wind - pipes like yours when they fall among us.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم وقتی که آن ها در میان ما به هم می خورند pipes را از دست بدهم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم بیمار را از بین ببریم تا بادکنک های دلپذیر را از دست بدهیم

12. He favours female vocalists, slow tempos, lush arrangements of tuneful melodies in the jazz-soul idiom.
[ترجمه ترگمان]او favours زنانه، tempos کند، نظم و ترتیب lush را در لهجه جاز اجر می کند
[ترجمه گوگل]او از خواننده های زنانه، سرعت های آرام، ترفند های سرسختانه ملودی های ملودی در اصطلاحات روان جاز علاقه مند است

13. Sure, the conversation might not have been much, but the songs were tuneful.
[ترجمه ترگمان]البته، گفت وگو ممکن نبود، اما آوازها tuneful
[ترجمه گوگل]مطمئنا، گفتگو ممکن است خیلی زیاد نباشد، اما آهنگ ها غم انگیز بودند

14. I had read in some work of Herbert Spencer's that speech takes on tuneful inflexions whenever emotion comes into play.
[ترجمه ترگمان]من در برخی از آثار هربرت اسپنسر خوانده بودم که هر زمان که احساس به بازی در می آید inflexions tuneful را می گیرد
[ترجمه گوگل]من در بعضی از کارهای هربرت اسپنسر خواندم که این سخن هر زمان که احساسات به بازی می انجامد، بر روی غلبه های غم انگیز قرار می گیرد

15. The all important area of sound quality can be categorized as bright, vibrant, and just plain fun to listen to, with a tuneful deep bass.
[ترجمه ترگمان]تمام بخش های مهم کیفیت صدا را می توان به عنوان یک سرگرمی، چالاک و ساده دسته بندی کرد تا به صدای بم tuneful پرطنین گوش دهد
[ترجمه گوگل]تمام زمینه های مهم کیفیت صدا را می توان به عنوان روشن، پر جنب و جوش، و فقط سرگرم کننده ساده به گوش دادن، با یک باس عمیق غم انگیز طبقه بندی شده است

پیشنهاد کاربران

نشاط انگیز خواندن، با سبک ملودی
lilt
tunably

خوش آهنگ، موزون، خوش الحان
If you whistle melodically, in a way that sounds lovely to people who hear it, your whistle is tuneful. You might describe a new album from your favorite band as being full of tuneful songs, or the birds in your yard as making tuneful chirps and tweets


کلمات دیگر: