کلمه جو
صفحه اصلی

tumid


معنی : ورم کرده، باد کرده، متورم، پر اب و تاب، ورقلنبیده، اماس کرده، اماسیده
معانی دیگر : آماسیده، آماس کرده، ورم دار، tumescent بادکرده، مطنطن

انگلیسی به فارسی

( tumescent ) بادکرده، اماس کرده، اماسیده، ورم کرده، متورم، ورقلنبیده، پراب وتاب، مطنطن


تودو، اماس کرده، اماسیده، ورم کرده، متورم، ورقلنبیده، باد کرده، پر اب و تاب


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: tumidly (adv.), tumidity (n.), tumidness (n.)
(1) تعریف: swollen or enlarged, as a part or organ.

- a tumid abdomen
[ترجمه ترگمان] شکم پر از شکم
[ترجمه گوگل] شکم تنگ شده

(2) تعریف: of a protruding or bulging shape.

- banners tumid in the breeze
[ترجمه ترگمان] پرچم ها در باد تکان می خوردند،
[ترجمه گوگل] آگهی ها در نسیم شبیه سازی می شوند

(3) تعریف: pompous or bombastic; overblown; turgid.

- tumid oratory
[ترجمه ترگمان] سخنوری و فصاحت،
[ترجمه گوگل] تودار روحانی

• swollen, puffy; bombastic; bulging

مترادف و متضاد

ورم کرده (صفت)
angry, swollen, tumescent, blubbery, blown, distent, nodular, tumid

باد کرده (صفت)
ventricular, tumescent, baggy, puffy, billowy, bouffant, protuberant, ventricose, turgid, tumid, turgescent

متورم (صفت)
inflamed, swollen, inflated, ventricose, dropsical, turgid, gouty, tumorous, tumid, turgescent, torose, tumefacient

پر اب و تاب (صفت)
tumescent, flatulent, rotund, magniloquent, ornate, grandiose, tumid

ورقلنبیده (صفت)
tumescent, tumid, stalk-eyed

اماس کرده (صفت)
swollen, tumescent, tumid

اماسیده (صفت)
tumescent, tumid

جملات نمونه

1. The intragastric tumid type again can be classified into protuberant, two peaks and fungoid subgroup.
[ترجمه ترگمان]این گروه را می توان دوباره به صورت protuberant، دو قله و زیر گروه fungoid طبقه بندی کرد
[ترجمه گوگل]نوع بازدارنده داخل معده مجددا می تواند به پروتئین، دو قله و زیر گروه قارچی تقسیم شود

2. My eyelid has been tumid since yesterday.
[ترجمه ترگمان]پلک می زنم از دیروز تا حالا پلک زدن
[ترجمه گوگل]پلک من از دیروز خیس شده است

3. They tumid off the main highway onto a winding gravel road.
[ترجمه ترگمان]از بزرگراه اصلی خارج شدند و روی جاده شنی پرپیچ و خمی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها از بزرگراه اصلی بر روی جاده سیمانی پیچ خورده رد می شوند

4. Mother couldn't help sobbing. Wiping her red and tumid eyes full of blood streaks, she said, "Your father has just fallen asleep, always hurt to wake up more than ten times a night. "
[ترجمه ترگمان]مادر نتوانست جلوی گریه خود را بگیرد او با چشمان قرمز و tumid پر از رگه های خون را پاک کرد و گفت: \" پدرت الان خوابیده و هر شب بیش از ده بار از خواب بیدار می شود \"
[ترجمه گوگل]مادر نمیتواند گریه کند او گفت: پاک کردن چشم های قرمز و رعد و برقش پر از رگه های خون، 'پدر شما فقط خوابید، همیشه صدمه به بیش از ده بار در شب بیدار شدم '

5. Schoolboy how pouch of purify black, tumid ?
[ترجمه ترگمان]چه کیسه purify، tumid؟
[ترجمه گوگل]دانش آموز چگونه کیسه تمیز کردن سیاه و سفید، تودوزی؟

6. My eyelid has been tumid since yesterday. This morning it became worse. So painful!
[ترجمه ترگمان]پلک می زنم از دیروز تا حالا پلک زدن امروز صبح حالش بدتر شد خیلی دردناک است!
[ترجمه گوگل]پلک من از دیروز خیس شده است امروز صبح بدتر شد خیلی دردناک!

7. Conclusion The anti-inflammatory treatment is an effective way for dynamic observation of the changes of single tumid pneumonitis foci.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری رفتار ضد التهاب یک راه موثر برای مشاهده پویا تغییرات واحد tumid pneumonitis است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری درمان ضد التهابی یک روش مؤثر برای مشاهده پویا تغییرات فون های پنومونیت تودوزی است

8. Flower of choice mint, gold and pleasant chrysanthemum and so on can eliminate oil of tumid plant essence of life to massage, hold concurrently lightsome with life-giving effect, very appropriate.
[ترجمه ترگمان]گل انتخاب نعناع، طلا و chrysanthemum مطبوع و به همین دلیل می تواند عصاره عصاره گیاهان of را از بین ببرد و همزمان با اثر بخشیدن به زندگی همزمان شود
[ترجمه گوگل]گل از نعناع انتخابی، گل طلایی و دلپذیر گل داودی و غیره می تواند از روغن گیاه تودوز گیاه زندگی را به ماساژ حذف، نگه داشتن همزمان چشمگیر با اثر زایمان، بسیار مناسب است

9. Every new device on the market is, to return to Eliot, "Filled with fancies and empty of meaning / Tumid apathy with no concentration".
[ترجمه ترگمان]هر دستگاه جدیدی که در بازار است، بازگشت به الیوت است، \"پر شده از تخیلات و خالی از بی علاقگی و بی علاقگی بدون تمرکز\"
[ترجمه گوگل]هر دستگاه جدیدی در بازار است، برای بازگشت به الیوت، 'پر از فانتزی و خالی از معنی / بی نظمی Tumid ​​بدون تمرکز'

10. Before 199 Mdm Woo was in very poor health and had insomnia. She often caught cold, fever, sore throat and tumid stomach.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه ۱۹۹ و وو Mdm برای بی خوابی بسیار ضعیف باشد و بی خوابی داشته باشد اغلب سرما، تب و گلو درد می کرد
[ترجمه گوگل]قبل از 199 Mdm وو در سلامت بسیار ضعیف بود و بی خوابی داشت او اغلب سرد، تب، گلو درد و معده خیس را گرفت


کلمات دیگر: