علاوه بر آسیب رساندن توهین هم کردن
add insult to injury
علاوه بر آسیب رساندن توهین هم کردن
انگلیسی به انگلیسی
• hit someone when he is already down, hurt someone even more than he is already hurt
جملات نمونه
1. To add insult to injury, the penalty was awarded to the other side.
[ترجمه ترگمان]برای اضافه کردن توهین به جراحت، جریمه به طرف دیگر داده می شود
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن توهین به آسیب، مجازات به طرف دیگر اعطا شد
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن توهین به آسیب، مجازات به طرف دیگر اعطا شد
2. She not only deceived him but, to add insult to injury, allowed him to pay for her meal.
[ترجمه ترگمان]نه تنها او را فریب می داد بلکه به او توهین کرده بود و به او اجازه می داد که پول غذای خود را بپردازد
[ترجمه گوگل]او نه تنها او را فریب داد، بلکه به اضافه کردن توهین به آسیب، اجازه داد او را برای وعده غذایی خود بپردازد
[ترجمه گوگل]او نه تنها او را فریب داد، بلکه به اضافه کردن توهین به آسیب، اجازه داد او را برای وعده غذایی خود بپردازد
3. To add insult to injury the roof leaked.
[ترجمه ترگمان]برای اضافه کردن توهین به آسیبی که به سقف درز کرده بود
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن توهین به آسیب، سقف نشت کرد
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن توهین به آسیب، سقف نشت کرد
4. To add insult to injury the hypnotist claimed Kylie had failed to pay the consultation bill.
[ترجمه ترگمان]برای اضافه کردن توهین به مجروح شدن، هیپنوتیزم ادعا کرد که کایلی نتوانست لایحه مشاوره را پرداخت کند
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن توهین به آسیب هیپنوتیزم ادعا کرد که کایلی در پرداخت قبض لایحه مشکلی نداشته است
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن توهین به آسیب هیپنوتیزم ادعا کرد که کایلی در پرداخت قبض لایحه مشکلی نداشته است
5. To add insult to injury, Alan's not even entitled to unemployment benefit.
[ترجمه ترگمان]برای اضافه کردن توهین به جراحت، آلن حتی حق بیکاری را ندارد
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن توهین به آسیب، آلن حتی حق بیمه بیکاری ندارد
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن توهین به آسیب، آلن حتی حق بیمه بیکاری ندارد
6. The, to add insult to injury, it started raining heavily.
[ترجمه ترگمان]برای اضافه کردن توهین به جراحت، باران به شدت شروع به باریدن کرد
[ترجمه گوگل]این، برای اضافه کردن توهین به آسیب، به شدت بارانی شد
[ترجمه گوگل]این، برای اضافه کردن توهین به آسیب، به شدت بارانی شد
7. To add insult to injury, our family health services authority is returning our claims for Haemophilus influenzae type B immunisation unpaid.
[ترجمه ترگمان]برای اضافه کردن توهین به جراحت، اداره خدمات بهداشتی خانواده ما ادعاهای خود را برای Haemophilus نوع B بدون دریافت واکسن دریافت می کند
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن توهین به آسیب، مقامات خدمات بهداشتی خانواده ما درخواست های خود را برای واکسیناسیون نوع B آنفولانزای Haemophilus influenzae بدون پرداخت بدون پرداخت هزینه می پردازند
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن توهین به آسیب، مقامات خدمات بهداشتی خانواده ما درخواست های خود را برای واکسیناسیون نوع B آنفولانزای Haemophilus influenzae بدون پرداخت بدون پرداخت هزینه می پردازند
8. To add insult to injury, Palace, attacking with renewed vigour, were then awarded a doubtful penalty.
[ترجمه ترگمان]برای افزودن توهین به صدمه، کاخ، حمله با انرژی تجدید شده، سپس یک پنالتی مشکوک به او اهدا شد
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن توهین به آسیب، قصر، با نیروی تازه ای مورد حمله قرار گرفت، سپس به مجازات مشکوک اعطا شد
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن توهین به آسیب، قصر، با نیروی تازه ای مورد حمله قرار گرفت، سپس به مجازات مشکوک اعطا شد
9. And to add insult to injury, MercuryRet - rograde, an astral condition infamous for frustration - n, exacerbate - s existing tensions.
[ترجمه ترگمان]و برای اضافه کردن توهین به جراحت، MercuryRet - rograde، یک شرط astral رسوا کننده برای سرخوردگی - n، تنش های موجود را تشدید می کند
[ترجمه گوگل]و برای اضافه کردن توهین به آسیب، MercuryRet - rograde، یک وضعیت عاطفی که برای سرخوردگی پشیمان است - تنش های موجود را تشدید می کند
[ترجمه گوگل]و برای اضافه کردن توهین به آسیب، MercuryRet - rograde، یک وضعیت عاطفی که برای سرخوردگی پشیمان است - تنش های موجود را تشدید می کند
10. He fell at the beginning of the race add insult to injury, he came in last.
[ترجمه ترگمان]او در ابتدای مسابقه سقوط کرد و به جراحت ضربه زد و سرانجام وارد شد
[ترجمه گوگل]او در ابتدای مسابقه سقوط کرد و او را به آسیب رساند
[ترجمه گوگل]او در ابتدای مسابقه سقوط کرد و او را به آسیب رساند
11. First, the basement flooded, and then, add insult to injury, a pipe burst in the kitchen.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، زیرزمین به زیر آب رفت و بعد به جراحت تبدیل شد، یک لوله در آشپزخانه منفجر شد
[ترجمه گوگل]ابتدا زیرزمین آب گرفتند، و پس از آن، توهین به آسیب، یک لوله در آشپزخانه را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]ابتدا زیرزمین آب گرفتند، و پس از آن، توهین به آسیب، یک لوله در آشپزخانه را اضافه کنید
12. To add insult to injury, the Bureau of Labour Statistics now says 36000 more jobs were lost than it first estimated in the year to last March.
[ترجمه ترگمان]دفتر آمار حزب کارگر برای اضافه کردن توهین به جراحت می گوید که ۳۶۰۰۰ شغل بیشتر از اولین بار در سال گذشته تا مارس گذشته از بین رفته است
[ترجمه گوگل]دفتر آمار آمار کار می گوید برای اضافه کردن توهین به آسیب، در حال حاضر 36000 شغل دیگر از دست داده اند که از ابتدای سال تا ماه مارس برآورد شده است
[ترجمه گوگل]دفتر آمار آمار کار می گوید برای اضافه کردن توهین به آسیب، در حال حاضر 36000 شغل دیگر از دست داده اند که از ابتدای سال تا ماه مارس برآورد شده است
13. Later, to add insult to injury, an expert in Munchausen by proxy decided, simply by watching a television programme, that it was actually Sally Clark's husband who did it.
[ترجمه ترگمان]کمی بعد، برای اضافه کردن توهین به جراحت، یک متخصص در Munchausen by به سادگی با نگاه کردن به یک برنامه تلویزیونی به این نتیجه رسید که آن واقعا شوهر سالی است که این کار را کرد
[ترجمه گوگل]بعدها، به منظور افزودن توهین به آسیب، یک متخصص در مونچوسن توسط پروکسی، به سادگی با تماشای یک برنامه تلویزیونی تصمیم گرفت که شوهر واقعی سالی کلارک آن را انجام دهد
[ترجمه گوگل]بعدها، به منظور افزودن توهین به آسیب، یک متخصص در مونچوسن توسط پروکسی، به سادگی با تماشای یک برنامه تلویزیونی تصمیم گرفت که شوهر واقعی سالی کلارک آن را انجام دهد
14. To add insult to injury they also took their jailer with them.
[ترجمه ترگمان]برای اضافه کردن توهین به جراحت نیز زندانبان خود را باخود بردند
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن توهین به آسیب، آنها نیز با آنها زندانی شدند
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن توهین به آسیب، آنها نیز با آنها زندانی شدند
پیشنهاد کاربران
قوز بالای قوز شدن ، مشکلی به مشکل قبل اضافه شدن
نمک به زخم پاشیدن
عذر بدتر از گناه
کلمات دیگر: