کلمه جو
صفحه اصلی

turnery


معنی : تراش کاری، خراطی، دکان خراطی، کارخانه تراش، اشیاء تراشیدنی
معانی دیگر : ماشین تراش، منبت کاری

انگلیسی به فارسی

خراطی، تراش‌کاری، دکان خراطی، کارخانه تراش، ماشین تراش، اشیا تراشیدنی، منبت‌کاری


Turnery، خراطی، تراش کاری، دکان خراطی، کارخانه تراش، اشیاء تراشیدنی


انگلیسی به انگلیسی

• work of a turner, occupation of a lathe operator; workshop equipped with a lathe; item produced with a lathe

مترادف و متضاد

تراشکاری (اسم)
lathing, turnery

خراطی (اسم)
turnery, woodturning

دکان خراطی (اسم)
turnery

کارخانه تراش (اسم)
turnery

اشیاء تراشیدنی (اسم)
turnery


کلمات دیگر: