1. While denying their utility, the sinologist at least recognized the existence of phonetic elements.
[ترجمه ترگمان]با انکار این کاربرد، the حداقل وجود عناصر آوایی را شناسایی کرد
[ترجمه گوگل]در حالی که انکار کردن ابزار آنها، حداقل شناسایی سمشناسی وجود عناصر آوایی را شناخت
2. This episode has seemed strange to Sinologists, and all the more interesting for that.
[ترجمه ترگمان]این قسمت به نظر عجیب می آید و همه چیز جالب تر از آن است
[ترجمه گوگل]این قسمت به سینولوژیست ها عجیب و غریب است و همه چیز جالب تر از آن است
3. Sinologist must understand Yijing and Laozi.
[ترجمه ترگمان]sinologist باید Yijing و Laozi را درک کنند
[ترجمه گوگل]سینولوژیست باید Yijing و Laozi را درک کند
4. Sinologist traced and found the opening to replace the professional bureaucrats vassalage that moment the most important, can be used as a starting point.
[ترجمه ترگمان]Sinologist ردیابی کرد و دید که باز کردن باز کردن کارمندان حرفه ای، همان لحظه که مهم ترین آن ها است، می تواند به عنوان نقطه شروع مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]سینولوژیست کشف و کشف کرده است که جایگزین واژگان حرفه ای دیکتاتور که لحظه ای مهم ترین است، می تواند به عنوان نقطه شروع استفاده شود
5. As a sinologist, Stephen Owen is famous for his works on classical Chinese literature.
[ترجمه ترگمان]به عنوان a، استفن اوون برای آثار خود در ادبیات کلاسیک چین معروف است
[ترجمه گوگل]استفن اوون به عنوان یک متخصص سینولوژیست برای آثار او در ادبیات کلاسیک چینی مشهور است
6. He retrained as a Sinologist and took a job in Chongqing as Britain's scientific emissary.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک Sinologist آموزش داده و شغلی در چانگ کینگ به عنوان فرستاده علمی بریتانیا کسب کرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک متخصص سینولوژیست بازنشسته شد و به عنوان معاون علمی بریتانیا در شانگهای به کار مشغول شد
7. Full of vitality, the silver-haired sinologist puts on his back-pack, jeans and sandals and goes to his country cottage for the weekend.
[ترجمه ترگمان]پر از نشاط، the با موهای نقره ای، شلوار جین و صندل های خود را روی پشت خود می گذارد و آخر هفته به کلبه ییلاقی خود می رود
[ترجمه گوگل]سم شناسان نقره ای موهای خود را در پشت بسته، شلوار جین و صندل قرار می دهند و برای تعطیلات آخر هفته به کلبه کشور خود می روند
8. Most Sinologist think that there is a feudal system, aristocracy, is China's medieval period.
[ترجمه ترگمان]اکثر مردم Sinologist فکر می کنند که یک سیستم فئودالی وجود دارد، طبقه اشراف، دوره قرون وسطی چین است
[ترجمه گوگل]بیشتر متخصصان سینولوژی معتقدند که سیستم فئودالی، اشرافیت است، دوره قرون وسطی چین است
9. Joseph Edkins ( 1823 - 1905 ) is a famous sinologist and missionary of London Missionary Society.
[ترجمه ترگمان]جوزف Edkins (۱۸۲۳ - ۱۹۰۵)یک sinologist مشهور و مبلغ مذهبی انجمن مبلغان لندن است
[ترجمه گوگل]جوزف ادینز (1823 - 1905) معروف سینولوژیست و مبلغ جامعه لندن است
10. Mr. Robert Hans van Gulik, born in Zutphen, the Netherlands in 19 was a highly educated sinologist, orientalist, writer and career diplomat.
[ترجمه ترگمان]هانس فون هانس Gulik زاده ۱۹ مارس در Zutphen هلند زاده شد و در ۱۹ مارس sinologist، خاورشناس، نویسنده و دیپلمات بود
[ترجمه گوگل]آقای رابرت هانس ون گویک، متولد زوتفن، هلند در سال 19، یک متخصص سینولوژیست، شرقشناس، نویسنده و دیپلمات حرفه ای بود