1. By 1995 poliomyelitis had been totally eliminated.
[ترجمه ترگمان]فلج اطفال در سال ۱۹۹۵ کاملا محو شده بود
[ترجمه گوگل]تا سال 1995 میلادی کاملا از بین رفت
2. By 1946 the worst epidemic of poliomyelitis since the 1916 outbreak gripped the United States.
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۴۶، بدترین بیماری فلج اطفال از زمان شیوع ۱۹۱۶، ایالات متحده را فرا گرفت
[ترجمه گوگل]تا سال 1946، بدترین اپیدمی از سندرم پولیوئید پس از شیوع بیماری در سال 1916، ایالات متحده را درگیر کرد
3. An acute outbreak of poliomyelitis is occurring in the Republic of Congo, with 120 cases of acute flaccid paralysis and 58 deaths.
[ترجمه ترگمان]شیوع شدید فلج اطفال در جمهوری کنگو رخ می دهد و ۱۲۰ مورد فلج حاد و ۵۸ مرگ است
[ترجمه گوگل]شیوع حاد Polyomyelitis در جمهوری کنگو اتفاق می افتد که 120 مورد آن ناشی از فلج حاد و 58 مورد مرگ است
4. Paralysis is one of the sequelae of poliomyelitis.
[ترجمه ترگمان]Paralysis یکی از the ویروس فلج اطفال است
[ترجمه گوگل]فلج یکی از عواقب سکته قلبی است
5. The purpose of rehabilitation of poliomyelitis is to prevent deformities and increase motor function level.
[ترجمه ترگمان]هدف از بازسازی این ویروس، جلوگیری از تغییر شکل و افزایش سطح کارکرد موتور است
[ترجمه گوگل]هدف از توانبخشی پلی م یلیت جلوگیری از ناهنجاری ها و افزایش سطح عملکرد حرکتی است
6. Poliomyelitis ( or polio or infantile paralysis ) : Acute infectious viral disease that can cause flaccid paralysis of muscles.
[ترجمه ترگمان]فلج (یا فلج اطفال یا فلج اطفال): بیماری عفونی ویروسی حاد که می تواند موجب فلج شدن ماهیچه ها شود
[ترجمه گوگل]Poliomyelitis (یا فلج فلج اطفال یا فلج اطفال) بیماری ویروسی عفونی حاد که می تواند موجب فلج فلج عضلات شود
7. He had poliomyelitis at two and a half.
[ترجمه ترگمان]ساعت دو و نیم بود
[ترجمه گوگل]او دو و نیم سال داشت
8. Hypotension is also a factor in poliomyelitis, shock, and barbiturate poisoning.
[ترجمه ترگمان]hypotension نیز عامل بیماری فلج اطفال، شوک و مسمومیت عصبی است
[ترجمه گوگل]فشارخون همچنین عامل مسمومیت با پولیوئید، شوک و باربیوتراست
9. Objectives : To summarize the acupuncture methods of Poliomyelitis treated by Tian Conghuo.
[ترجمه ترگمان]اهداف: برای خلاصه کردن روش های طب سوزنی که توسط تیان Conghuo درمان شده اند
[ترجمه گوگل]اهداف خلاصه ای از روش طب سوزنی پلیمیلیت تحت درمان با تیان کونگو
10. Poliomyelitis (or polio or infantile paralysis):acute infectious viral disease that can cause flaccid paralysis of muscles.
[ترجمه ترگمان]فلج (یا فلج اطفال یا فلج اطفال): بیماری عفونی ویروسی شدید که می تواند موجب فلج شدن ماهیچه ها شود
[ترجمه گوگل]Poliomyelitis (یا فلج فلج اطفال) بیماری ویروسی عفونی حاد است که می تواند فلج فلسیک عضلات را ایجاد کند
11. Poliomyelitis and polyneuritis ( neuritis of multiple nerves ) result in paralysis with muscle wasting.
[ترجمه ترگمان]Poliomyelitis و polyneuritis (neuritis اعصاب چند عصبی)منجر به فلج شدن ماهیچه ها می شود
[ترجمه گوگل]Poliomyelitis و polyneuritis (نوریت عضلات متعدد) منجر به فلج شدن با عضله سازی می شود
12. November 2010 - An acute outbreak of poliomyelitis is occurring in the Republic of Congo, with 120 cases of acute flaccid paralysis and 58 deaths.
[ترجمه ترگمان]نوامبر ۲۰۱۰ - شیوع شدید ویروس فلج اطفال در جمهوری کنگو رخ می دهد که ۱۲۰ مورد فلج حاد و ۵۸ مرگ است
[ترجمه گوگل]نوامبر 2010 - شیوع حاد Polyomyelitis در جمهوری کنگو رخ می دهد که 120 مورد آن ناشی از فلج حاد حاد و 58 مورد مرگ است
13. When we're among ourselves we call it by its proper name, which is poliomyelitis.
[ترجمه ترگمان]وقتی در میان خودمان هستیم، اسم صحیح آن را صدا می زنیم، که poliomyelitis است
[ترجمه گوگل]وقتی که ما در میان خودمان هستیم، آن را با نام خاص خود می نامیم، که عبارت است از سندرم پولیوئید
14. In 1825 he became permanently crippled, probably due to poliomyelitis.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۲۵ او به طور دائم فلج شد، احتمالا به علت فلج شدن
[ترجمه گوگل]در سال 1825 او به طور دائم فلج شد، احتمالا به علت پلی ئومیلیت
15. Any of a group of enteroviruses that can cause a disease resembling poliomyelitis but without paralysis.
[ترجمه ترگمان]هر یک از یک گروه از enteroviruses که می تواند منجر به بیماری فلج شود اما فلج شود
[ترجمه گوگل]هر یک از گروهی از Enteroviruses که می تواند بیماری را شبیه به poliomyelitis اما بدون فلج ایجاد کند