کلمه جو
صفحه اصلی

charactered


دخشه مونه، منش، خیم، نهاد، سیرت، صفات ممتازه، هرنوع حروف نوشتنی وچاپی، خط، رقم، شخصیت های نمایش یاداستان، نوشتن، مجسم کردن

انگلیسی به فارسی

مشخصه، نوشتن، مجسم کردن


انگلیسی به انگلیسی

• having a certain type of personality or character


کلمات دیگر: